eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
8.1هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🕊🌷 همسر شهید مدافع‌حرم هادی شجاع نقل می‌کنند: آخرین بار که در شهرمان شهید آوردند، رو کردند به من و گفتند: فاطمه جان! شهید بعدی إن شاءالله خودمم همان موقع فهیمدم که ایشان را از دست می‌دهم. همان هم شد و شهید بعدی آقاهادی شجاع بود. خیلی دوست داشتند سوریه بروند، طوری که می‌دیدم آرام و قرار ندارند. همیشه می‌گفتند که من به جبهه سوریه می‌روم و سعی می‌کردند ما را آماده کنند.* ده روز بعد از عروسی به جبهه رفتند، یعنی پنجم مهر ۱۳۹۴ عروسی کردیم و ایشان پانزدهم مهر عازم جهاد شدند. تازه داماد مدافع حرم "وهب سپاه اسلام" شهـید هـادی‌شـجـاع در ۲۸ مهر ۱۳۹۴ مصادف با ششم محرم‌الحرام در حلب سوریه به فیض شهادت نائل آمدند. 🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🕊🌷 🕊🌷 شهيد پارسافر در سال ۱۳۳۰ از شهرستان سنندج ديده به جهان گشود. دوران كودكي ايشان در دوران قبل از انقلاب سپري شده بود و بعد از آن به خدمت ژاندارمري و پس از آن در هوا ژاجا به ادامه خدمت مشغول شدند. 👇👇
🌴 #یازینب...
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🕊🌷 🕊🌷#زندگینامه_شهید_همایون_پارسافر شهيد پارسافر در سال ۱۳۳۰ از شهرستان
احترام به دوستان وهمكاران از جمله خصوصيات و ويژگيهاي خاص اين شهيد بشمار مي رفت. در آن زمان كه فاصله بين كاركنان خلبان و فني وجود داشت؛ به اذعان برخي از همكاران سابق ارتباطي بسيار دوستانه با كاركنان فني داشت. پس از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي، در خدمت نظام مقدس جمهوري بوده، به طوري كه انجام ماموريت هاي متنوع در جا به جاي ايران اسلامي، نشان از لياقت و شايستگي ايشان داشت. در مورخ۱۳۵۹/۰۸/۰۲ برای انجام ماموریت در مناطق جنگي به همراه ستوان دوم خلبان حبيب ا... كلانتري جمعي هوانيروز و مکانسین گروهبان یکم پیاده فنی نصرت ا... موسوی اعزام شده بود. در منطقه عملياتي اروند شهيد پارسافر از ناحيه شانه مورد اصابت تير دشمن قرار گيرد و زخمي شود. همچنين ملخ اصلي بالگرد نيز آسيب می بيند، كه خلبان موصوف، با توجه به چند مرتبه تلاش مبني برادامه پرواز، در داخل خاك ايران، متاسفانه موفق به ادامه پرواز در داخل خاك ايران نشده و به الاجبار در خاك عراق فرود آمدند؛ و همه آن عزیزان اسیر نیروهای عراقی شدند. به استناد اعلام کمیته بین المللی صلیب سرخ جهانی، افسر یاد شده در تاریخ ۱۳۵۹/۰۸/۰۶ به افتخار شهادت نائل و در گورستان حسن البصر زبیدی، واقع در کشور عراق، به خاک سپرده شده است. 🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
🕊🌹🔹 🌹 🔹 #کتاب_دختر_شینا🌹🕊 #خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌹🍃 #همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی
🕊🌹🔹 🌹 🔹 🌹🕊 : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌹🍃 سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🌷🕊 :بانو بهناز ضرابی.. فصل هفتم..