🌴 #یازینب...
🕊🌹🔹 🌹 🔹 #کتاب_دختر_شینا🌹🕊 #خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌹🍃 #همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی
🕊🌹🔹
🌹
🔹
#کتاب_دختر_شینا🌹🕊
#خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌹🍃
#همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🌷🕊
#نویسنده :بانو بهناز ضرابی..
فصل نهم..( قسمت ۲)🌹🍃
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊
نمی دانم چطور خوابم برد اما یادم هست تا صبح خواب های آشفته و ناجور می دیدم. صبح زود بعد از نماز، صبحانه نخورده پدر شوهرم آماده رفتن شد. مادر شوهرم هم چادرش را برداشت و دنبالش دوید. دیگر نمی توانستم تاب بیاورم. چادرم را سر کردم و گفتم: من هم می آیم. پدر شوهرم با عصبانیت گفت: نه نمی شود. تو کجا می خواهی بیایی؟! ما کار داریم تو بمان خانه پیش بچه هایت. گریه ام گرفت می نالیدم و می گفتم: تو را به خدا راستش را بگویی. چه بلایی سر صمد آمده؟! من که می دانم صمد طوری شده راستش را بگویید. پدر شوهر دوباره گفت: تو برو به مهمان هایت برس. الان از خواب بیدار می شوند، صبحانه می خواهند. زار زار گریه می کردم و به پهنای صورتم اشک می ریختم، گفتم: شیرین جان هست اگر مرا نبرید خودم همین الان می روم دادگاه انقلاب. این راکه گفتم پدر شوهرم کوتاه آمد. مادر شوهرم هم دلش برایم سوخت و گفت: ما هم درست و حسابی خبر نداریم. می گویند صمد زخمی شده و الان بیمارستان است.
این را که شنیدم پاهایم سست شد. اینکه چطور سوار ماشین شدیم و به بیمارستان رسیدیم را به خاطر ندارم توی بیمارستان با چشم دنبال جنازه صمد می گشتم که دیدم تیمور دوید جلوی راهمان و چیزی در گوش پدرش گفت و با هم راه افتادند طرف بخش. من و مادر شوهرم هم دنبالشان می دویدم. تیمور داشت ریز ریز جریان و اتفاقاتی را که افتاده بود برای پدرش تعریف می کرد و ما هم می شنیدیم که دیروز صمد و یکی از همکارانش چند تا منافق را دستگیر می کنند یکی از منافق ها زن بوده صمد و دوستش به خاطر حفظ شئونات اسلامی زن را بازجویی بدنی نمی کنند و می گویند: راستش را بگو اسلحه داری؟ زن قسم می خورد اسلحه همراهم نیست. صمد و همکارش هم آن ها را سوار ماشین می کنند تا به دادگاه ببرند. بین راه، زن یک دفعه ضامن نارنجکش را می کشد و می اندازد وسط ماشین. آقای مسگریان، دوست صمد در دم شهید، اما صمد زخمی می شود.
جلوی در بخش که رسیدیم، تیمور به نگهبانی که جلوی در نشسته بود گفت: می خواهیم آقای ابراهیمی را ببینیم. نگهبان مخالفت کرد و گفت: ایشان ممنوع الملاقات هستند. دست خودم نبود. شروع کردم به گریه و التماس کردن. در همین موقع، پرستاری از راه رسید. وقتی فهمید همسر صمد هستم دلش سوخت و گفت: فقط تو می توانی بروی تو. بیشتر از دو سه دقیقه نشود زود برگرد.
پاهایم رمق راه رفتن نداشت جلو در ایستادم و دستم را از چهارچوب در گرفتم که زمین نیفتم با چشم تمام تخت ها را از نظر گذارندم. صمد در آن اتاق نبود. قبلم داشت از حرکت می ایستاد. نفسم بالا نمی آمد پس صمد من کجاست؟! چه بلایی سرش آمده؟!
