🌴 #یازینب...
#زمینه هرچه قدر گریه کنم .... 🎤: کربلایی آقا نریمان پناهی آستان مقدس امامزاده معصوم (علیهالسل
برای سلامتی و شفای همه بیماران بالاخص
مداح عزیز کشورمون کربلایی آقا نریمان پناهی دعا بفرمایید...
واقعا چندتا جمعه هستش با نفس عزیز دل خدا نرفتیم قتلگاه...😭
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
بچه ها...
یکی از روضه خوانها میگه یه سئوال ذهن من رو مشغول کرده بود،ایشون میگه من همش ذهنم مشغول بود،چرا وقتی حضرت رقیه سلام الله علیها از ناقه افتاد داد نزد این کاروان متوقف بشه...😭
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
🌴 #یازینب...
بچه ها... یکی از روضه خوانها میگه یه سئوال ذهن من رو مشغول کرده بود،ایشون میگه من همش ذهنم مشغول بود
میگفت ...
شتر که سرعتی نداره. میگه یه روز دختر بچه ام از رو بلندی به شکم رو زمین افتاد😭
نفسش یه چند لحظه بند اومد،من گریه کردم. خانمم گفت:چیزی نشده چرا گریه میکنی😭
گفتم من جواب روضه ام رو گرفتم،حالا فهمیدم چرا داد نزد...😭
جانم خانم رقیه 😭
حسین..😭
#امام_زمان
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
🌴 #یازینب...
میگفت ... شتر که سرعتی نداره. میگه یه روز دختر بچه ام از رو بلندی به شکم رو زمین افتاد😭 نفسش یه چن
رفیق اربعینتو باید از خانم رقیه سلام الله علیها بگیری😭
خانم جان خیلی ها میخوان برن کربلا ولی نمیتونن برن....
امشب به یکی گفتم داداش خیلی التماس دعا دارم ، گفت دست رو دلم نزار ، همه دارن میرن کربلا بعد تو میای به من میگی التماس دعا😔
به خودم گفتم اگه برم سعی میکنم به کسی نگم دارم میرم حلالم کنید 😭
چون شاید دلش بگیره
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
بچه ها خواهش میکنم اگه هر بدی از حقیر دیدید اگه بعضی وقت ها بد حرف زدم ، اگه تو پیام ها ناخواسته بد جواب دادم ، شما را به خانم سه ساله حلالم کنید 😭
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
کاش زجر من و اینقدر رو خار نکشونه
آخه عموم رو نیزه ها نگرونه
نزن من و حالم بده
خودم میام هولم نده...😭
هر کجا نشستی دستات رو بیار بالا،تو دلت صدا بزن یاحسین...😭
یا حسین……😭
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
🌴 #یازینب...
کاش زجر من و اینقدر رو خار نکشونه آخه عموم رو نیزه ها نگرونه نزن من و حالم بده خودم میام هولم نده...
نزن منو حالم بده
خودم میام هولم نده...😭
عمو عباسم کجایی😭
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
🌴 #یازینب...
کاش زجر من و اینقدر رو خار نکشونه آخه عموم رو نیزه ها نگرونه نزن من و حالم بده خودم میام هولم نده...
بچهها...
یکی از روضه خوان های میگه،شب پنجم صفر پیرهن سیاه تنم کردم برم هیئت،یه دختر پنج، شش ساله مریض حال داشتم،گفت: بابا کجا میری؟
گفتم:دارم میرم هیئت،گفت: مگه الان چه خبره؟
گفتم:شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها است،
گفت: بابا رقیه کیه؟😭
گفتم:دختر امام حسینه، گفت:بابا چند سالشه؟
گفتم: هم سن خودته،گفت: بابا منم با خودت میبری😭
گفتم: نه عزیزم تو مریضی،استراحت کن،حالت بهتر بشه، گفت: بابا حالا که من رو نمیبری با خودت،بهش میگی بیاد کنارم؟
با خودم گفتم: حالا من چی توضیح بدم به این بچه، گفتم: نه،نمیتونه بیاد،گفت:😭
چرا بابا؟
گفتم: اونم مریضه😭
چرا بابا؟ چی شده؟
گفتم: بابا پاهاش درد میکنه😭
گفت بابا:چرا پاهاش درد میکنه؟
گفتم:رو خارهای بیابون دویده،😭
گفت:بابا چرا رو خارهای بیابون دویده؟ مگه کفش پاش نبوده؟
گفتم نه کفش نداشته،کفشاشو غارت کردن، کفشاشو دزدیده بودند....😭
آخ حسین...😭
#اربعین..😭
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
🌴 #یازینب...
بچهها... یکی از روضه خوان های میگه،شب پنجم صفر پیرهن سیاه تنم کردم برم هیئت،یه دختر پنج، شش ساله م
گفتم دخترم میذاری من برم،بیچاره ام کردی تو😭
گفت:آره برو. من خداحافظی کردم، دم در دوباره گفت:بابا،یه سئوال دیگه😭
سئوالش من رو بیچاره کرد، نشستم دم در شروع کردم به گریه کردن،گفت:بابا کفشاشو غارت کردن، چرا باباش بغلش نمیکرد، بابا من اون روز کفشم گم شده بود تو بغلم کردی بابا، چرا باباش بغلش نکرد😭
چرا باباش بغلش نکرد😭
آخ حسین...😭
#امام_زمان
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
🌴 #یازینب...
گفتم دخترم میذاری من برم،بیچاره ام کردی تو😭 گفت:آره برو. من خداحافظی کردم، دم در دوباره گفت:بابا،یه
امشب تا صبح باید با همین حرف گریه کنیم
چرا باباش بغلش نکرد😭
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
🌴 #یازینب...
امشب تا صبح باید با همین حرف گریه کنیم چرا باباش بغلش نکرد😭
کاش زجر منو اینقدر رو خار نکشونه
آخه عموم رو نیزه ها نگرونه
نزن منو حالم بده
خودم میام هولم نده...😭
فدای تمام بچه های شهدا بشم😭
۳۰ مرداد ۱۴۰۲