( قسمت ۲)🌹🍃 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 دو روز از رفتن صمد می گذشت، برای نماز صبح که بیدار شدم، احساس کردم حالم مثل هر روز نیست. کمر و شکمم درد می کرد. با خودم گفتم: باید تحمل کنم به این زودی که بچه به دنیا نمی آید. هر طور بود کارهایم را انجام دادم. غذا گذاشتم دو سه تکه لباس چرک داشتیم، رفتم توی حیاط و توی آن برف و سرمای دی ماه قایش، آن ها را شستم. ظهر شده بود. دیدم دیگر نمی توانم تحمل کنم. با چه حال زاری رفتم سراغ خدیجه. او یکی از بچه هایش را فرستاد دنبال قابله و با من آمد خانه ما. از درد هورا می کشیدم. خدیجه تند و تند آب گرم و نبات برایم درست می کرد و زعفران دم کرده به خوردم می داد. کمی بعد شیرین جان و خواهرهایم هم آمدند عصر بود. نزدیک اذان مغرب بچه به دنیا آمد. آن شب را هیچ وقت فراموش نمی کنم. تا صدایی می آمد، با آن حال زار توی رختخواب نیم خیز می شدم. دلم می خواست در باز شود و صمد بیاید. هر چند تا صبح به خاطر گریه بچه خوابم نبرد؛ اما چشمم گرم می شد خواب صمد را می دیدم و به هول از خواب می پریدم. یک هفته از به دنیا آمدن بچه می گذشت. او را خوابانده بودم توی گهواره که صدای در آمد. شیرین جان توی اتاق بود و به من و بچه می رسید. قبل از اینکه صمد بیاید تو، مادرم رفت. صمد آمد و نشست کنار رختخوابم. سرش را پایین انداخته بود. آهسته سلام داد. زیر لب جوابش را دادم. دستم را گرفت و احوالم را پرسید. سر سنگین جوابش را دادم. گفت: قهری؟! جواب ندادم. دستم را فشار داد و گفت: حق داری. گفتم: یک هفته است بچه ات به دنیا آمد. حالا هم نمی آمدی مگر نگفتم نرو. گفتی خودم را می رسانم. ناسلامتی اولین بچه مان است. نباید پیشم می ماندی؟! چیزی نگفت. بلند شد و رفت طرف ساکش. زیپ آن را باز کرد و گفت: هر چه بگویی قبول. اما ببین برایت چه آورده ام. می دانی با چه سختی پیدایش کردم. ببین همین است. پتوی کاموایی را گرفت توی هوا و جلوی چشم هایش تکان تکانش داد. صورتی نبود آبی بود با ریشه های سفید. همان بود که می خواستم. چهار گوش بود و روی یکی از گوشه هایش گلدوزی شده بود با کاموای سرمه ای و آبی و سفید. پتو را گرفتم و گذاشتم کنار گهواره. با شوق و ذوق گفت: نمی دانی با چه سختی این پتو را خریدیم. با دو تا از دوست هایم رفتیم. آن ها را نشاندم ترک موتور و راه گرفتیم توی خیابان ها. یکی این طرف خیابان را نگاه می کرد و آن یکی آن طرف را. آخر سر هم خودم پیدایش کردم. پشت ویترین یک مغازه آویزان شده بود. آهسته گفتم: دستت درد نکند. دستم را دوباره گرفت و فشار داد و گفت: دست تو درد نکند. می دانم خیلی درد کشیدی. کاش بودم من را ببخش. قدم من گناهکارم می دانم. اگر مرا نبخشی چه کار کنم. بعد خم شد و دستم را بوسید و آن را گذاشت روی چشمش. دستم خیس شد. گفت: دخترم را بده ببینم. گفتم: من حالم خوب نیست. خودتت بردار. گفت: نه اگر زحمتی نیست خودت بگذارش بغلم. بچه را از تو بگیرم، یک لذت دیگری دارد. شکم و کمرم درد می کرد با این حال به سختی خم شدم و بچه را از توی گهواره برداشتم و گذاشتم توی بغلش. بچه را بوسید و گفت: خدایا صد هزار مرتبه شکر. چه بچه خوشگل و نازی. همان شب صمد مهمانی گرفت و پدرم اسم اولین بچه مان را گذاشت، خدیجه. بعد از مهمانی که آب ها از آسیاب افتاد، پرسیدم چند روز می مانی؟! گفت: تا دلت بخواهد، ده پانزده روزو گفتم: پس کارت چی؟! گفت: ساختمان را تحویل دادیم . تمام شد دو هفته دیگر می روم دنبال کار جدید. اسمش این بود که آمده بود پیش ما. بود یا همدان بود یا رزن یا دمق. من سرم به بچه داری و خانه داری گرم بود. ...🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 ...‌ 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
