eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.5هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
35 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
منوچهر به من می‌گفت: فرشته..! هیچ‌کس برای من بهتر از تو نیست در این دنیا می‌خواهم این عشق را برسانم به خدا . به ترکش‌های نزدیک قلبش غبطه می‌خوردم می‌گفت: خانم..! شما که توی قلب مایید..! 🌹🍃 🌷🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین🌷🕊 بعد از این مدت به تلگرام وصل شدم، وای خدای من، چقدر پیام فرستاده بود! یکی یکی خواندم: بار اول که دیدمت چنان بی‌مقدمه زیبا بودی که چند روز بعد یادم افتاد باید عاشقت می‌شدم. جنگ چیز خوبی نیست، مگر اینکه تو مرا با خود به غنیمت ببری. شق‌القمری، معجزه‌ای، تکه‌ماه/لاحول‌ولاقوة‌الابالله. خندیدی و بر گونه تو چال افتاد/ از چاله در آمد دلم افتاد به چاه. دوستت دارم، بگو این بار باور کردی! عشق در قاموس من از نان شب واجب‌تر است! دریای شورانگیز چشمانت چه زیباست/ آنجا که باید دل به دریا زد همین‌جاست. تو نیم دیگر من نیستی، تمام منی! تنها این را می‌دانم که دوست داشتنت، لحظه لحظه لحظه زندگی‌ام را می‌سازد و عشقت ذره ذره ذره وجودم را. مرا ببخش و با لبخندت بهم بفهمان که بخشیده‌ای مرا، که من هرگز طاقت گریه‌ات را ندارم! آخرین پیام‌هایش فرق می‌کرد. نمیدانم به خاطر ایام محرم بود یا چیز دیگری: این تناقض تا ابد شیرین‌ترین مرثیه است/ سرترین آقای دنیا را خدا بی‌سر گذاشت. • وقتی می‌میرم هیچ‌کسی به داد من نمی‌رسد الا حسین/ ای مهربان‌تر از پدر و مادرم حسین پیامم به دستش نمی‌رسید. نمی‌دانستم گوشی‌اش کجاست، ولی برایش نوشتم: نوش جونت! دیگه ارباب خریدت، دیدی آخر مارک‌دار شدی..! 🌹🍃 🌷🕊 💐 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3
حمید گفت: راستی یک چیزهایی آمده، خانم‌ها زیر چادرشان سر می‌کنند. جلوش بسته است و تا روی بازوها را می‌گیرد... فاطمه گفت: مقنعه را می‌گویی؟ حمید دست‌هایش را که با حرارت در فضا حرکت می‌کردند، انداخت پایین و آمد کنار او نشست. گفت: نمی‌دانم اسمش چیست، ولی چیز خوبی است؛ چون بچه بغل می‌گیری راحت‌تری.. از آن موقع با چادر، مقنعه پوشیدم و هیچ‌وقت در نیاوردم. برایم جالب بود و لذت بخش که او به ریزترین کارهای من دقت می‌کند؛ به لباس پوشیدنم، غذا خوردنم، کتاب خواندنم..! 🌹🍃 🌷🕊 ...🌹🏴
...🌹🍃 ! چرا..؟! مگه نگفتی من سوریه نرم. من سوریه نمیرم، اسم تو هم سمیه نیست، اسم جدیدت آزیتاست. اسم منم دیگه مصطفی نیست کوروشه. اسم فاطمه رو هم عوض می‌کنیم. هیئت و مسجدم نمی‌ریم و فقط توی خونه نماز می‌خونیم، تو هم با زنان کوفی محشور میشی! اصلا نگران نباش هیئت نمیریم! بعد از ظهر نرفتم شب که شد، دیدم نمی‌شود هیئت نرفت. گفتم: پاشو بریم هیئت! قرار نبود بری آزیتا خانم..! چرا اینجوری می‌کنی آقا مصطفی؟ قبول می‌کنی من سوریه برم، تو اسمت سمیه باشه و اسم من مصطفی اسم دخترم فاطمه اسم پسرم محمد علی..؟ در آن صورت هیئت و نماز و مسجد هم میری..! من رو با هیئت تهدید می‌کنی؟ بله یا رومی روم یا زنگی زنگ! کمی فکر کردم و گفتم: قبول اسم تو مصطفی‌ست! 🌷🕊 💐 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
حسین همه‌ش می‌گفت: من آخرش شهید میشم وقتی هم، من می‌خندیدم می‌گفت حالا نگاه‌ کن اگه آخرش شهید نشدم..
