eitaa logo
🌴 #یازینب...
2.4هزار دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
8.2هزار ویدیو
27 فایل
@Yazinb69armaghan ما سینه زدیم،بی‌صدا باریدند از هر چه که دم زدیم،آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم ازآخر مجلس شهدارا چیدند این زمان زنده نگه داشتن یادشهداکمتر ازشهادت نیست #یازینب‌.. جهت تبادل🌹👇🌹 @ahmadmakiyan14 تبادل بالای ۲k🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
____~••°° ...°°••~_____ 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 🍃🌹 .. 🌹🍃 امروز #۲۳_آذر ۱۳۹۸ هجری شمسی ... @Yazinb3 🌷 (استان اصفهان، شهرستان زرین شهر) (۱۳۵۱ ه.ش) شهید عبدالکریم جابری انصاری🌷 (استان اصفهان، شهرستان شهرضا) (۱۳۵۹ ه.ش) شهید علی ثقفی🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۵۹ ه.ش) شهید رضا امینی🌷 (استان اصفهان، شهرستان مبارکه) (۱۳۵۹ ه.ش) شهید سیدمرتضی هاشمی🌷 (استان مازندران، شهرستان بهشهر) (۱۳۶۰ ه.ش) شهید قدرت نصیری (استان مازندران، شهرستان بهشهر) (۱۳۶۰ ه.ش) شهید نعمت‌الله چهاردهی🌷 (استان مازندران، شهرستان بهشهر) (۱۳۶۰ ه.ش) شهید خان علی منصوریان🌷 (استان مازندران، شهرستان بهشهر) (۱۳۶۰ ه.ش) شهید اصغر کریمی🌷 (استان آذربایجان شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۰ ه.ش) شهید محمدرضا بهاری🌷 (استان آذربایجان شرقی، شهرستان مراغه) (۱۳۶۰ ه.ش) شهید محمد حسین مصطفایی🌷 (استان آذربایجان شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۰ ه.ش) شهید ولی شاهی🌷 (استان آذربایجان شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۰ ه.ش) شهید یحیی اناری🌷 (استان آذربایجان غربی، شهرستان ارومیه) (۱۳۶۲ ه.ش) شهید موسی علمی‌پور🌷 (استان آذربایجان شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۲ ه.ش) شهید معرفت‌الله مولائی🌷 (استان آذربایجان شرقی، شهرستان میانه) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید کاوس رحمانی 🌷 (استان اصفهان، شهرستان اصفهان) (۱۳۶۴ ه.ش) شهید غلام محمد نیک عیش🌷 (استان خراسان رضوی، شهرستان قوچان) (۱۳۶۵ ه.ش) شهید ابوالقاسم رضائی🌷 (استان گلستان، شهرستان گرگان) (۱۳۶۶ ه.ش) شهید نامدار حاتمی مطلق🌷 (استان فارس، شهرستان فراشبند، روستای دشتک سیاه) (۱۳۶۶ ه.ش) شهید حسین آیسته🌷 (استان کرمان، شهرستان زرند) (۱۳۶۶ ه.ش) شهید سیدشجاع احمدی🌷 (استان گلستان، شهرستان گرگان، روستای کارکنده) (۱۳۶۶ ه.ش) شهید عبدالله رحیمی ساردوئی🌷 (استان کرمان، شهرستان جیرفت) (۱۳۶۷ ه.ش) شهید محمد شکیبایی صنوبری🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۷۶ ه.ش) شهید مدافع حرم ابوالفضل شیروانیان🌷 (استان اصفهان، شهرستان اصفهان) (۱۳۹۲ ه.ش) شهید حسن زاهد 🌷 (استان آذربایجان غربی، شهرستان نقده) (۱۳۹۳ ه.ش) شهید محمد پنجه کوبی🌷 (استان سیستان و بلوچستان، شهرستان زاهدان) (۱۳۹۳ ه.ش) ....🌹🍃 . هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 🕊🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷🕊 ____~°°•• ...••°°~_____ ...🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 🍃🌹 @yazinb2 🌹🍃
: در زندگے دنبالِ کسانی حرکت کنید ،که هرچه به جنبه‌هایِ خصوصی‌ترِ زندگے ایشان نزدیک شوید تجلی  را بیشتر ببینید💙🦋
🚩هم اکنون بارش شهابی در آسمان ایران قابل رویت است. 🔹 بارش های شهابی بعد از نیمه شب وضعیت رصدی بهتری دارند، اما بارش جوزایی قبل از نیمه شب هم امکان رصد دارد.