مداحی آنلاین - شعف و شادی ات مبارک - امیر عباسی.mp3
2.19M
شعف و شادی ات مبارک🌹🍃 دامادی ات مبارک🌺🍃 عالم ز خوشحالی تو غرق سرور است روبند روی زوجه ات از جنس نور است 🎤کربلایی امیرعباسی سالروز ازدواج خجسته و آسمانی خاتم رسولان نبی مکرّم اسلام حضرت محمد مصطفی و سیده بطحا ام المومنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیهما خجسته و مبارکباد🌺🍃 ...🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2
می خندد این اتفاق زیبا را و زمین کِل می کشد این پیوند آسمانی را.🌸🍃 چه طرب انگیز است آفتاب امروز مکه! چه روح فزاست هلهله ممتد نخلستان های عرب!🌹🍃 چشم های ملائک، با لهجه ای بارانی شادباش می گوید این وصلت خوش آیند را.🌺🍃 💐 سالروز ازدواج خجسته و آسمانی خاتم رسولان نبی مکرّم اسلام حضرت محمد مصطفی و سیده بطحا ام المومنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیهما خجسته و مبارکباد🌺🍃 ...🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐سالروز ازدواج 🎊خاتم الانبیا 💐حضرت محمد(ص) 🎊و مادر مؤمنین 💐حضرت خدیجه کبری(س) 🎊بر تمامی مسلمانان جهان مبارک🎊💐🎉 🎊خجسته باد 🎉این پیوند آسمانی و پر برکت بر شما 💐 ... @yazinb3
این عکس و باید کوبید تو سرِ مسئولین نجومی بگیرِِ رانت باز بی عار و درد که جیبشون به خزانه دولتی و شکمشون به یتیم خونه وصله... و هررر چی از بیت المال میخورن سیر نمیشن و در آخر اختلاس میکنن، ولی وقتی پیششون اسم کار کردن برای مردم میاد دل پیچه ی مزمن میگیرن که دسشویی بین راهی هم جواب گند کاری هاشون و نمیده 😏❗️ _ آره... خدا عاقبت مارو بخیر کنه.... ...🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2
🎼واکنش‌شهیدبه‌ 🎧به‌صدای‌خواننده‌زن... 🏢ازدانشگاه‌اومدخونه 😑‌خیلی‌خسته‌بود. 🤔پرسیدم‌چیشده؟! خندیدوگفت:تهران‌ماشین‌سوار 🚗شدم‌که‌بیام‌قم. راننده‌وسط‌ 🥁اتوبان‌صدای‌موسیقیشو بردبالا. ‌تحمل‌کردم‌وچیزی‌ 🗣نگفتم‌تااینکه‌دیگه‌صدای 👩‌زن‌روداشت‌پخش‌میکرد! 🛣منم‌با‌اینکه‌وسط‌بیابون 🔕بودم‌گفتم‌یا‌کمش‌کن 🚶‍♂یامن‌پیاده‌میشم!؟ 🚖اونم‌نامردی‌نکردوزدکنار! 😁منم‌کم‌نیاوردم‌وپیاده‌شدم! ''شهیدمحمدمهدی‌لطفی‌نیاسر'' 🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
فوتی‌های کرونا در کربلا و نجف تقریبا صفر شد! مراسم اربعین حسینی امسال در کربلا و نجف با حضور بیش از ۱۴ میلیون زائر برگزار شد. پیش از برگزاری مراسم اربعین، بسیاری از رسانه‌ها، ایجاد موج وحشت از حضور میلیونی زائران حسینی در عراق را در دستور کار خود قرار داده بودند و دائماً از پیش‌بینی وضعیت غیرقابل کنترل کووید ۱۹ در روزهای پس از اربعین و وقوع فاجعه انسانی خبر می‌دادند! اما در حال حاضر طبق آمار وزارت بهداشت عراق، تعداد فوتی‌های بیماران مبتلا به کرونا در کربلا صفر و در شهر نجف اشرف فقط یک نفر بوده است ...🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2
https___vesal.co_FTP_files_tracks_15_track_Kf5Iivah0KGeb5E5ewiseVhp4OCVeV_320.mp3
20.04M
| زنده کن با خنده هات این خاکُ 🎤: حاج مهدی رسولی ویژه‌ آغاز ‌امامت‌ بقیة‌الله‌الاعظم (عج) 🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🍃 ...🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
