eitaa logo
یگانه
40.6هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
909 ویدیو
2 فایل
قراره با تک تک قصه ها عاشقی کنیم ...💚 هر روز دو پارت از داستان ها تقدیم نگاه مهربونتون میشه😍 جمعه ها و روزهای تعطیل پارت نداریم🌺 کپی حرام و پیگرد قانونی و الهی دارد تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/3111452818C9571b65a83
مشاهده در ایتا
دانلود
❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️ ❄️✨❄️✨❄️✨ ❄️✨❄️✨❄️ ❄️✨❄️✨ ❄️✨❄️ ❄️✨ ❄️ ⚜ پـــٰازِݪ ⚜ فصل ۴ با ورودم به کافی شاپ ، اولین نگاهی که سمتم آمد ، نگاه نگران کیان بود. اما من بی حتی نگاه به او یکراست سر میز مدنظر رفتم. با یک نگاه ساده ، کیفش را دیدم که روی صندلی خالی کنارش گذاشته بود . دو محافظ تنومندش از نزدیک شدن من به میز صاحبشان کمی خودداری کردند که گفتم: _سلام.... نگاه مرد جوان روی صورتم افتاد .کمی دقیق نگاهم کرد تا شاید مرا به خاطر بیاورد. _سلام ... _منو یادته؟! باز نگاهش دقیق تر شد. _نه .... من شما رو نمی شناسم . لبخند تمسخر آمیزی زدم و گفتم: _مطمئنی؟! تردید در نگاهش نشست . سکوت کرد که من با صدای بلندتری گفتم: _وقتی منو گذاشتی و رفتی که حتما یادته؟ نگاهش با اخمی پیوند خورد که یکی از محافظان جلو آمد و دستش را دراز کرد تا مرا به عقب براند. _اشتباه گرفتی خانم ...بفرما.... و من کوتاه نیامدم و بلند تر از قبل برگشتم رو به مشتریان کافی شاپ و گفتم: _آهای مردم.... من اومدم حقمو بگیرم .... این شارلاتان رو اینجوری نبینید .... این منو گول زد .... پولامو گرفت.... بعدش رهام کرد و رفت! نگاه کیان و یاور و ساعد و بهرام به من بود تا با اشاره ای یا با فرصت مناسبی راه را برای من باز کنند . چرخیدم سمت میز دوباره که مرد لاغر اندام نگاهم کرد و گفت: _اشتباه گرفتی خانم ... اما اگه بخوای می تونم کمکت کنم.... چقدر پول می خوای؟ به تمسخرش خندیدم و گفتم: _پول تو به چه درد من می خوره!.... من حقمو از این زندگی می خوام .... و بعد خواستم به میزش نزدیک تر شوم. درست همان سمتی که کیفش را گذاشته بود . اما .... ❄️✨❄️✨❄️✨❄️ ✨@yeganestory✨✨✨ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️ ❄️ کُپی حَرام اَست و نویسنده راضی نیست و پیگرد الهی و قانونی دارد ❄️ ❄️ ❄️✨ ❄️✨❄️ ❄️✨❄️✨ ❄️✨❄️✨❄️ ❄️✨❄️✨❄️✨ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️