یک دفعه چشمم افتاده به آقای یادگاری یکی از دوستان صمد روی تخت کنار پنجره خوابیده بود او مرا هم دید گفت: سلام خانم ابراهیمی. آقای ابراهیمی اینجا خوابیده اند و اشاره کرد به تخت کناری. باورم نمی شد یعنی آن مردی که روی تخت خوابیده بود صمد بود. چقدر لاغر و زرد و ضعیف شده بود.گونه هایش تو رفته بود و استخوان های زیر چشم هایش بیرون زده بود. جلوتر رفتم یک لحظه ترس برم داشت پاهای زردش که از ملحفه بیرون مانده بود لاغر و خشک شده بود با خودم فکر کردم نکند خدای نکرده...
رفتم کنارش ایستادم متوجه ام شد. به آرامی چشم هایش را باز کرد و به سختی گفت: بچه ها کجا هستند/! بغض راه گلویم را بسته بود. به سختی می توانستم حرف بزنم اما به هرجان کندنی بود گفتم: پیش خواهرم هستند. حالشان خوب است تو خوبی؟ نتوانست جوابم را بدهد. سرش را نشانه تایید تکان داد و چشم هایش بست. این شد تمام حرفی که بین من و او زده شد.
#یازهرا...🌹🍃
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#ادامه_دارد...
🌹
🔹🌹
🌹🕊🌹
🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹
#یـــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
🚩 ابوترابیفرد: مبارزه با آمریکا یعنی "تولید علم" و "تجاریسازی دانش"
امام جمعه موقت تهران در خطبه های نمازجمعه:
🔹 امروز با فاصله کمترین هزینه ساخت مترو در دنیا در اختیار ملت ایران است.
🔹از نگاه تمامی صاحبنظران اصلاح قیمتهای حاملهای انرژی بر مبنای اصول و با اجرای صحیح و قابل دفاع، ضرورتی اجتنابناپذیر است. بهره دهک اول یعنی کسانی که در بالاترین سطح درآمد قرار دارند، بیش از 23 برابر دهک پایین است؛ یعنی از جیب مردم، فقرا و نیازمندان به ثروتمندان کمک میکنیم. ما خطا کردهایم که واقعیتهای اقتصاد را با مردم در میان نگذاشتهایم.
🔹اگر حضور به هنگام رهبر معظم انقلاب نبود، اجرای این طرح به هر دلیل با شکست روبرو میشد، علاوه بر افزایش معنادار آسیبها و خسارتهای سیاسی و اجتماعی، مفهوم سیاستگذاری اقتصادی دولت دوازدهم نیز بسته میشد.
🔹. دیگر این دولت از کمترین ظرفیت برای مدیریت اقتصادی کشور بهرهای نداشت. این اقدام به موقع راه را برای جبران گوشهای از ندانمکاریها باز کرد.
🔹 امت حزب الله، امامان جمعه سراسر کشور، مردم انقلابی و... شما پیشگام رهنمود الهام بخش رهبری باشید و به خانوادههای آسیبدیده سر بزنید و در اولویت کار شما قرار گیرد.
🔹 امیدوارم با بهرهگیری از رهنمودهای حیاتبخش، با روشهای صحیح بر اقتدار ملی بیافزاییم و نقشههای شوم دشمنان را نقش بر آب کنیم.
🌸 #زمینه_سازظهورباشیم🌸
🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃
🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹
🍃🌺 @Yazinb3🌺🍃
زیباست لطفاتا آخر بخونید👇👇👇
🌷با مردی ازدواج کردم که در دنیا مثل او را نمیشد پیدا کرد ...او را خیلی دوست داشتم و او مردی با تقوا و مؤمن بود
دو ماه از ازدواجمان نگذشته بود که به من گفت کس دیگری را دوست دارد و می خواهد به سویش برود !!
به او گفتم : حتی بیشتر از من ؟؟؟؟
گفت : بله بیشتر از تو ...
با خود فکر کردم که برای اینکه شوهرم دچار گناه نشود بهتر است که حق همسری را برایش ادا کنم ...بنابراین گفتم :
بروو بااو ازدواج کن زیرا که سعادت تو سعادت من است ..
گفت : اما مخارج کافی ندارم .
گفتم : طلاهای مرا بگیر و بفروش و خرج عروسی ات کن ..
گفت : روزی خواهد آمد که محتاج آنها میشوی و اینها حق تو هستند ..
مدتی گذشت ولی نتوانست پولی جور کند و بالاخره با اصرار من طلاهایم را گرفت و فروخت و به جایی که می گفت رفت وهمه وسایلش را با خود برد ..
