دیشب از مادران شهدا... حلالیت گرفتیم امشب میخواهم از پدران شهدا ... حلالیت بگیریم 😔 از پدر عزیز شهیدمون آقا احمد مکیان... حاج آقا مکیان پدر عزیز شهید احمدمکیان ، تو به روح عزیزت حلالمون کن و برامون دعای خیر کنید 😭 بد گیر این دنیا شدیم ... #محرم

قبلا اینکه بریم پای روضه امشب یه چیزی را بگم ، خدا را شکر هیئت و حسینیه که برای امام حسین علیه‌السلام ، زیاده

نمی‌دونم کلا تهران را بگردیم هیچ هیئتی پیدا نمیشه نیم ساعت تا یک ساعت مراسم قرآن داشته باشند ، خدا خیر حاج اکبر نصرالهی را بده که برای نوجوانان نیم ساعت آموزش قرآن میزاره

داداش گلم ، حاج آقا ، دوست عزیز.‌. تویی که دو ساعت تا چهار ساعت مراسم میگیری ، چی میشه نیم ساعت اون را برای قرآن خواندن وقت بزارید 😔 بابا ارباب ما امام حسین علیه‌السلام روی نیز قرآن میخونه 😭

یاد گرفتیم قرآن را برای شروع مراسم ها بزاریم ، اونم فقط برای چند نفر ‌.. و چند دقیقه کوتاه، خیلی ها که برای زیارت عاشورا... هم وقت ندارندبیان داخل .‌.. اصلا قرآن و زیارت عاشورا.. را ، بزاریم کنار ، شما را به همین امام حسین علیه‌السلام نماز تون را اول وقت بخونید ، امام حسین علیه‌السلام تو بدترین شرایط جنگی، نمازشو خوند 😭 اول نماز برای رضای خدا... بعد مراسم های اهل بیت علیهم‌السلام ان شاءالله عاقبت بخیر بشویم

مناجات با #امام_زمان دلم براي ديدنت عذاب شد نيامدی چقدر دوری شما عذاب شد نيامدي به شهر وعده داده ام كه مي رسي و پيش شان دوباره نوكر شما خراب شد نيامدي صداي زدي حسين را ، صدا زدم حسين را تمام عمر من پُر از جواب شد نيامدي شب يـتيـم مجتبي گذشت و من نديدمت چقدر شاخه هاي گل گلاب شد نيامدي شبِ علي اكبر است، رسيد صاحب عزا ببين كه مادرت ز گريه آب شد نيامدی...😭 🏴🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🏴

شب هشتم ماه محرم شب علی اکبر علیه السلام 😭 دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی پاره های بدنت را جگرم سوخت علی ناگهان زانویم افتاد زمین چون دیدم طرز چانه زدنت را جگرم سوخت علی چه کنم عمه نبیند بدن حمزه ای اَت مُثله دیدم بدنت را جگرم سوخت علی لخته خونی که برون از گلویت آوردم ریخت خون دهنت را جگرم سوخت علی باورم نیست که جسمت ز نظر پنهان است نیزه بینم کفنت را جگرم سوخت علی یوسفم ،کاش که می شد به میان حرمت ببرم پیرهنت را جگرم سوخت علی آن لبانی که اذان گفت، بهم ریخته است خُرد بینم دهنت را جگرم سوخت علی داغ پرپر شدنت جای خود، امّا بینم داغ بی سر شدنت را جگرم سوخت علی این همه نیزه میان بدنت گم شده است با که گویم محنت را جگرم سوخت علی از همان دور شنیدم رجزت را پسرم این حسین و حسنت را جگرم سوخت علی نعرة حیدری و نالة یا زهرایت می شنیدم سخنت را جگرم سوخت علی نشد آخر لب عطشان تو را آب دهم چه کنم سوختنت را جگرم سوخت علی گر نیایند جوانان حرم یاری من که بَرَد خیمه تنت را جگرم سوخت علی...😭 حسین..😭

روضه امشب طولانی میشه حلالم کنید ، تند تند متن ها را می‌فرستم ، هر کجا دلتون شکست حقیر هم دعای شهادت کنید 😭

