میگه: عاشِق شُدیم چون خُدا رو تو نِگاه‌های رویِ زَمین بَعضیا دیدیم.. 🌱| @yek_habbe_nur

جز حسین و راه ِ حسین؛ داروئی تسکین بخش قلب نیست. شهید چمران خوشا به بخت بلندم که در کنار منی ❤️ @yek_habbe_nur

اینجا یه کتاب فروشی پر از کتابای قدیمی و عتیقه تو ماسوله بود، چند بار بهش سرزدم به این امید که باز شده باشه، آخرشم با صاحب مغازه تماس گرفتم، گفت: فقط آخر هفته ها میام، برگشتیم اما دلم بین کتاباش موند، خیلی کتابای خوبی دا‌شت. 😔

بازارش😍

💖🫠

دعای قشنگی بود که میگفت: خدایا یه معجزه که جبرانِ صبرامون باشه ....✨🤍 @yek_habbe_nur

✨ ای فرزند آدم! اندوهِ روز نیامده را بر امروزت میفزا، زیرا اگر روزِ نرسیده از عمر تو باشد خدا روزی تو را خواهد رساند. #نهج_البلاغه @yek_habbe_nur

اینجا مسیر زیبای ماسولست و زیبایی هایی که انسان به چشم میبینه هزاران برابر چیزیه که با دوربین ثبت میکنه.... و موسیقی مورد علاقم... @yek_habbe_nur

و عصرونه تو یه قهوه خونه ی نوستالژیک☕️

این ترکیبُ هیچ کسی نمیتونه درست کنه جز کسی که خودش خالقِ جهانه😌 📍گیلان ، ایران #ایرانمونه

•لعنت الله علی القوم الظالمین• #شاهچراغ🖤

سوی حسین رفتن با چهره خونی.. امام حسین بعضی ها رو هم اینطوری طلبید واسه اربعین.. البته خریدش.. واژه طلبیدن نمیتونه حق مطلب رو ادا کنه‌ اینا همونایین که برات شهادتشـون رو شب عاشورا از امام حسین گرفتن... خوش به حالشون 😭 اللهم الرزقنا شهادة فی سبیلک @yek_habbe_nur

#آسمان_زین_همه_غیرت_به_غرور_آمده_بود از صبح که فیلمت را دیده‌ام، بارها در ذهنم آن را پلی کرده‌ام و هر بار خودم را یک جای لوکیشن گذاشته‌ام. یک بار دم در اصلی کنار نرده‌ها، یک بار در ساختمان ورودی نگهبانی، یک بار گوشه صحن، یک بار در صف نمازگزاران. همیشه اما واکنشم یک جور بوده، شوکه از ترس و دنبال نجات جان خودم. هیچ دفعه‌اش، نقش تو را بازی نکرده‌ام. ندویده‌ام دنبال تروریست، تلاشی نکرده‌ام برای نجات جان دیگران. جلوی چشم‌های از ترس برآمده‌ام، بی‌محابا می‌دوی دنبال داعشی، با دست خالی زمین‌گیرش می‌کنی و کاپ شجاعت و رشادت را بالای سرت می‌بری. خوش به حالت مَرد!

به ما ایراد می گیرند که چرا این همه به مشهد می آیید؟ چرا نیاییم؟! آدم تا نفهمد از اینها چه گرفته حق دارد رها کند و برود اینور و آنور، ولی وقتی که می فهمد از این منابع چه بدست آمده و چقدر راه ها نزدیک شده آن موقع آدم هر کجا که ولش کنند مثل گربه ی مرتضی علی علیه السلام برخواهد گشت اینجا!🌱 | #استادصفایی‌حائری | @yek_habbe_nur

جان عاشق در تن خاکی چه سان گیرد قرار؟ موج دریا دیده را بستن به ساحل مشکل است... @yek_habbe_nur

من سرگشته، دور از کوی جانان با که درسازم؟ دل آنجا، دلبر آنجا، مطلب آنجا، مدعا آنجا .. ترس من اربعینی‌ست، که امضا نشود.. @yek_habbe_nur