🚩کیک‌های آلوده در آذربایجان غربی مشاهده شد/دانش آموزان سرپایی مرخص شدند معاون سیاسی و امنیتی استاندار آذربایجان غربی در گفت‌وگو با تسنیم: متأسفانه چنین اتفاقی رخ داده ولی موضوع به خوبی مدیریت شده است. 🔹رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا:نمونه قرص‌های بررسی شده در آزمایشگاه از نوع قرص «هیوسین» بودند/ این قرص‌ های بررسی شده مربوط به دل درد و دل پیچه هستند 🔹قرص‌ها بعد از مرحله تولید از نقطه عرضه وارد این کیک‌ها شده و ربطی به کارخانجات تولید نداشت. رئیس دانشگاه علوم پزشکی آذربایجان غربی نیز در گفت‌وگو با تسنیم:مسمومیت ۱۸ تن از دانش آموزان ارومیه‌ای / خوشبختانه موضوع سریعاً برطرف شد و تمامی این ۱۸ تن به صورت سرپایی مداوا و مرخص شدند. 🔹مطمئناً این اتفاقات با برنامه ریزی‌های قبلی صورت گرفته و به دنبال تشویش اذهان عمومی صورت گرفته است تا در شرایط فعلی اقتصادی و تحریم‌ها مردم نسبت به تولیدات داخلی بدبین شوند   🌸 🌸 🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃 🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹            🍃🌺 @Yazinb3🌺🍃
پائیـــ🍂ــز عـزم رفتـن دارد می‌شنوی صـدای سرد زمستـان را؟ زمستــ🌨ــان این پیرمرد خسته و رنجور در راه است می‌آید تا بہ بهـانه سرمـایش با آغـوش‌های گرم، جبـران کنیم کمبـود عاطفـه اهالی این دیـار را می‌آید تا با نـگاه‌های گـرم جبران کنیم سردی رفتار این اهالی را می‌آید ڪه خوشبختی را جار بزنیم با دو فنجـان چـای گـرم و دو نـگاه گـرم و دو دل گره خورده بہ هم...! چـای را دَم کن ڪه زمستـان در راه است... آخـر پائیـز اسـت بیائید عشـق را چاشنی زنـدگیمـان قـرار دهیـم با هـم قـدرى مهـربان‌تر باشیـم عشـق و محبـت بهتـرین هدیـه روزگار اسـت تـا طلـوع یلـدا و غـروب پائیـز چیـزی نمـانـده نفـس‌های پائیـز بہ شمـاره افتـاده و یلـدای سفیـد پـوش در راه اسـت از تـه قلبمـون دعـا کنیـم ڪه شـادی‌ها و خنـده‌هامـون بہ بلنـدای شـب یلـدا باشـد. 🍉 پیشاپیش یلـدا مبـارڪ 🍉 ─┅─═इई 🍂🍁🍂ईइ═─┅─   🌸 🌸 🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃 🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹            🍃🌺 @Yazinb3🌺🍃
تمام دوستان و فامیل راهی سفر زیارتی حضرت زینب (س) در سوریه بودند. فقط من بودم که شرایط مالی برای سفر نداشتم. بخاطر همین بسیار ناراحت بودم ، رفتم سر مزار برادرم مهدی و گفتم ، می‌گویند شهدا زنده اند ، من هم به این موضوع اعتقاد دارم ، من آرزو دارم که نائب الزیاره شما در سفر سوریه باشم. همان شب مهدی را در خواب دیدم ، گفت به فلانی از دوستانم زنگ بزن و به فلان نشانی بگو که کار شما را ردیف کند. بقیه ماجرا مشخص است ، من هفته بعد در حرم عمه سادات نائب الزیاره مهدی بودم.... 📕 شیر کوهستان. التماس دعای فرج.... 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷   🌸 🌸 🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃 🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹            🍃🌺 @Yazinb3🌺🍃