۸ به وقت امام هشتم...🌹🍃 غیر از شه خراسان از ما کسی رضا نیست پر میزنم به مشهد هر روز ساعت بیست ...🌹🍃 🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🍃 🍃🌹اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِک..َ🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹🍃 🏴🌹اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌹🏴 ...🌹🏴 ..🇮🇷🏴 _••🏴🌹 ...🌹🏴••_ ..🥀 ....🥀 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2
در میان روسای تمام دولت های اسلامی جهان فقط رئیس دولت کشورمان در کسوت و لباس یک روحانی دینی است. اما در جریان اهانت اخیر مکرون مکار ، شاهد اعتراض از سوی اردوغان ترکیه و حتی عمران خان پاکستان بودیم اما خبری از شیخ حسن نیست. ای کاش در ظاهر هم شده حداقل حرمت لباس پیامبر(ص) را حفظ می کردید ... ای کاش پیامبر (ص) هم مثل مرگ شجریان برات اهمیت داشت...یک ساعت پیام تسلیت فرستادی .... اخه حسن روحانی نون خور مکرون....‌‌‌‌.... ...🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2
! نگفته ← ای کسانی که بی ایمانید نگفته ← ای کسانی که بی دینید نگفته ← ای کسانی که بد حجابید گفته ← ای کسانی که ایمان آورده‌اید یعنی :↓ ای نماز خونا ! ای بچه هیئتیا ! ای ریشو ها/چادری ها! وقتی چیزی میگید و عمل نمیکنید سخت خدا رو به خشم میارید! ... ...🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
🏴🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🏴 سلام مولای من ! سلام بر بلندای رشادتت.. سلام بر زينب... سلام........... اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِالْمُؤْمِنين ، وَ ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسٰاءِ الْعٰالَمينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِەِ ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهار ُوَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ  اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ  🏴🌹اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم🌹🏴 ..🇮🇷🏴 _••🏴🌹 ...🌹🏴••_ ..🥀 ....🥀 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🍃 ..❤️ شروع سخن نامِ توست وجودم به هر لحظه آرامِ توست دل از نام و یادت بگیرد قرار خوشم چونکه باشی مرا درکنار 🍃🌸الـــهی به امیـــدتو یاحی و یا قیوم..🌸🍃 ...🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb2
یکی از اهداف تحریف تاریخ..... اهان ‏ اونی که امام علی علیه السلام توی خیبر از جا کند یک پارچه حائل بوده نه در! لعنت به شماها، فقط دروغ تحویل مردم میدید
! بر اساس منابع مستند تاریخی، خانه حضرت زهرا(سلام الله علیها) درب داشته است نه پرده! اما گویا سهم برخی شکستن درب بوده و سهم برخی دیگر پرده ‌دری های تکراری است! ....
ببخشید... ی زمانی پدر سگ و مادر سگ و ....فحش های بد دوران ما بود ولی الان با افتخار میگن من پدر و مادر سگ هستم و...... خدا عاقبت ما روبخیر کنه
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🕊🌷 🕊🌷🌷🕊 شهيد محمد نايبي در مورخه ۱۳۶۲/۰۱/۰۷در شهرستان بيرجند و در خانواده اي مذهبي ديده به جهان گشود . وي تحصيلات ابتدائي خود را در دبستان مسلم ابن عقيل ، راهنمائي را در مدرسه شريفي پناه و متوسطه را در دبيرستان آيت الله طالقاني ، و تحصيلات كارشناسي را در رشته حسابداري در دانشگاه آزاد اسلامي شهرستان بيرجند به پايان رساند . 👇👇
🌴 #یازینب...
