eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
8.4هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
هدیه امام رضا... روح الله برای من هدیه امام رضا بود. همسری که امام هشتم بہ آدم هدیہ بدهد و امام حسین او را بگیرد وصف نشدنی است. من عروس چنین مردی بودم. با بچه‌های دانشگاه رفتہ بودیم مشهد، اونجا برای نخستین بار برای ازدواجم دعا کردم گفتم: یا امام رضا اگر مردی متدین و اهل تقوا بہ خواستگاری‌ام بیاد قبول می‌کنم . یک ماه بعد از اینکه از مشهد برگشتم روح الله اومد خواستگاری‌ام ... و شدم عروس امام رضا. ✍️ به نقل از همسر شهید هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله و مدافع سلامت صلوات💐 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5fca40e36ed74_42880501.mp3
4.17M
: ای بی‌نشونِ من کجایی؟😔 🎤: حاج محمود کریمی 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
یازهرا... شدیدانیازدارم‌‌‌بگن‌ پاشوبریم‌روضه ی#مادر🥀 #جوان_ننه😔
...😔 ... .... 🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🍃 شب دوم بود، روضه داشتیم روبروی سیستم صوت نشسته بودم ی اقا پسر خیلی ناز اومد جلو ،میکروفن و دید ،ری اکشن جالبی داشت از جلوم رد شد اصلا نگفت سیستم صوت مسئول داره رفت میکروفن برداشت میخواست بخونه ...بعد خیلی باهوش بود سوال زیاد میکرد این چیه اون چیه خلاصه ول کن نبود خوش شانس بود دیگ چون من صبورم و سوال بچه هارو با ریز جزئیات جواب میدم خیلی باهاش حرف زدم ... ی جا خیلی جالب شد گفت:ممممن وختی برقا خاموش شد(موقع روضه) رفتم پیش مامانم اصلا نترسیدم از تاریکی. منم شروع کردم تعریف ازش.اره تو مردی دیگه نباید بترسی از این حرفا ،صورتش ی حالتی پیدا کرد غرور ،حس مردونگی ،خنده،بزرگی،خلاصه کیف میکرد ومن همیشه زیاد باور نداشتم وفکر میکردم اینا مقاتل نیست همش زبانحاله که امام حسن دستش تو دست مادرش بود،وحس مردونگی داشت و .. کی اونجا تشخیص داده؟ ،ینی نمیتونستم قبول کنم خیلی خوشحال و خندون این پسر بزرگتر دستش توو دست مادرش از توو این کوچه ها رد می شدن، مادرش این بچه رو دستش و گرفته بود، یه غروری داشت این بچه. توو این کوچه ها رد می شدن یهو دید یه سایه ای یه تاریکی نمیدونم چی بگم... یه سری از اراذل اوباش، لاتا عربده کشا از روبرو دارن میان، آروم آروم این بچه اومد جلو مادرش که یعنی من هستم... دید اینا دارن خیلی تند قدم بر میدارن، هی به مادرش گفت: مادر آروم، آروم برو. مادر انگار اینا با ما کار دارن، مادر بیا پشت سر من. یهو دید یکی از این سیاهی ها تند تند اومد جلو... یهو اون سیاهیه اومد جلو هیچ حرفی نزد دستش و برو بالا... "ایستادم به روی پنجه‌ی پایم اما دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد مادرا آروم راه برید زمین کمی خیس است خدایا مادر کسی زمین نخورد.... وای مادرم....😔 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
amirkermanshahi-@yaa_hossein.mp3
8.54M
.. بی کسی رو سرمون آوار شد... 🎤 کربلایی امیر کرمانشاهی .... 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃 سلام مولای من ! سلام بر بلندای رشادتت.. سلام بر زينب... سلام........... اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِالْمُؤْمِنين ، وَ ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسٰاءِ الْعٰالَمينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِەِ ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهار ُوَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ  اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ  🍃🌹اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
الا اے آخرین آواےښڔمد کُجایےمَہدے آݪ مُحمّد بیا آقا هَمه چشم انتظارَند گُل زهرا دِڱر طاقَت ندارند خدایا با ظہور آیہ ے نور بده شادے به دلہاے پُر از شور دلَم مے میرَد با داغِ جدایے بیایابن الحَسن آقا کُجایے 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🌷🕊#زندگینامه_خبلبان_شهید_عباس_بابایی🌷🕊 نام : عباس بابایی نام پدر : اس
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🕊🌷🌷🕊 امير سرلشکر خلبان شهيد احمد كشوري شهيد كشوري در تيرماه ۱۳۳۲ در خانواده اي متوسط به دنيا آمد. دوران دبستان و سه سال اول دبيرستان را به ترتيب در (كياكلا) و (سرپل تالار) – دو روستا از روستاهاي محروم شمال – و سه سال آخر را در دبيرستان (قنه) بابل گذراند. دوران تحصيلش را به خاطر استعداد فوق العاده اي كه داشت, به عنوان شاگردي ممتاز به پايان رساند. وي ضمن تحصيل, علاقه زيادي به رشته هاي ورزشي و هنري نشان مي داد و در اغلب مسابقات رشته هاي هنري نيز شركت مي كرد. يكبار هم در رشته طراحي در ايران مقام اول را به دست آورد. 👇👇
🌴 #یازینب...
