🌴 #یازینب...
وقت گذشته...😭 دلتم آماده است برم قسمت آخر...😭 قسمت آخر جنگ است خدا رحم کند😭 دستهاشان پر سنگ است خ
اینقدر این آقا زاده خوشکل بود😭
که نوشتن
کأنّه فَلقَۀُ قَمَر..😭
انگار یه ماه پاره داره میاد میدون،خوب چیکارکردن با این صورت زیبا...😭
وای حسن...😭
🌴 #یازینب...
اینقدر این آقا زاده خوشکل بود😭 که نوشتن کأنّه فَلقَۀُ قَمَر..😭 انگار یه ماه پاره داره میاد میدون،
سنگ زد روی تماشایی او ریخت به هم
نیزه ای آمد و زیبایی او ریخت به هم...😭
حسین...😭
🌴 #یازینب...
سنگ زد روی تماشایی او ریخت به هم نیزه ای آمد و زیبایی او ریخت به هم...😭 حسین...😭
بچه هابعضیا گفتن یه ظالمی چنان با شمشیر به فرقش زد
فَوَقَعَ الغُلام لِوَجهِه😭
دیدن این آقازاده با صورت به زمین افتاد ...😭
عمو عباس کجایی😭
🌴 #یازینب...
بچه هابعضیا گفتن یه ظالمی چنان با شمشیر به فرقش زد فَوَقَعَ الغُلام لِوَجهِه😭 دیدن این آقازاده ب
خوب تصور کن
اینقده دورش حلقه زدن..😭
ابی عبدالله دید یه نقطه پر از گرد و خاکه سراسیمه خودشو رساند چه خبره اینجا
سواره ها دورش کردن ...😭
حسین ...😭
🌴 #یازینب...
خوب تصور کن اینقده دورش حلقه زدن..😭 ابی عبدالله دید یه نقطه پر از گرد و خاکه سراسیمه خودشو رساند چ
بچه ها رسمه تو مراسم حضرت قاسم...مجلس رو گل بارون میکنن ...😭
امشب خیلی جاها گل اینجای روضه که میشه گل ریختن..😭
اما بگم کربلا چی شد..😭
#امام_زمان عذرخواهی میکنم 😭
🌴 #یازینب...
بچه ها رسمه تو مراسم حضرت قاسم...مجلس رو گل بارون میکنن ...😭 امشب خیلی جاها گل اینجای روضه که میشه
جای گل هر چقدر تیغ به بازوش زدند😭
گفت یا فاطمه و نیزه به پهلوش زدند...😭
وای مادرم زهرا...😭
🌴 #یازینب...
جای گل هر چقدر تیغ به بازوش زدند😭 گفت یا فاطمه و نیزه به پهلوش زدند...😭 وای مادرم زهرا...😭
بقیه اش بمونه ابی عبدالله از این ازدحام
از این حمله دسته جمعی بلافاصله خودشو رسوند؛ مهلت نمیداد، چون میدونست اینجا اگه یه لحظه تعلل کنه بدنو قطعه قطعه میکنن...😭
وای حسین...😭
🌴 #یازینب...
بقیه اش بمونه ابی عبدالله از این ازدحام از این حمله دسته جمعی بلافاصله خودشو رسوند؛ مهلت نمیداد، چ
به میمنه و میسره شمشیر میزد بلکه دور بدن قاسمو خلوت کنن😭
حمیدبن مسلم میگه من اونجا بودم تا گردوخاک فروکش کرد،تو همون گردوغبار دیدم حسین اومده بالا سر قاسم...😭
فوقع صدره علی صدره...😭
عمو حسین...😭
🌴 #یازینب...
به میمنه و میسره شمشیر میزد بلکه دور بدن قاسمو خلوت کنن😭 حمیدبن مسلم میگه من اونجا بودم تا گردوخاک
این سینه اش رو گذاشت رو سینه قاسم،اما دیدن این یتیم داره پاهاشو رو زمین میکشه...😭
آی حسین..😭
🌴 #یازینب...
این سینه اش رو گذاشت رو سینه قاسم،اما دیدن این یتیم داره پاهاشو رو زمین میکشه...😭 آی حسین..😭
ابی عبدالله دید قاسم داره پاهاش رو روی زمین میکشه
كان الْغُلَامِ یَفْحَصُ بِرِجْلَیْهِ..😭
هی پاهاش رو میکشید روی زمین...
هی میگفت: آخ سینه ام شکست؛ دست و پام خورد شد...😭
عمو حسین...😭
امان از دل آقام حسین...😭
#محرم
🌴 #یازینب...
ابی عبدالله دید قاسم داره پاهاش رو روی زمین میکشه كان الْغُلَامِ یَفْحَصُ بِرِجْلَیْهِ..😭 هی پاها
ابی عبدالله بغلش کرد نوازشش کرد، بوسیدش، هی میگفت: عمو سینه ام ..😭
🌴 #یازینب...
ابی عبدالله بغلش کرد نوازشش کرد، بوسیدش، هی میگفت: عمو سینه ام ..😭
ابی عبدالله چیکار کنه😭
فدات بشم ارباب...😭
یه عبارتی داره فرمود: خیلی سخته برا عموت تو ازش کمک بخوای، نتونه کمکت کنه ...😭
حسین😭