عزیزِ من! به یادم هست که روزی، مُصرّانه به تو می‌گفتم «ما هرگز خسته نخواهیم شد…هرگز!» اما مدتی‌ست پِیِ فرصتی می‌گردم شیرین، تا به تو بگویم: «ما نیز خسته می‌شویم، و خسته شدن حقِ ماست. این که خسته می‌شویم و از نفس می‌افتیم و در زانوهای‌مان دردی حس می‌کنیم، مسأله‌ای نیست، مسأله این است که بتوانیم زیرِ درختی، کنار جویِ آبی، رویِ تخته سنگی، در کنارِ هم بنشینیم و خستگی از تَن و روح بتکانیم. خسته نشدن، خلافِ طبیعت است، همچنان که خسته ماندن.» •نادر ابراهیمی •یک‌ عاشقانه‌یِ آرام @yek_habbe_nur

استاد غلامی در جلسهٔ چهارم خوف و رَجاء معراج السعادة نقل می‌کردن که یه بنده‌خدایی بوده که یه آینه‌ای داشته و بشدت به اون آینه علاقه داشته، این بنده‌خدا به حالتِ احتضار درمیاد و دمِ مر‌گ‌ش فرا می‌رسه. اطرافیان هِی بهش می‌گفتن بندهٔ خدا شهادتین‌ت رو بگو و این لب باز می‌کرده و تا الفِ اولِ اَشهَدُ … می‌گفته ولی ادامه نمی‌داده، چندبار تکرار می‌شه و کامل نمی‌گه تا می‌گذره و خداوند بهش فرصتِ مجدد میده. اطرافیان می‌گفتن مردِ حسابی چرا شهادتین نمی‌گفتی؟ تو داشتی از دنیا می‌رفتی. می‌گه شیطان آینه‌ای که خیلی بهش علاقه داشتم رو میاورد جلویِ چشمم و می‌گفت اگر شهادتین رو بگی این آینه رو میندازم تا بشکنه! بهش گفتن بابا خب می‌شکست، اخه دمِ مرگی به چه دردِ تو می‌خورد؟ گفت «نمی‌فهمیدم که دارم می‌میرم و این آینه به دردِ من نمی‌خوره..» پیامبر(ص) می‌فرمایند «ولَوأنَّ‌رَجُلاً أحَبَّ حَجَرًا لَحَشَرَهُ اللهُ ‌معَهُ» یعنی هرکسی با هرچیزی که دوست‌ داره محشور می‌شه و اگر کسی سنگی رو دوست بداره، خداوند با همون سنگ محشورش می‌کنه. خلاصه که روزی سه وعده باید از خودم بپرسم چه چیزی دوست دارم؟ کیو دوست دارم؟ کیو بعنوانِ دوست و الگو انتخاب می‌کنم و به چه چیزی تعلّقِ خاطر دارم؟ @yek_habbe_nur

بیاین امشب قبل از خواب به این حدیث قدسی فکر کنیم: ‹ یا مُطْلَقاً فِي وِصٰالِنا،اِرْجع › ای کسی که وصال ما را ترک کرده‌ای، برگرد.... آ قربونت برم مهربون خدای من، دورت بگردم... 💔

حدیث قدسی یعنی درِگوشی های خدا با بنده هاش، یعنی صحبت هایی که خدا از طریق پیامبرش بهمون گفته ✨

«جوانه می‌رود، اَبر می‌رود، رود می‌رود؛ برایِ کمال و دریا شدن، باید رفت و بزرگ شد؛ و البته بزرگ شدن؛ درد دارد.»

