eitaa logo
یک درصد طلایی
966 دنبال‌کننده
192 عکس
165 ویدیو
0 فایل
˹﷽˼ متفاوت ترین ‌جمع‌منتظران‌‌مܣدی‌‹عج›🕊🌿 حضرت مهدی(عج): 💌ما در رعایت حال شما کوتاܣے نمےکنیم و یادشمارا ازخاطرنبرده‌ایم.. گرفتارے یا مشکلے دارے🥺 مطمئن باش توے اینجا قراره خیرمعنوے و حس‌آرامش را تجربه کنے ☺️ ادمین👈🏽| @admin_yek_darsad_talaiii
مشاهده در ایتا
دانلود
یک درصد طلایی
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 #رمان #رویای_نیمه_شب ❣قسمت پنجاه ✨هر چه بود ابوراجح چنان پیشوای شان را باور داشت که انگا
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣قسمت پنجاه و یک ✨بعد از رفتن آن فقیر، در را بستم و همانجا، پشت در ایستادم. چگونه توانسته بودم از آن سکه ها بگذرم؟ مگر تصمیم نداشتم برای همیشه نگه شان دارم؟ 🍁شاید حس کرده بودم وجودشان شکنجه ام می دهد و مرتب ریحانه را به یادم می آورد. از خودم پرسیدم: آیا آن مرد، یک فقیر واقعی بود یا سر و وضع ساختگی اش گولم زد؟ شیطان را لعنت کردم. صداقتی در چهره اش بود که باعث شد کمکش کنم. دینارها برای من فقط یادگار بودند. برای او می توانستند شروع یک زندگی دوباره باشند. هنوز دلتنگی ام باقی بود. زیر لب گفتم: ای پیرزن تنبل! تا تو برگردی، جانم به لب می رسد. باز خودم را روی تخت انداختم. از گرسنگی بی تاب بودم و اراده ای که سری به آشپزخانه بزنم، در خودم نمی دیدم. امانم نبود که امّ حباب از در وارد شود و همان کنار در از او پرس و جو کنم. سایبان بالای تخت، از تابش آفتاب جلوگیری می کرد، ولی همان سایبان بر من فشار می آورد؛ انگار لحافی سنگین رویم افتاده بود. از حال خودم ترسیدم. خیلی نگران کننده بود. داشتم از روزنه امید و ساحل زندگی، فاصله می گرفتم. فریاد زدم: خدایا، کمکم کن! بعد آرام تر گفتم: خدایا، اگر آن جوان واقعا وجود دارد و اسماعیل هرقلی را شفا داده، تو را به جانش قسم می دهم مرا هم از این شکنجه و عذاب نجات بده! من که به فکر ریحانه نبودم. این تو بودی که او را ناگهان با آن همه ملاحت و زیبایی نشانم دادی و کارم را ساختی. پس خودت هم او را به من برسان! او که خیلی خوب است. مگر دوست داشتنِ خوبی، بد است؟ خدایا، می شود آن جوانی را که در خواب دیده، من باشم! آیا منتظر است به خواستگاری اش بروم؟ آیا در آن نگاه عجیبش، چنین خواهشی بود که مرا چون شمعی گداخت و آب کرد؟ ادامه دارد... ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 👈 مطالعه کتاب زیبای ""رویای نیمه شب"" را از دست ندهید..... https://eitaa.com/joinchat/1358496661Ccb22ed1fc9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✿ 🕊🌿عنایت امام زمان(عج) به مادر بزرگوارشان 🌱حضرت بقیه ‌الله (عج) عنایتے به مادرشان دارند. این را مکرر از بزرگان شنیده‌ام؛ مثلاً یک ختم قرآن برای حضرت نرجس خاتون بخوان. به مسجد وارد می‌شوے، دو رکعت نماز مستحبے بخوان و ثوابش را ܣدیه کن برای نرجس خاتون عج خوشحال مےشوند. 🌱به یاد مادر حضرت بودن، یک عنایتےاست، یک محبتے است. 🥺عبادات ما که عبادت نیست، پوک و پوچ است. از پوچ ܣم یک خرده آن طرف‌تر؛ لکن با این کارِ ما ،حضرت یک به ما خواܣند داشت. 📝آیت‌الله ناصری دولت آبادی رحمة الله علیه 🌱 @yek_darsad_talaiii