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 🕊🌷#زندگینامه_امیر_سرلشکر_خلبان_شهید_احمد_کشوری🌷🕊 امير سرلشکر خلبان شه
در رشته كشتي نيز درخششي فراون داشت. در زمان تحصيل, فعاليت مذهبي زيادي داشت؛ با صداي پرسوزش به مجلس و مراسم مذهبي شور خاصي مي بخشيد. در ايامي نظير عاشورا با مديريت و جديت بسيار, همواره مرثيه خواني و اداره بخشي از مراسم را به عهده مي گرفت. در اين برنامه ها, تمام سعي خود را براي نشان دادن چهره حقيقي اسلام و بيرون آوردن آن از قالب هايي كه سردمداران زر و زور و اربابان از خدا بي خبر براي آن درست كرده بودند, به كار مي برد و معتقد بود كه انسان نبايد يك مسلمان شناسنامه اي باشد. بلكه بايد عامل به احكام اسلام باشد. و چون در اين فكر بو كه اسلام را از روي تحقيق و مطالعه بپذيرد, در دوران دبيرستان مطالعاتش را وسعت داد و تا هنگام اخذ ديپلم علاوه بر كتب مذهبي, كتاب هاي بسياري درباره وضعيت سياسي جهان مطالعه نمود و در سال آخر دبيرستان با دو تن از همكلاسان خود، دست به فعاليت هاي سياسي – مذهبي زد. او با كشيدن طرح ها و نقاشي هاي سياسي بر عليه رژيم وابسته, ماهيت آن را افشاء مي كرد. بعد از گرفتن ديپلم, آماده ورود به دانشگاه شد كه با توجه به هزينه هاي سنگين آن و محروميت مالي كه داشت, از رفتن به دانشگاه منصرف گرديد. ورود به هوانيروز ارتش احمد در سال ۱۳۵۱ وارد ارتش (هوانيروز) شد. البته هميشه از مسائلي كه در آنجا مي ديد, رنج مي برد, چرا كه رفتارها,مخالف شئونات عقيدتي او بود. در معاشرت با استادان خارجي، به گونه اي رفتار مي كرد كه آنها را تحت تاثير خود قرار مي داد. در اين مورد مي گفتم: من يك مسلمانم و مسلمان نبايد فقط به فكر خود باشد. و مي خواست در آنجا نيز دامنه ارشاد را گسترش دهد. شب هاي بسيار از مصيبت هاي فقرا سخن مي گفت و اشك مي ريخت و فكر چاره مي كرد. و با همه خطراتي كه متوجه اش بود، به منزل فقرا مي رفت و ضمن كمك به آنان، ظلم هاي شاه ملعون را برايشان روشن مي ساخت. شهيد كشوري چه پيش از انقلاب و همراه انقلاب و چه بعد از انقلاب, جان بر كف و دلير براي اعتلاي اسلام ايستاد و مقاومت كرد. در اكثر تظاهرات شركت كرد و بسياري از شبها را بدون آنكه لحظه اي به خواب برود, با چاپ اعلاميه هاي امام به صبح رساند. او چه قبل و چه بعد از پيروزي انقلاب عقيده اش اين بود كه تنها راهبران راستين امت اسلام، روحانيون در خط امام هستند. در ميان تظاهرات چندين بار كتك خورده بود,ولي با شوق عجيبي از آن حادثه ياد مي كرد و مي گفت: (اين باطومي كه من خوردم, چون براي خدا بود, شيرين بود. من شادم از اينكه مي توانم قدمي بردارم و اين توفيقي است از سوي پروردگار.) در زمان بختيار با چند تن از دوستانش طرح كودتايي را براي سرنگوني اين عامل آمريكا ريختند و آن را نزد آيت الله (پسنديده), برادر امام بردند. قرار بر اين شد كه طرح به نظر امام خميني(ره) برسد و در صورت موافقت ايشان اجرا گردد. اما خوشبختانه با هوشياري امام و بي باكي امت, انقلاب اسلامي در ۲۲بهمن پيروز گرديد و احتياجي به اين كار نشد. وقتي غائله كردستان شروع شد، شهيد كشوري همچون كسي كه عزيزي را از دست بدهد و يا برادري در بند داشته باشد, از بابت اين ناامني ناراحت بود. سردار شهيد به خون خفته تيمسار (فلاحي) مي گفت: «شبي براي ماموريت سختي در كردستان داوطلب خواستم هنوز سخنانم تمام نشده بود كه جواني از صف, بيرون آمد. ديدم كشوري است.» او از همان آغاز جنگ داخلي چنان از خود كياست و لياقت و شجاعت نشان داد كه وصف ناكردني است. يكبار به شدت زخمي شد و هلي كوپترش سوراخ سوراخ, ولي به فضل الهي و هوشياري تمام, هلي كوپتر را به مقصد رساند. در زمان جنگ هم دست از ارشاد بر نمي داشت و ثمره تلاش هاي شبانه روزي او را مي توان در پرورش عقيدتي شيرمرداني چون شهيد سهيليان و شهيد شيرودي دانست. و شهيد شيرودي چه متواضعانه مي گفت: احمد, استاد من بود. 👇👇