بچه ها شب عرض ارادت به شهزاده علی اکبر ؛ یاد کنیم از شهدای عزیزمون؛علی اکبرهایی که رفتند و علی اصغر برگشتند...😭 ان شاءالله همگی از این محفل مجازی مون فیض ببرند و نزد ارباب سیدالشهدا دعاگوی این جمع هم باشند. #یاعلی_اکبر_لیلا..😭

یاد کنیم از سردار عزیز...که‌در صحنه نبرد بارها و‌ بارها علی اکبرهای میدان را در وداع آخر به آغوش پدرانه اش کشید.😭 عمو قاسم روحت شاد 😭

یاد کنیم شهدا را از صدر اسلام تا انقلاب حضرت مهدی علیه السلام با ذکر یاحسین در شب شهزاده علی اکبر یاد کنیم علی اکبر های امام خمینی ( شهدای دفاع مقدس دیروز) وعلی اکبرهای رهبرمون امام خامنه ای ( شهدای مدافع حرم امروز) علی اکبرهای مدافع حرم اگرچه درکربلا نبودند، اما به تاسی از شهزاده علی اکبر اربا اربا شدند تا نگذارند غباری به حرم مطهرعمه سادات(سلام الله علیها) بنشیند.😭 لبیک یازینب... #محرم #امام_حسین

شهید علیرضا کریمی😭 شهید علیرضا کریمی متولد ۲۲ شهریور سال ۱۳۴۵ است که مقارن با ایام ماه مبارک رمضان در محله سیچان اصفهان بدنیا آمد. وقتی به دنیا آمد کبدش رو از دست داد و همه دکترها از او قطع امید کرده بودند. خانواده‌اش علیرضا را با توسل به حضرت عباس علیه السلام باز گرفتند و علیرضا که بزرگ شد ارادت خاصی به حضرت عباس داشت بعد که رفت جبهه هم مسئول دسته گروهان حضرت ابالفضل علیه السلام شد آخرین باری که به جبهه می‌رفت گفت :«ما مسافر کربلائیم؛ راه کربلا که باز شد برمی‌گردم.» درسال ۱۳۶۱ در عملیات والفجر ۱ واقع در منطقه عملیاتی فکه- تنگه ابوغریب هر دو پای علیرضا مورد هدف تیرهای بعثی قرار می‌گیرد. همین که می‌خواست خودش را به تپه برساند، تانک‌ بعثی‌ها از روی پاهایش رد شد و درحالی که ۱۶ سالش بود به شهادت رسید. ۱۵ سال بعد پیکرش بازگشت. همان روزی که اولین کاروان به طور رسمی به سوی کربلا می‌رفت. و روزی که تشییع شد تاسوعا بود. روز حضرت اباالفضل علیه السلام. در آخرین نامه‌اش نوشته بود: «به امید دیدار در کربلا»؛ عاشق آقا ابوالفضل‌(علیه السلام) بود و پیکرش بعد از ۱۶ سال در شب تاسوعا به آغوش مادر بازگشت؛ علیرضا تاکنون مشکل سفر کربلای بسیاری از عاشقان را حل کرده است.....😭

پیام از شما 👇 یاحسین...😭 سلام بزرگوار.لطفا در کانال خوبتون برای موفقیت و‌رفع گرفتاریهای همه نوجوونا و جوونا با دلهای پاکتون دعا کنین ... لطفا برای سر به راه شدن و عاقبت بخیری یه نوجوون گرفتار به رفقای ناباب و زندگی ناسالم دعا کنین. برای جوونهای تارک الصلاه و یا کاهل نماز دعا کنین طعم حلاوت بندگی و عشق خدا رو بچشند... #محرم

بچه ها یادمان باشد اگر خدای ناکرده گناهی کردیم نگوییم جوانی کردیم به جوانی علی اکبر علیه السلام برمی خورد😭😭 به عمه جانم حضرت زینب سلام الله بر می خورد 😭

مرحوم شوشتری فرمود.. ابی عبدالله یه مرگ داشتن ، یه شهادت داشتن …😭 مرگشون وقتی بود که اومد بالای سر علی اکبر ، 😭 شهادتش توی گودال بود …😭 امان از دل زینب... 😭