📢 لبیک به حکم شرعی امام خامنه‌ای"حفظه الله" 🔹 هم‌ وطنان عزیز می‌ توانند با شـماره‌ گیری * و یا باواریز مبلغ کمک خودبه شمارهکارت ۶۰۳۷۹۹۸۲۰۰۰۰۰۰۰۷ وشماره شـــبـــــای IR۳۲۰۲۱۰۰۰۰۰۰۱۰۰۰۱۶۰۰۰۰۵۲۶  در این پویش ملّی، مشارکت کنند. 🔹 شما میتوانید برای شــرکت در پویش ایران همدل۴، وارد سایت امام خامنـه ای شده وباواردکردن مبلغ موردنظر،مستقیما کمک خود را از طریق سایت به مردم مظلوم لبنان و فلسطین را انجام دهید.👇👇 farsi.khamenei.ir/irane-hamdel 🌿@yek_darsad_talaiii
یک درصد طلایی
📿#موسسه_سیمای_خورشید ✨ امام‌زمان (عج) فرمودند: «فاطمه دختر رسول خدا (ص) برای من اسوه و الگویی نیک
🌱 🌿🕊منتظر قدوم سبز شما سروران ܣستیم... ܣدایاے غیر نقدے شما براے پویش پذیرفته می شود 🌱 @yek_darsad_talaiii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک درصد طلایی
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 #رمان #رویای_نیمه_شب ❣قسمت پنجاه و یک ✨بعد از رفتن آن فقیر، در را بستم و همانجا، پشت در
❣قسمت پنجاه و دو ✨پیشانی ام را به دیواره تخت کوبیدم. با خود گفتم: ای دیوانه! دلت را به این خیال های بچه گانه خوش نکن. 🍁چطور امکان دارد او خواب جوانی غیرشیعه را دیده باشد و خواستگاری اش را انتظار بکشد؟ تو شبانه روز به او فکر می کنی و او به یاد مسرور یا جوانی دیگر از شیعیان است که چگونه پس از ازدواجشان، شهد سعادت و خوشبختی را به کامش بریزد. بیچاره! ریحانه چند سالی است تو را ندیده، آن وقت چطور تو را به شکل جوانی برازنده به خواب دیده؟ اگر تو را به خواب دیده بود، صبر می کرد به خواستگاری اش بروی و گنجینه ای از زیباترین جواهرات را به پایش بریزی؛ نه آنکه تصمیم بگیرد با دو دینار، گوشواره ای ارزان بخرد. گیرم که تو را به خواب دیده باشد، فایده اش چیست وقتی ابوراجح هرگز حاضر نمی شود دختر گلش را به یک سُنی بدهد؟ کلید در قفل به حرکت درآمد. صدای نفس زدن هایی آشنا را شنیدم. در بر پاشنه چرخید. امّ حباب بود. با خوشحالی از جا پریدم و جلو رفتم. زنبیلش را که زمین گذاشته بود، برداشتم و داخل خانه آوردم. انتظار داشتم میان نفس زدن هایش، غرولند کند. خیلی آرام آمد و روی تخت نشست. سخت توی فکر بود. مقابلش روی زمین، کنار زنبیل نشستم. _خیلی دیر کردی امّ حباب. فکر نکردی من اینجا منتظرم؟ گفتم شاید سر راه به بغداد رفته ای! لبخندی مهربانانه زد و گفت: به سلیقه ات آفرین می گویم! فکر نمی کردم چنین جواهری در حلّه باشد. مهرش به دلم نشست. خوشحال شدم. گفتم: تعریف کن امّ حباب. همه چیز را موبه مو برایم بگو. ادامه دارد... ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 👈 مطالعه کتاب زیبای ""رویای نیمه شب"" را از دست ندهید..... https://eitaa.com/joinchat/1358496661Ccb22ed1fc9
یک درصد طلایی
#رمان #رویای_نیمه_شب ❣قسمت پنجاه و دو ✨پیشانی ام را به دیواره تخت کوبیدم. با خود گفتم: ای دیوانه!