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🕊🌷 🕊🌷#زندگینامه_شهید_محمد_نایبی🌷🕊 شهيد محمد نايبي در مورخه ۱۳۶۲/۰۱/۰۷در
شهيد عضو فعال بسيج در پايگاه شهيد رجائي ( مسجد مرتضوي ) بود. از خصوصيات اخلاقي وي گذشت ، فداكاري ، مهرباني و دلسوزي و صداقت را مي توان نام برد . شهيد نايبي فردي مسئوليت پذير و متعهد به خانواده و جامعه خويش بود. او بعد از اخذ مدرك ديپلم در رشته رياضي در سال ۱۳۸۱/۰۶/۳۰به استخدام ناجا در آمد و دوره آموزش درجه داري را در پادگان شهيد عامري سيستان و بلوچستان به اتمام رساند و بعد از دوره آموزشي به قرارگاه مرصاد ( كرمان) منتقل و در شهرستان بم مشغول به خدمت شد و در تاريخ ۱۳۸۲/۱۲/۲۵به قرارگاه استاني سلمان شهرستان بيرجند منتقل و در پاسگاه ايست و بازرسي سهل آباد شهرستان نهبندان تا تاريخ ۱۳۸۷/۰۵/۲۹ ايفاي خدمت نمود و افتخارات چشمگيري در راستاي كشف مواد مخدر داشت . سپس در تاريخ ۱۳۸۷/۰۹/۲۵ به شهرستان درميان منتقل گرديد و تا تاريخ ۱۳۸۹/۰۶/۰۵ در آن شهرستان مشغول خدمت بودو مدت دوسال در مركز استان در يگان امداد خدمت نمود و از ديگر خدمات اين شهيد مي توان فرمانده پاسگاه انتظامي پايانه مسافر بري شهرستان بيرجند را نام برد . قابل به ذكر است وي با وجود تمام مشكلات و مشغله كاري در زمينه كشاورزي و مغازه داري با پدر همكاري داشت شهيد نايبي در آخرين محل خدمتش فرماندهي انتظامي شهرستان خوسف در پست مبارزه با مواد مخدر مشغول به خدمت بود كه در مورخه ۱۳۹۶/۰۸/۰۷ در ماه مبارك صفر در درگيري با اشرار و قاچاقچيان مسلح مواد مخدر و اصابت گلوله به سر به درجه رفيع شهادت نائل گرديد و سه نفر ديگر از همرزمانش مجروح گرديدند..پيکر پاک شهيد پس از تشييع در شهرستان بيرجند قطعه دوم گلزار شهدا به خاک سپرده شد. از وي يك پسر به نام امير حسين به ياد گار مانده است . 🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
🕊🌹🔹 🌹 🔹 #کتاب_دختر_شینا🌹🕊 #خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌹🍃 #همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی
🕊🌹🔹 🌹 🔹 🌹🕊 : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌹🍃 سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🌷🕊 :بانو بهناز ضرابی.. فصل هفتم..( قسمت ۳)🌹🍃 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 یک شب سفره را انداخته بودم، داشتم بشقاب ها را توی سفره می چیدم. صمد هم مثل همیشه رادیویش را روشن کرده بود و چسبانده بود به گوشش. قابلمه غذا را آوردم گفتم: آن را ولش کن بیا شام بخوریم، خیلی گرسنه ام. نیامد. نشستم و نگاهش کردم. دیدم یک دفعه رادیو را گذاشت زمین و بلند شد. بشکنی توی هوا زد و دور اتاق چرخید. بعد رفت سراغ خدیجه او را از توی گهواره برداشت. بغلش کرد و بوسید. و روی یک دست بلندش کرد. به هول از جا بلند شدم و بچه را گرفتم و گفتم: صمد چه خبر شده. بچه را چه کار داری. این بچه هنوز یک ماهش هم نشده چله گی دارد. دیوانه اش می کنی. می خندید و می چرخید و می گفت: خدایا شکرت. خدایا شکرت! خدیجه را توی گهواره گذاشتم. آمدم و شانه هایم را گرفت و تکانم داد. بعد سرم را بوسید و گفت: قدم! امام دارد می آید. امام دارد می آید. الهی قربان تو و بچه ات بروم که این قدر خوش قدمید. بعد کتش را از روی جالباسی برداشت. ماتم برده بود. گفتم: کجا؟! گفت: می روم بچه هام را خبر کنم. امام دارد می آید! این ها را با خنده می گفت و روی پایش بند نبود. خدیجه از سر و صدای صمد خواب زده شده بود. گفتم: پس شام چی؟! من گرسنه ام. برگشت و تیز نگاهم کرد و گفت: امام دارد می آید. آن وقت تو گرسنه ای. به جان خودم من اشتهایم کور شد سیر سیرم. مات و مبهوت نگاهش کردم. گفتم: من شام نمی خورم تا بیایی. خیلی گذشت نیامد دیدم دلم بدجوری قار و قور می کند. غذایم را کشیدم و خوردم. سفره را تا