لباس‌هایِ خونی‌اش‌ را گذاشته‌ بودند داخل یک‌ کیسه‌ی پلاستیکی! روزِ سوم‌ که‌ خانه‌ خلوت‌تر شد، رفتم‌ کیسه‌ را آوردم با احتیاط‌ گره‌اش‌ را باز کردم‌ و لباس‌ها را آوردم‌ بیرون! بویِ عطر پیچید توی خانه عطر گلِ محمدی! عطری‌ که‌ حسن میزد..! 🌷🕊 ..‌
جرات نمی‌کنیم بگویم خانواده 😔 همسر 🌷🕊: یک‌بار برای انجام کاری به دفترخانه رفتم و کارمند آن‌جا متوجه شد که مدافع حرم هستم. او گفت چرا گذاشتید همسرتان به برود، به ما چه ربطی دارد و از این دست جملات. همین موضوع و چند مورد مشابه باعث شد که دیگر ما جرأت نکنیم بیرون از خانه بگوییم .😔 اگر کسی متوجه شود که هستم ترجیح می‎‌دهم بگویم که همسرم نظامی بود و در مرز شهید شد. قطعا خداوند جواب زخم‌زبان‌ها را به مردم ناشکر میدهد .... 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
مردی که سرش هوای پـرواز گرفت سردار به جبهه رفت و برگشـت ... قبل از شهادتـش بارها به من گفته بود : من که شهید شدم ، مرا باید از روی پا بشناسید من دوست دارم مثلِ امام حسین (علیه‌السلام) شهیـد شوم . به نقل از : 🌷🕊 🌹🍃 💐🕊 🌹🍃 💐 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
بهش گفتـم : راضی‌ام شهید بشی ولی الان نه ! تو هنوز جـوونی تو جـواب بهم گفـت : لذتی که علی اکبر از شهادت بُرد حبیب ابن مظاهر نبرد ! : 🕊🌷 🌹🍃 💐🕊 🌹🍃 💐 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🕊🌷بسم رب الشهدا والصدیقین 🌷🕊 دیر یا زود فرقی ندارد لایق شهادت که باشی هر زمان که باشد خریدارت می‌شوند... سال۱۳۹۴ با یک گروهی آشنا شد و برای حضور در سوریه ثبت‌نام کرده بود. به دوره آموزشی رفت، اما در میان‌دوره به او گفته بودند که نمی‌تواند به سوریه برود. از آنجا که خانواده امیراحمدی یک شهید داشت، فرد دیگری اجازه پیدا نمی‌کرد که به سوریه برود. البته تا آخرین لحظه تلاش کرد، اما نتوانست به آرزویش برسد. واقعاً ناراحت بود و خواب و خوراک نداشت. جالب است بدانید که گروهی که سلمان می‌خواست همراه با آنان به سوریه برود، همان شهدای خان‌طومان بودند که تقریباً تمامشان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. همین موضوع او را بسیار بیشتر ناراحت می‌کرد و می‌گفت: « اگر می‌رفتم، شهادتم حتمی بود.» ✍ به نقل از 🌹🍃 🌷🕊 💐🕊 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
ضمن عرض تعزیت و نثار فاتحه به یاد مرحومه عفت شجاع، همسر سپهبد شهید صیاد شیرازی بانویی نازنین که امروز، در خانه ابدی‌اش آرام گرفت، لطفا نماز لیله الدفن بخوانیم برای بانو عفت شجاع فرزند محمود. روحش شاد و با شهیده‌ی خانه‌ی علی محشور باد ان‌شاءالله ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 https://rubika.ir/Yazinb_69 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~--- ‌
🌷🕊 گفتم: من آدم عصبی هستم، بداخلاقم، صبرم کمه، امکان داره شما اذیت بشی. که انگار متوجه قصد من از این حرف ها شده بود گفت: شما هر چقدر عصبانی بشی من آرومم. خیلی هم صبورم، بعید می دونم با این چیزها جوش بیارم. گفتم : اگر یه روزی برم سرکار یا دانشگاه، خسته باشم، حوصله نداشته باشم، غذا درست نکرده باشم، خونه شلوغ باشه، شما ناراحت نمیشی؟؟ گفت : اشکال نداره. زن مثل گل میمونه، حساسه، شما هر چقدر هم که حوصله نداشته باشی من مدارا می کنم... ....🌹 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 👇🌹👇 https://rubika.ir/Yazinb_69 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌷🕊 گفتم: من آدم عصبی هستم، بداخلاقم، صبرم کمه، امکان داره شما اذیت بشی. که انگار متوجه قصد من از این حرف ها شده بود گفت: شما هر چقدر عصبانی بشی من آرومم. خیلی هم صبورم، بعید می دونم با این چیزها جوش بیارم. گفتم : اگر یه روزی برم سرکار یا دانشگاه، خسته باشم، حوصله نداشته باشم، غذا درست نکرده باشم، خونه شلوغ باشه، شما ناراحت نمیشی؟؟ گفت : اشکال نداره. زن مثل گل میمونه، حساسه، شما هر چقدر هم که حوصله نداشته باشی من مدارا می کنم... ....🌹 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 👇🌹👇 https://rubika.ir/Yazinb_69 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---