❣قسمت پنجاه و سه ✨به چهره ام دقیق شد. _چرا رنگت زرد شده؟ صبحانه خوردی؟ نخوردی؟ خم شد و چند دانه انبه از توی زنبیل برداشت. 🍁خدایا! جواب ابونعیم را چه بدهم؟ اول برایت شربت انبه درست می کنم و در آن شیره خرما میریزم. یک کاسه از آن که خوردی و جان گرفتی و حالت جا آمد، سر صبر می نشینیم و حرف می زنیم. انبه ها را از چنگش درآوردم و توی زنبیل انداختم. _کاری نکن که دیوانه شوم و سر به بیابان بگذارم! چشم هایش گرد شد. _پناه بر خدا! _تا همه چیز را مو به مو برایم تعریف نکنی، مطمئن باش لب به چیزی نمی زنم. اخم کرد و سری به تاسف تکان داد. _از قضا موقعی به خانه شان رسیدم که داشت به زن ها درس می داد. خانه کوچکی دارند. همه در بزرگترین اتاق خانه نشسته بودند. ریحانه با صدایی آرام برایشان صحبت می کرد. وارد اتاق شدم و گوشه ای نشستم. به من لبخند زد و گفت: خوش آمدید. خیال می کردی آن اتاق که با گلیم فرش شده بود، از نور چهره او روشن است. آیه ای از قرآن را توضیح داد. بعد به سوال ها جواب داد. دست آخر با صدایی قشنگ و غمگین، قسمتی از شهادت نامه حسین بن علی (علیه السلام) را خواند که صدای زن ها به گریه بلند شد. سنگ هم بود گریه اش می گرفت. من هم بی اختیار اشک ریختم. ساکت شد و زانوهایش را مالید. گفتم: همین؟ بعد چه شد؟ گفت: کاش می توانستم هر روز بروم. خیلی چیزها یاد می گرفتم. باور نمی کردم دختری به آن جوانی، آن قدر باسواد باشد! هیچ هم اهل قیافه گرفتن و گنده دماغی نیست. نگاه مهربانش را بین همه تقسیم می کرد. چقدر دلربا و شیرین بود! ادامه دارد... ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 👈 مطالعه کتاب زیبای ""رویای نیمه شب"" را از دست ندهید..... https://eitaa.com/joinchat/1358496661Ccb22ed1fc9
آثار نماز شب امام صادق عليه السلام صَلاةُ اللَّيْلِ تُحسِنُ الْوَجْهَ، وَتُحْسِنُ الْخُلْقَ، وَتُطِيبُ الرّيحَ، وَتُدِرُّ الرِّزْقَ، وَ تَقْضِى الدَّيْنَ، وَتَذْهَبُ بالْهَمِّ، وَتَجْلُو الْبَصَرَ. نماز شب انسان را خوش سيما و خوش اخلاق و خوشبو مى كند، و روزى را زياد، و قرض را ادا مى كند و غم را مى برد و ديد انسان را نورانى مى كند. وسائل الشيعه، ج5، ص272 📿نماز شب به نیابت از اعضای محترم کانال 🌱🌷اگر دوست داری اعضای کانال رو در ثواب هات کنی به آیدی زیر پیام بده: @farzane_zare 🍃@yek_darsad_talaiii
🌿🕊 ره : هرڪس می‌خواهد در ڪارش گره نیفــتد و به هرآنچـہ می‌خـواهد برســد زیــاد استــغفـــــار ڪند. 🌱وعده ما هر روز صبح دعای عهد 🌾 همراه با شما اعضای کانال 🍀@yek_darsad_talaiii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 🥺تا حالا شده تو کارتون گره بیفته، ناامید از ܣمه عالم آدم شده باشید؟! 👌🏻براتون یه «نذر گره‌گشا» آوردیم.... 🌿 🙏🏻حتما این کلیپ را ببینید و به همه عزیزانتون هم پیشنܣاد کنید. 🌱 @yek_darsad_talaiii
26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨صل الله علیک یافاطمه الزܣرا(س) ✨ 🖤چادرت را بتکان روزی مارا برسان.... 🌱اولین جلسه دوره 👈🏻 شما ܣم مے توانید جهت ثبت نام به آیدے زیر پیام دܣید: @alghouth_313 🌱به خانواده بپیوندید: ☘️https://eitaa.com/joinchat/1358496661Ccb22ed1fc9