بـارالهـا بہ عـزت و بـزرگواریت ببخش و ملکوتیمان گردان یاریمـان فـرمـا آنچه می‌پسندی باشـم و از آنچه بیهودگیست رهـا شوم ڪه تـو بی نیـازتـرین و مـن نیـازمنـدترینم... ✨آسمـون زیبـای شـب 💫ستـارگان درخشـان ✨سهـم قلب مهـربونتون 💫و امیـد بہ خـدای رحمـان ✨روشنی بخش تمـام لحظه‌هاتون 🌙شبتـون ستـاره بـارون🌟
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
شـــ🌙ــبِ مـــن با تــــو بـــخیر می شود تـ♡ـویی که حتــی حـــس بـــودنت می ارزد به ، تــــــمامِ نــداشته هایم،آقا شب بخیرمولای غریبم
صبـح را اگر بہ زبان خورشیـد ترجمه کنیم در قبیلـه آسمـان زمزمـه کنیم و بہ لهجه نـور دکلمـه کنیم آن وقت سر زنـده و شـاداب طلـوع می‌کنیم 🌼🍃 صبـح را بایـد از سر گرفت گاهی بایـد قـاب گرفت و گاهی نیز باید یـاد گرفت🌼🍃 صبـح زیبـاترین دلیل آغـاز و بزرگترین دلیل امتـداد است چرا ڪه می‌تـوان کلام مهـر را از نزدیک ملاقات کرد🌼🍃 صبـح زیبـای شمـا عزیـزان بخیـر و سرشار از آرامش بهترین‌های جهـان هستـی نصیبتـون🌼🍃 ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─   🌸 🌸 🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃 🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹            🍃🌺 @Yazinb3🌺🍃
____~••°° ...°°••~_____ 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 🍃🌹 .. 🌹🍃 امروز #۲۴_آذر ۱۳۹۸ هجری شمسی ... @Yazinb3 🌷 (استان همدان، شهرستان همدان) (۱۳۲۹ ه.ش) شهید فرامرز دادبین🌷 (استان کرمان، شهرستان کرمان) (۱۳۵۷ ه.ش) شهید سیدحسین حسینی گوگی🌷 (استان کرمان) (۱۳۵۷ ه.ش) شهید حمید نامجو باغینی🌷 (استان کرمان، روستای باغین) (۱۳۵۷ ه.ش) شهید غلامحسین مهدوی🌷 (استان کرمان، شهرستان کرمان) (۱۳۵۷ ه.ش) شهید محمد احمدی🌷 (استان سمنان، شهرستان شاهرود) (۱۳۶۰ ه.ش) شهید حمزه زینتی افخم🌷 (استان همدان، شهرستان همدان) (۱۳۶۰ ه.ش) شهید احمد اقتداری عیسی آبادی 🌷 (استان اصفهان، شهرستان اصفهان) (۱۳۶۰ ه.ش) شهید سیدقاسم میرآقازاده🌷 (استان مازندران، شهرستان بابلسر) (۱۳۶۱ ه.ش) شهید جلال کربلایی ملکی🌷 (استان مازندران، شهرستان بابل) (۱۳۶۱ ه.ش) شهید سیدحسن میراحمدی🌷 (استان مازندران، شهرستان جویبار) (۱۳۶۲ ه.ش) شهید شهرام اسدی🌷 (استان مازندران، شهرستان چالوس) (۱۳۶۲ ه.ش) شهید اکبر تقی یار 🌷 (استان اصفهان، شهرستان رهنان) (۱۳۶۲ ه.ش) شهید محمد علی مسعودیان خوزانی🌷 (استان اصفهان، شهرستان خمینی شهر) (۱۳۶۲ ه.ش) شهید علی محمد هوشنگی🌷 (استان اصفهان، شهرستان خوانسار) (۱۳۶۲ ه.ش) شهید صفر کریمی🌷 (استان همدان، شهرستان تویسرکان) (۱۳۶۲ ه.ش) شهید برزو درویشی🌷 (استان مازندران، شهرستان سوادکوه شمالی) (۱۳۶۳ ه.ش) شهید سیدحسین طالبی شیل سر🌷 (استان مازندران، شهرستان رامسر) (۱۳۶۴ ه.ش) شهید قوچعلی محمدزاده🌷 (استان آذربایجان غربی، شهرستان ارومیه) (۱۳۶۴ ه.ش) شهید مصطفی گالش امیریان🌷 (استان مازندران، شهرستان رامسر) (۱۳۶۶ ه.ش) شهید فرج‌الله احمدزاده🌷 (استان بوشهر، شهرستان دشتستان، شهر برازجان) (۱۳۶۶ ه.ش) شهید رضا چیره🌷 (استان کرمان، شهرستان کرمان) (۱۳۷۳ ه.ش) شهید علیرضا نعمتی🌷 (استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۷۵ ه.ش) شهید نادر اسدی🌷 (استان کرمانشاه، شهرستان سنقر) (۱۳۸۲ ه.ش) شهید توحید غلامی🌷 (استان آذربایجان غربی، شهرستان ارومیه) (۱۳۸۹ ه.