🌴 #یازینب...
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🕊🌷 🌷🕊#معرفی_شهید_احسان_باقری_آرانی نام : احسان نام خانوادگي : باقری آرا
🌷🕊#زندگینامه_شهید_احسان_باقری🕊🌷
احسان باقرى درسال ۱۳۳۶/۰۲/۱۰ در خانوادهاى مذهبى و متديّن در آران پا به عرصه هستى نهاد .
والدينش براى نامگذارى او به كتاب خالقش توسّل جُستند كه اين آيه آمد : هل جزاء الاحسان الاّ الاحساناين بود كه نام او را احسان گذاشتند و او نيز مفهوم آيه را با جوهر خون بر صفحه زمين نگاشت .
از همان دوران كودكى با توجّه به فضاى مذهبى خانواده ، بذر عشق به خدا و رسولاللّه صلىالله عليه وآله و ائمّه اطهار عليهم السلام در دلش پاشيده شد .
اوان جوانى او مصادف با شروع انقلاب اسلامى به رهبرى امام (ره) بود و احسان در دوران سربازى ، مبارزه خود را به رهبرى امامش آغاز كرد و راهپيمايىها و تظاهرات را سرلوحه مبارزات خود قرار داد تا اينكه انقلاب به پيروزى رسيد .
او پس از آن چون كشور انقلابى رها شده از جور ستمشاهى خصوصا مناطق محروم ، نياز مبرم به نيروهاى فعّال داشت ، احسان مخلصانه و بىريا قدم به خاك خونين كردستان گذاشت .
او ابتدا سنگر مخابرات همدوش شهيد غوّاصى و ايزدپناه و پس از آن در مركز بزرگ اسلامى همگام با روحانيون اهل تسنّن و تشيّع به حراست و حفاظت از نظام اسلامى و به مبارزه با تمام ايسمها پرداخت . محروميت و فقر ناشى از ظلم ستمشاهى اين منطقه، انسانى از جان گذشته را مىطلبيد كه اينبار از گامهاى استوار احسان باقرى مژده رهايى از محروميت شنيده مىشد .
او در سمت بخشدار و شهردار ديوان درّه علاوه بر انجام خدمات عمرانى بسيار، چون خود را وارث خون شهيدان گرانقدر آن منطقه مىديد ، مصمّم در پاكسازى روستاهاى اطراف شد و پس از پاكسازى با دلجويى از مردم ، بذر انقلاب اسلامى را در دلهاى آنها مىپاشيد .
احسان پس از شهادت برادرش اسماعيل در جبهه هاى جنوب ، عازم آن منطقه شد و پس از مدّتى مبارزه با دژخيمان بعثى ، شيرينى آزادى خرّمشهر را در عمليّات بيت المقدّس چشيد و مجدّدا به منطقه برگشت .
در اين رابطه يكى از برادران همرزم شهيد در اين عمليّات چنين مىگويد : در عمليّات بيت المقدّس در تيپ 7 ولىعصر (لشكر ولىعصر فعلى) بوديم ، احسان در يكى از شبهاى قبل از عمليّات چند مرتبه از خواب مىپريد و گريه مىكرد .
وقتى يكى از همسنگرانش (حبيباللّه غفوره كه در آن عمليّات به شهادت رسيد) او را در آغوش مىگرفت و از او مىپرسيد چى شده است ؟ ايشان مىگفت : الان برادرم اسماعيل باقرى و حسن هوايى (كه هر دو شهيد شدند) را در خواب ديدم كه برادرم گفت : «احسان تو هم نزد ما مىآيى» .
تنها علاقه شهيد دلجويى از مردم محروم و خانوادههاى شاهد اطراف ديوان درّه بود .
شهيد احسان در يكى از غروبهاى سرد پاييزى سال ۱۳۶۳ به شهادت رسيد .
👇👇
#ادامه_دارد