تلفنی گاهی با او حرف می زدم و او گفت که ازدواج کرده و وضعش خوب است اما
یک ماه...دو ماه ..سه و چهار ماه ...گذشت و به دیدارم نیامد ...
فقط گاهی تلفن می کرد و من به او خبر دادم که حامله هستم و به وجودش نیاز دارم .
مخصوصا که در شهر ما که مرکز استان بود و بمباران می شد .. و من درد هایی که به سبب حاملگی داشتم را تحمل می کردم .
مانند همه تازه عروسها نیاز به مراقبت و محبت داشتم و در حالیکه کمتر از دوماه به تولد فرزندم مانده بود ، او می گفت مشغولم ونمی توانم به دیدنت بیایم ..
مرا ترک کرده بود با همه اشکها و نیازهایم..
حسرتی بر دلم مانده بود از اینکه چرا سادگی کردم و گذاشتم اینگونه مرا ترک کند !!
اما وقتی با من حرف می زد نمی گذاشتم بفهمد که گریه می کنم و خود را شجاع نشان می دادم !
چه شوهری بود که همسرش را ترک کرده و دنبال کسی دیگری افتاده بود !!
و من چه تازه عروسی بودم که طلاهایم را فروختم تا دنبال کس دیگری برود!!!
تا اینکه یکی از روزها زنگ تلفن به صدا در آمد وقتی گوشی را برداشتم صدای ضعیف و دردمند پدرم به گوش رسید که می گفت : دخترم آماده شو من و مادرت می آییم دنبالت..
جواب دادم : چرا پدر ؟ من در امانم اینجا مشکلی ندارم و شوهرم در راه است دارد می آید من که جمعه نزدتان بودم ...
گفت : آماده شو تمام ..
و گوشی را گذاشت ..
احساس کردم اتفاقی افتاده است .. ، به برادر شوهرم که در شهر ما ساکن بود زنگ زدم ، و او را به آنچه پدرم گفته بود آگاه کردم .
گفت : اسماء وسایلت را جمع کن و با پدرت برو ... سپس شروع کرد به گریه کردن ..
گفتم : چه اتفاقی افتاده ؟؟ محمد مرا طلاق داده ؟!!
اما او نیز گوشی را قطع کرد ...
به ناچار شروع کردم به جمع کردن وسایلم در حالیکه اشکهایم متوقف نمی شدند و به آنچه سرم آمده بود فکر می کردم ...
تا اینکه زنگ در به صدا در آمد و پدر و مادرم و عبدالله داخل شدند ... شکایت کنان خود را در آغوش مادرم کشیدم و گفتم دیدی مادر، محمد با من چه کرد ، آخرش این خائن مرا طلاق داد بعد از این همه محبتی که به او کردم ..!
مادرم مرا تند در آغوشش فشرد بدون اینکه بتواند چیزی بگوید اشکهای گرمش میبارید ..
اما ناگهان پدرم چیزی گفت که توقع آن را اصلا نداشتم !
او گفت : دخترم بدان که شوهرت نزد خداوند است و شهید شده و او غیر از تو با کس دیگری ازدواج نکرده بود بلکه عاشق جهاد و شهادت بود ..
تبسمی اشکبار بر چهره ام نشست ... یعنی او مرا طلاق نداده ؟ .. یعنی ازدواج نکرده و سراغ دختر دیگری نرفته ؟ ..
گفت :نه !
شوهرت از پیش تو به عشق شهادت رفت
و به محبت آخرت و بهشت الله ،
به الله قسم بوی آنقدر خوشی از او به مشامم می رسید که در عمرم مانند آن را حس نکرده بودم
و لبخند زیبایش که رنگ زندگی در آن بود برلبانش نقش بسته بود
، پس آن را به خاطر رضای خدا بدان
کمی به خود آمدم و خدا را شکر کردم که چنین عاقبتی داشته است ..
به اتاقم رفتم و نشستم و گریان و خندان در یک آن واحد ..
بالاخره شوهرم به محبوبش رسید و شربت شهادت را نوشید...
او در راه رضای اللہ جل جلالہ قدم.نھادہ بود در سرما و برف در حین نگھبانی بمباران شدہ بود
مبارکت باشد ای محمد ..