حسین جان شب علی اکبر .. 😭 میگن همه کارایِ پدر دست پسر بزرگه .. میدونی چقدر علی اکبر مودب بود مقابل باباش😭 آی جوونایی که امشب گرۀ دلتون باز نشد زود نیت کنید بگید ما امشب میریم دست پای باباهامون می بوسیم بزار بابات تعجب کنه بگه چرا اینجوری میکنی بگو اخه رفتم فهمیدم اقام علی اکبر دوست داره پسر نوکر باباش باشه منم میخوام نوکرت باشم .. بگو اگه بابا من باهات بلند حرف زدم غلط کردم...😭 #امام_حسین

روحت شاد ای مهربان پدرم...😭

روح تمام پدران آسمانی شاد...😭

حرف دلی خودم رو میگم غلط کردم...😭 کیه مثل بابای من و تو که نون حلال به بچه اش بده😭 بخاطر نون حلال و شیر پاکه، تو میگی صلی الله علیک یا عبدالله دلت میلرزه...😭 حسین...😭

اونایی هم که مادر ندارن ، بابا ندارن خدا رحمتشون کنه ..😭

به من گفته پسر اگه میخوای سربلند باشی باید غلام حسین باشی..😭 ما همه امشب اومدیم بگیم یا علی اکبر.. حلقه به‌گوشمون کن در خونت..😭 روضه بخونم از همه التماس دعا .. 😭 فرمود بهترین لحظه برا یه بابا اون لحظه ای که جوونش میبینه داره راه میره جلوش .. بهترین لحظه برا پدر و مادر همین لحظه ست که به همه نشون میده میگه این پسر منه ببینید این نوکر حسین...😭 روحت شاد پدرم 😔

امام صادق علیه السلام فرمود بهترین لحظه برای بابا اون لحظه ای که میبینه جوونش جلوش راه میره ، قد میکشه ..😭 گفتند آقا بدترین لحظه چه لحظه ایه.. فرمود اون لحظه ای که بابا خودش بچه شو تو قبر بذاره ..😭 بدترین لحظه برای بابا اون لحظه ای که دست و پا زدن بچه شو ببینه .. 😭 پدران شهدا ...پدران جوان از دست داده حلالم کنید😔 بچه ها.. اینا همه برات مقدمه بوده روضه زیاد شنیدی میخوام زودی روضه بخونم... با اجازه شهدا...😭

ای عصای پیری بابا بلند شو...😭 از جا به خاطر دل لیلا بلند شو..😭 تا در کنار پیکر تو جان نداده ام...😭 حسین...😭

آرام جانم از دلِ صحرا بلند شو😭 ای با ادب به موی سپیدم نگاه کن روی مرا زمین نزن از جا بلند شو😭 یعقوبِ دل شکسته به بالینت آمده ای یوسف مقطع الاعضاء بلند شو..😭 علی اکبرم پسرگلم بلند شو...😭 حسین..😭

از باب امر نیست عزیزِ دلم ببین بابات دارد از تو تمنا میکند بلند شو😭 فکری برای آبرویم کن غیورِ من ای پاسدار زینب کبری... بلند شو😭 آیینه داره مادر پهلو شکسته ام چه بر سر تو آمده زهرا...بلند شو...😭 حسین...😭

همه پدرای شهدا فیض ببرن .. پدر شهدا..یادتون میاد اون شبی که پسرتون خواست بره جبهه😭 آخرین بار مادرا میگن یادمونه بچمون چی میگفت هی به قد و بالاش نگاه میکردیم چند قدم میرفت برمی گشت میگفت مادر حلالم کن ..😭

امشب هزاران بار باید از پدران و مادران شهدا...باید حلالیت بگیریم 😭

همچین که اومد گفت بابا اجازه بده برم میدان ؛ فرمود برو علی جانم اما قبل رفتنت برو تو خیمه با خواهرات وداع کن ..😭 #امام_حسین

اومد تو خیمۀ خانم بزرگ حضرت زینب... اجازه بدیدزبان حال بگم ....😭

خواهراش دورش گرفتند هی میگه عمه قربونت بره مواظب خودت باش عزیز دلم ..😭 خواهراش دورشو گرفتند سکینه میگه مراقب خودت باش داداش جان ..😭 یه دختر سه ساله میگه داداش نکنه ما رو تو این بیابون تنها بزاری .. 😭 امان از دل زینب...😭 حسین..😭