کردم و خدیجه بیدار شد. بچه گرسنه اش بود. شیرش را دادم. جایش را عوض کردم و خواباندمش توی گهواره. نشستم و چشم دوختم به سیاهی شب که از پشت پنجره پیدا بود همانطوری خوابم برد. خیلی از شب گذشته بود که با صدای در از خواب پریدم. صمد بود. آهسته گفت: چرا اینجا خوابیدی؟! رختخوابم را انداخت و دستم را گرفت و سر جایم خواباندم. خواب از سرم پریده بود. گفتم: شام خوردی؟! نشست کنار سفره و گفت: الان می خورم. خدیجه از خواب بیدار شده بود. لحاف را کنار زدم. خواستم بلند شوم. گفت: تو بگیر بخواب، خسته ای. نیم خیز شد و همان طور که داشت شام می خورد، گهواره را تکان داد. خدیجه ارام آرام خوابش برد. بلند شد و چراغ را خاموش کرد. گفتم: پس شامت؟! گفت: خوردم. صبح زود که برای نماز بلند شدم ، دیدم دارد ساکش را می بندد. بغض گلویم را گرفت. گفتم: کجا؟! گفت: با بچه های مسجد قرار گذاشتیم بعد از اذان راه بیفتیم. گفتم که ، امام دارد می آید. یک دفعه اشک هایم سرازیر شد. گفتم: از آن وقت که اسمت روی من افتاد، یا سرباز بودی، یا دنبال کار. حالا هم که این طور. گناه من چیست؟! از روز عروسی تا حالا یک هفته پیشم نبودی. رفتی تهران پی کار گفتی خانه مان را بسازیم. می آیم و توی قایش کاری دست و پا می کنم. نیامدی. من که می دانم تهران بهانه است. افتادی توی خط تظاهرات و اعلامیه پخش کردن و از این جور حرف ها. تو که سرت توی این حرف ها بود چرا زن گرفتی؟! چرا مرا از حاج آقایم جدا کردی. زن گرفتی که این طور عذابم بدهی. من چه گناهی کرده ام. شوهر کردم که خوشبختم شوم. نمی دانستم باید روز و شب زانوی غم بغل کنم و بروم توی فکر و خیال که امشب شوهرم می آید فردا شب می آید. ...🌹🍃 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 ...‌ 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
یاحسین...😔 امروز هم ۴۱۵ تا از عزیزیان خودمان رو سر کرونا از دست دادیم😔
..! به تو پناه می‌برم از بی‌فایدگی..:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴 #یازینب...
#درد_دل... #یاحسین...😭 🏴🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🏴 سلام علیکم. خدا خیلی بهمون نعمت داده..
... 🍃🌺بسم الله الرحمن الرحیم 🌺🍃 برخی والدین امروزی، خود نیاز به تربیت دارند !!! در منزل دوستی که پسرش دانش‌آموز ابتدایی بود و داشت تکالیف درسی‌اش را انجام میداد بودم زنگ منزل را زدند و پدر بزرگ خانواده از راه رسید. پدربزرگ با لبخند، یک جعبه مداد رنگی به نوه اش داد و گفت: این هم جایزۀ نمرۀ بیست نقاشی‌ات. پسر ده ساله، جعبۀ مداد رنگی را گرفت و تشکر کرد و چند لحظه بعد گفت: بابا بزرگ باز هم که از این جنس‌های ارزون قیمت خریدی الان مداد رنگی‌های خارجی هست که ده برابر این کیفیت داره. مادر بچه گفت: می‌بینید آقاجون؟ بچه‌های این دوره و زمونه خیلی باهوش هستند. اصلا نمی‌شه گولشون‌زد و سرشون کلاه گذاشت. پدربزرگ چیزی نگفت. برایشان توضیح دادم که این رفتار پسر بچه نشانۀ هوشمندی نیست، همان طور که هدیۀ پدربزرگ برای گول زدن نوه‌اش نیست. و این داستان را برایشان تعریف کردم آن زمان که من دانش‌آموز ابتدایی بودم، خانم بزرگ گاهی به دیدن‌مان می‌آمد و به بچه‌های فامیل هدیه می‌داد، بیشتر وقت‌ها هدیه‌اش تکه‌های کوچک قند بود. بار اول که به من تکه قندی داد یواشکی به پدرم گفتم: این تکه قند کوچک که هدیه نیست پدرم اخم کرد و گفت: خانم بزرگ شما را دوست دارد هر چه برایتان بیاورد هدیه است، وقتی خانم بزرگ رفت، پدر برایم توضیح داد که در روزگار کودکی او، قند خیلی کمیاب و گران بوده و بچه‌ها آرزو می‌کردند که بتوانند یک تکه کوچک قند داشته باشند. خانم بزرگ هنوز هم خیال می‌کند که قند، چیز خیلی مهمی است. بعد گفت: ببین پسرم قنددان خانه پر از قند است، اما این تکه قند که مادرجان داده با آنها فرق دارد، چون نشانۀ مهربانی