این عزت گوارایت باد در بهشت جاودان خداوند ..
خدا حافظ شوهرم ..
خدا نگهدارت باشد .. که اینجا یادگاری از خودت بجا گذاشته ای که اگر پسر باشد اسمش محمد و اگر دختر باشد اسمش شهادة خواهد بود ...
🌸 #زمینه_سازظهورباشیم🌸
🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃
🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹
🍃🌺 @Yazinb3🌺🍃
🌤🍃
🍃
جمعہ
تنها با تـ💛ـو
زیبـ💚ـا مےشود
اي قرار دل💔
بے قرارم بيا
#ياابن_الحسن_روحے_فداڪ💚
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
🍃🌺🍃🌸🍃
❇️عصر جمعه و استجابت دعا
🌹شيخ طوسى رحمة اللّه فرموده:
هنگام اجابت دعا ساعت آخر روز جمعه تا غروب آفتاب است،
سزاوار است مؤمن در آن ساعت بسيار دعا كند.
⚠️و روايت شده: ساعت اجابت دعا، هنگامى است كه نيمى از خورشيد غروب كرده باشد و نيمه ديگر آن در مغرب ديده شود.
حضرت فاطمه عليها السّلام در آن هنگام دعا مى كرد، بنابراين دعا در آن ساعت مستحب است.
🌹و دعايى را كه از پيامبر صلى اللّه عليه و آله روايت شده مستحب است در ساعت اجابت دعا بخواند و آن دعا اين است:
🌹سُبْحَانَكَ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ يَا حَنَّانُ يَا مَنَّانُ يَا بَدِيعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ
📗مفاتیح الجنان
#ساعت_استجابت_دعا_عصر_جمعه
#التماس_دعای_فرج
#لبیک_یامهدی_عج
🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃
🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹
🍃🌺 @Yazinb3🌺🍃
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
🍃🌹 #غروب_جمعه است
ودعا به استجابت نزدیک
برای فرج مولایمان وگشایش در کار مومنین دعا کنیم
برای آرامش دلهای بی قرارمون دعا کنیم
برای عاقبت بخیری همه عزیزانمون دعاکنیم
شاید شما نزدیکتر از حقیر به خدا ایستاده این
برای دل بی قرار ما هم دعایی بکنید
#التماس_دعای_فرج🌹🍃
🍃🌹 #اذان_به_افق_دلها
#نمازاول_وقت🌹🍃
هدایت شده از عمار۱۱۰
🔴چه راحت بازی میخوریم‼️
چرا مفت به افراد کوچیک وزن میدیم؟
🔻داماد روحانی رفته کاندیدای نمایندگی مجلس شده. هیشکی نمیشناسش، ولی برخی دوستان شروع کردن به معرفی این شخص و گیر دادن به شال سفیدش که نکنه نماد خاصیه!!
یکی که زده فتنه جدید. فتنه هم دیگه خز شده کلا، یعنی هرکی دیگه از خونه پدرزنش قهر میکنه میتونه فتنه راه بندازه. انقدر نظام ما بدبخته یعنی، که یه جوجه میتونه فتنه راه بندازه. آقا پدرزن این بنده خدا که رئیس جمهور بود، نمیتونه فتنه راه بندازه، چه برسه به خودش
ادمین محترمی که با یه شال سفید بازی خوردی و میگی نکنه نماد خاصی هست. اینو باید بدونی که اگه رنگ خاصی میخواد نماد بشه، باید از طرف یه آدم حسابی که جایگاه خاصی داره باید انجام بشه. مثلا سال ۸۸ رنگ سبز رو میرحسین باب کرد و بعدش رنگ بنفش رو آقای روحانی. این دونفر جایگاه سیاسی و اجتماعیشون مشخصه. داماد روحانی کیه که بخواد رنگ خاصی رو نماد کنه؟ نهایت اگه بخواد رنگی رو نماد کنه، از رنگ قهوهای میتونه استفاده کنه
چرا ما با هر خبر مسخرهای باید بازی بخوریم و بشه خبر اول همه کانالا؟. اون ور صدتا خبر مهم هست که اصلا بهش نمیپردازیم
شاید بگید خودتم که در این باره مطلب زدی؟ خودتم بازی خوردی. من اینو نوشتم که برسونید به دست ادمینهای قبلی، اگه میتونن مطالبشونو پاکش کنن. و برسه به ادمینای بعدی، که دیگه نزنن این مطالب مسخره رو
طرف اگه میخواست چند میلیارد خرج کنه تا خودشو معرفی کنه، کانالای انقلابی رایگان دارن براش تبلیغ میکنن. خود روحانی هم دامادشو تو خیابون میدید نمیشناخت، الان تو روستای شُنقلآباد فهمیدن داماد روحانی با شال سفید همراه با زنش که گوشهای از شال سفیدش از زیر چادر زده بود بیرون!!
