eitaa logo
یگانه
41هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
938 ویدیو
2 فایل
قراره با تک تک قصه ها عاشقی کنیم ...💚 هر روز دو پارت از داستان ها تقدیم نگاه مهربونتون میشه😍 جمعه ها و روزهای تعطیل پارت نداریم🌺 کپی حرام و پیگرد قانونی و الهی دارد تعرفه تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/3111452818C9571b65a83
مشاهده در ایتا
دانلود
❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️ ❄️✨❄️✨❄️✨ ❄️✨❄️✨❄️ ❄️✨❄️✨ ❄️✨❄️ ❄️✨ ❄️ ⚜ پـــٰازِݪ ⚜ فصل ۴ کیف و مانتوام را انداختم روی مبل و در خانه ی بی حلما و کیان چند قدمی زدم و ناگهان از دست هجوم بی وقفه ی خاطرات فریاد کشیدم. _بیا.... بیا ببین ... کجایی؟... تو که همیشه ما رو با هم آشتی می دادی.... تو که زنگ می زدی به بابات که مامانو چرا ناراحت کردی... الان کجایی پس؟! و اشکانم فرو ریخت. هم آسمان غرش می کرد و صدای رعد و برقش در خانه می پیچید هم من در خانه ی تاریکم فریاد می کشیدم. _دیگه نمی خوام زنده باشم... خدااااااا.... نمی خوام.... و نفهمیدم چکار می کنم. گلدان روی میز را شکستم قاب عکس سه نفره ، من و کیان و حلما که روی میز کوچک کنج سالن بود را شکستم... و وقتی آرام شدم که صدای ممتد زنگ در برخاست. از فکر اینکه کیان است و کلید ندارد ، سمت در رفتم اما با ویدا رو به رو شدم. _سوگل جون! کلافه چنگی به موهایم زدم و گفتم: _بله... _می خوای باهم حرف بزنیم؟ _نه ... حالم خوب نیست ببخشید.... و در را محکم بستم و وسط خانه دو زانو افتادم و با مشت به زمین کوبیدم و جیغ کشیدم و گریستم. طولی نکشید که یکی دیگر از همسایه‌ها پشت در آمد و باز در زد. _خانم بهراد .... خوبی؟ .... عزیزم ما نگرانت هستیم .... و نه در را باز کردم و نه جوابشان را دادم اما صدایشان را در عالم خلسه ای که داشتم شنیدم. _زنگ بزنید شوهرش.... یه وقت دیدی بلایی سر خودش آورد. _شماره شوهرشو از کجا بیاریم؟ _مدیر ساختمون داره.... و من تنها به یک نقطه ی نامعلوم روی دیوار خیره شده بودم و با موهای پریشانی که نمی دانم چرا و چطور توی صورتم آمده بود ، بی هیچ رمقی داشتم خاطرات شیرین گذشته را در خاطر آزرده ام مرور می کردم. _مامانی.... برای بابایی ماکارونی درست می کنی؟... آخه بابا کیان ماکارونی دوست داره. _تو هم که دوست داری شیطون! _خب منم دختر همون بابایی ام دیگه. اشک چشمانم باز چکید. _حلما.... مامان ... من مامان بدی بودم ...آره؟.... من خوب نبودم؟.... حلما... بیا منو هم ببر .... حلما نمی تونم ... من بدون تو نمی تونم مامانی. ❄️✨❄️✨❄️✨❄️ ✨@yeganestory✨✨✨ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️ ❄️ کُپی حَرام اَست و نویسنده راضی نیست و پیگرد الهی و قانونی دارد ❄️ ❄️ ❄️✨ ❄️✨❄️ ❄️✨❄️✨ ❄️✨❄️✨❄️ ❄️✨❄️✨❄️✨ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨ ❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️✨❄️