و علاقۀ او به شماست. این تکه قند معنا دارد ، آن قندهای توی قنددان فقط شیرین هستند اما مهربان نیستند. وقتی کسی به ما هدیه می‌دهد، منظورش این نیست که ما نمی‌توانیم، مانند آن هدیه را بخریم، منظورش کمک کردن به ما هم نیست. او می‌خواهد علاقه‌اش را به ما نشان بدهد می‌خواهد بگوید که ما را دوست دارد و این، خیلی با ارزش است. این چیزی است که در هیچ بازاری نیست و در هیچ مغازه‌ای آن را نمی‌فروشند. چهل سال از آن دوران گذشته است و من هر وقت به یاد خانم بزرگ و تکه قندهای مهربانش می‌افتم، دهانم شیرین می‌شود، کامم شیرین می‌شود، جانم شیرین می‌شود..... ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ "ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ "ﺷﻮﻧﺪ؛ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﻭ ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ " ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ " ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ؛ ﺑﺎﺳﻮﺍﺩﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ ﻫﻤﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ؛ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻋﺎﺩﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ... ...🌺🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌴 #یازینب...
#درد_دل... 🍃🌺بسم الله الرحمن الرحیم 🌺🍃 برخی والدین امروزی، خود نیاز به تربیت دارند !!! در
...😭 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 به مدافعان حرم و....بگویید، برگردند😔 به شهدای مدافعان حرم وطن بگویید برگردند 😔 به عمو قاسم بگویید.....😭 عده ای روشنفکر بالای شهر نشین و مقلد دیسکوهای فکری غرب، مدام می گویند، چرا سرمایه و جان جوان آریایی ما باید در سوریه و عراق به هدر برود. ماخودمان کلی فقیر و بی خانمان داریم. خب به مدافعان حرم بگویید برگردند، دیگر لازم نیست در کوچه پس کوچه های عراق، سوریه، حلب و خان طومان با زبان تشنه جان بدهید، بیایید اینجا زیر آفتاب برجام زندگیتان را بکنید. مرزها را هم رها کنید، کرمانشاه ، ایلام و کردستان و......... را به خدا بسپارید. به بسیجی های افراطی تندرو هم بگویید بروند پی کارشان، اما به همین ایتا قسم، اگر پای یک منافق و داعشی به سعادت آباد و فرمانیه تهران باز شود، همینهایی که حرف از وطن و آریایی بودن و کوروش میزنند، ,سگهایشان را بغل میکنند و از ترس حتی ساپورت هم تنشان نمیکنند و با اولین پرواز میروند آنتالیا. این روز ها ،خوشی امنیت زیر دلشان را زده است، چشمشان را میبندند ودهان باز میکنند هر چه دلشان میخواهند میگویند، اصلا فکر نمیکنند آن دختر و پسر بچه که برای امنیت ما یتیم شده است، قلبش بدرد میآید!!!! هیهات که بسیجی های مدافع حرم اهل تلافی و توقع از مردمشان باشند، اما ما خودمان باید حرمتشان را حفظ کنیم... فقط کافیست کمی تفکر کنیم و ببینم در نا امن ترین منطقه جغرافیایی ، امنیت و آرامشمان را مدیون چه کسانی هستیم!! یاعلی...😔 🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃 سلام مولای من ! سلام بر بلندای رشادتت.. سلام بر زينب... سلام........... اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِالْمُؤْمِنين ، وَ ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسٰاءِ الْعٰالَمينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِەِ ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهار ُوَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ  اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ  🍃🌹اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم🌹🍃 🌹🍃 🌹🍃 ....🌹🍃 ....🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 @Yazinb6 ‌ ---~~ 🌴 ...🌴~~---