🖌 #حسین_دارابی
✅ #ســرخــط_تحلیلـی:
دوستان بسیار عزیزم ، در انتخابات آتی میبایست ضرورت #مشارکت_حداکثری موردتوجه قرار گیرد. لطفاً از پرداختن به فروعات کم ارزش موجب انشقاق و کاهش نشاط انتخاباتی شود جداً بپرهیزید.
🔹گام اول: مشارکت حداکثری
🔹گام دوم: بیان شرایط کاندیدای اصلح
🖌 #سلطانزاده_بشرویه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔴 #عمار۱۱۰ = دلنوشته های یک ناطلبه فعال فقط در #تلگرام و #ایتا
🆔 @ammar110
#پیشنهاد_عضویت
#تفکر
در جمهوری اسلامی همه آزادند الا بچه حزب اللهی ها !!!
فحش اگر بدهند ، آزادی بیان است !
جواب اگر بدهی ، بیفرهنگی !
سؤال اگر بکنند ، آزاد اندیشند !
سؤال اگر بکنی ، تفتیش عقاید است !
تهمت اگر بزنند ، در جستجوی حقیقتند !
جواب اگر بدهی ، دروغگویی !
مسخره ات بکنند ، انتقاد است !
جواب اگر بدهی ، بیجنبه ای !
اگر تهدیدت بکنند ، دفاع کرده اند !
اگر از عقایدت دفاع بکنی ، خشونت طلبی !
حزب اللهی بودن را با همه تراژدی هایش دوست دارم.....
#شهیدسیدمرتضی_آوینی
#شبتون_شهدایی
التماس دعای فرج.....
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌸 #زمینه_سازظهورباشیم🌸
🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃
🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹
🍃🌺 @Yazinb3🌺🍃
پــ♡ــروردگارا
امشـب از تـو
#روحـی وسیـع میخواهـم
آنقـدر ڪه فرامـوش نڪنیم
این تـو هستی ڪه
دلیـل تمـام لبخنـدها، شـادیها
خوشـیها و اتفـاقـات
زیبـای زنـدگی مـا هستـی
🌙شبتـون بخیـر در پنـاه الهـی🌟
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
شـــ🌙ــبِ مـــن
با تــــو
بـــخیر می شود
تـ♡ـویی که حتــی
حـــس بـــودنت
می ارزد به ،
تــــــمامِ
نــداشته هایم،آقا
شب بخیرمولای غریبم
🍁سـلام بر قلبهای پر نـور
🧡سـلام بر دلهای عاشـق
🍁سـلام بر آنـان ڪه در
🧡طریق معـرفت استـوارند
🍁سـلام بر آنـان ڪه
🧡مهـر میورزنـد بی چشمداشت
🍁سـلام بر آنـان ڪه
🧡دوسـت میدارنـد
🍁و دوسـت میدارنـد
🧡و سـلام بر شمـا سحـرخیـزان
🌸 #زمینه_سازظهورباشیم🌸
🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃
🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹
🍃🌺 @Yazinb3🌺🍃
دیروزها را گشتیم بہ دنبال امـروزها
امروزها را میگردیم بہ دنبال فـرداها
ولی همهٔ آنچه را ڪه باید ببینیم
امـروز اسـت!
همین ساعـتها
همین دقیقـهها
همین ثانیـهها...
🌿امـروز برایتان
💜چهـار چیـز آرزو میکنـم
🌿نـگاه خــدا
💜ســــلامتی
🌿آرامـــش
💜و شــــــادی
🌿روزتـون پـر خیـر و بـرڪت
🌸 #زمینه_سازظهورباشیم🌸
🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃
🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹
🍃🌺 @Yazinb3🌺🍃