ش) شهید منصور موذن🌷 (استان اصفهان، شهرستان اصفهان) (۱۳۸۹ ه.ش) شهید مدافع حرم محمد شالیکار🌷 (استان مازندران، شهرستان فریدونکنار) (۱۳۹۴ ه.ش) ....🌹🍃 . هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐 🕊🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷🕊 ____~°°•• ...••°°~_____ ...🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3 🍃🌹 @yazinb2 🌹🍃
قلاب آهنین را انداخت روی یخ و کشید بیرون ، اولین قالب یخ را از دهانه ی تانکر ، انداخت توی آب ، صدای یک نفر از توی صف بلند شد که ، از کله سحر تا حالا وایسادم برا دو تا قالب یخ ، مگه نوبتی نیست ؟!! علی گفت ، اول نوبت گلوی تشنه پسر فاطمه (س) بعد نوبت بقیه !! با صاحب کارخانه یخ سازی شرط بسته بود شاگردی می ‌کنم ، زیاد هم پی مزد نیستم ، ولی باید اولین قالب یخ را به تانکر نذری باندازد ، بعد به دیگران یخ بدهد. روی تانکر با خط نه چندان خوب نوشته بود ، سلام بر گلوی تشنه حسین (ع).... 📕 خط عاشقی ، ج1 ص15 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷   🌸 🌸 🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃 🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹            🍃🌺 @Yazinb3🌺🍃
🌹🍃 🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🍃 چشمم از پنجره به حیاط مدرسه افتاد... آسمان عجیب رنگ و بوی پاییزی به خود گرفته بود، باران به پنجره میکوبید و بوی نم خاک کلاس را برداشته بود... دلم شور میزد،نگران بودم...البته این نگرانی برایم تازگی نداشت اما نمیدانم چرا...انگار این بار فرق میکرد. : ریحانه آیینه داری؟ریحانه... با توام...😕 ! با من بودی؟ حواست کجاست تو؟ میگم آیینه داری؟ آره تو کیفمه...خودت بردار. سمیه همکلاسی من بود،تمام شیطنت ها و شلوغ کاری های من در مدرسه با سمیه بود و همیشه مثل حالا رشته ی افکار من را پاره میکرد... زنگ مدرسه به صدا درآمد... بچه ها مثل قحطی زده ها که تازه به نان و نوایی رسیده اند از مدرسه خارج شدند... طبق عادت همیشگی برای مطالعه با هانیه و شقایق و سحر به کتابخانه رفتیم... کتاب را باز کردم، اما نه حوصله ی درس داشتم و نه تمرکز کافی برای مطالعه... دلشوره عجیبی داشتم. تمام حواسم در خانه بود...نتوانستم تحمل کنم، بلند شدم و از بچه ها خداحافظی کردم و به سمت خانه حرکت کردم... باران همچنان میبارید و من همچنان دلم شور میزد... مسیر کتابخانه تا خانه را پرواز کردم. زنگ در را زدم... یک بار... دو بار... سه بار ! هیچکس نیست ! مگر میشود؟ پس مادر کجاست؟ نگرانی ام هر لحظه بیشتر میشد... زنگ طبقه پایین را زدم... زندایی در را برایم باز کرد... ما در یک ساختمان سه طبقه زندگی میکنیم، طبقه اول دایی یاشار با خانواده اش ،طبقه دوم خانواده ما و طبقه سوم مادر بزرگم. پله ها را دوتا یکی بالا رفتم... ؟ ؟ کجایید؟ کجایی؟؟؟ مهدی کوچک ترین عضو خانواده ما بود...برادر شش ساله من... هیچکس نبود! با آن وضعیتی که بابا دارد ،کجا میتوانند رفته باشند؟! از استرس لب هایم خشک شده بود... لیوان را برداشتم تا آب بخورم اما با دیدن صحنه ی رو به رویم خشکم زد! لیوان از دستم افتاد و شکست... ...🌹🍃 .... http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537 @Yazinb3