درباره ی انتخاب رشته خیلی سوال پرسیدید، اینجا یه چیزی رو کلی بگم بعد برای صحبتای بیشتر بیاید پیوی. انتخاب رشته مهمه، خیلی هم مهمه چون اگر وارد رشته‌ای بشید که به هر دلیلی باهاش «ارتباط» برقرار نمی‌کنید، در بهترین حالت چهارسال از زندگیتون رو به فنا دادید. یه کاغذ بردارید بدون در نظر گرفتن دانشگاه و رتبه و اینا، ده تا اولویت «رشته»ای که براتون جذابه رو بنویسید. قاعدتا اولین کاری که باید برای فهمیدن این‌که چقدر علاقتون واقعیه بکنید اینه که برید چارت اون رشته رو و درس‌های دوره‌ی کارشناسی و رشته‌های کارشناسی‌ارشدش رو سرچ کنید و ببینید. الان عصر تکنولوژی خوشبختانه و همش در نت موجوده. مثلا شما به جامعه‌شناسی علاقه داری، اولویت اولت هم هست، میری سرچ می‌کنی می‌بینی باید چه درسایی رو در دوره‌ی کارشناسی پاس کنی و در دوره‌ی ارشد زیرشاخه‌هاش چیان. اون وقت می‌تونی بگی مثلا: من می‌رم جامعه‌شناسی که در ارشد «جامعه‌شناسی جوانان» بخونم. ینی می‌خوام بگم حتما به ارشد هم فکر کنید. اگرچه کارشناسی همه‌چیز رو تغییر میده و ممکنه شما کلا در مقطع ارشد تغییر رشته بدی ولی مهمه این. حالا این‌جا یه دعوایی هست که: رشته مهم‌تره یا دانشگاه؟ ببینید رشته مهم‌تره ولی دانشگاه‌ هم مهمه. چرا رشته مهم‌تره؟ چون شما بر اساس دغدغه‌ و علاقه فعالیت می‌کنی و جویای تخصص میشی. دانشجوی همینجوری به درد نمی‌خوره. دانشجویی که ندونه می‌خواد چه باری رو از روی دوش «وطن» و «اسلام» برداره به درد نمی‌خوره. دانشجویی که تمام آمالش چسبوندن پیکسل سردر دانشگاه تهران باشه به درد نمی‌خوره، ولی دانشجویی که بگه من به «کار سیاسی» علاقه دارم پس می‌رم علوم سیاسی یا رشته‌های مرتبط، من به شناختن جامعه علاقه دارم پس می‌رم «جامعه‌شناسی» و رشته‌های مرتبطش، من به شناخت فرهنگ زبان فارسی علاقه دارم پس می‌رم «ادبیات» به درد میخوره. چرا؟ چون وقتی وارد رشته شد براساس دغدغه سعی می‌کنه روز به روز تخصص به دست بیاره و قوی‌تر بشه. بستر این تلاش برای تخصص رو «دانشگاه» فراهم می‌کنه. بله! قطعا دانشگاه تهران بستر خیلی خوبی برای فعالیت «دانشجویی» هست. از کارهای تشکیلاتی بگیر تا عنوان و برند و آدم‌هایی که به واسطه‌ی دانشگاه می‌تونی باهاشون ارتباط بگیری. دانشگاه مهمه ولی رشته مهم‌تره. پس یه کاغذ بردار، خودت، بشین و علاقه‌هات رو بنویس. مشاور نمی‌تونه با رتبه‌ی ده هزار رشته‌ای که می‌خوای رو تو دانشگاه تهران بهت بده. مگر این‌که دروغ بگه:) خواهشا نرید سراغ مشاورایی که رقمای نجومی میگن... دیروز یکی از بچه ها میگفت : 5 ملیون به مشاورم دادم از اردیبهشت هم با بیعانه رزروش کردم ولی در نهایت همه ی چیزهایی رو گفته که خودم میدونستم. خواهش میکنم پول مامان باباهاشون رو حروم مافیای کنکور نکنید. @yek_habbe_nur #انتخاب_رشته #کنکور

#ارسالی_شما سفر اربعین سفر صبره... تا بخوای بری هزار بار بالا پایین میشی خوف داره رجاهم داره آقا میخواد ببینه چندمرده حلاجی بعد بری بغل خودش... توسل کن به حضرت زهرا درست میشه ان شاالله 🤍 یه اعتقادی دارم که تنها وسیله ی مورد نیاز برای راهی شدن اجازه ی حضرت مادره

اربعین رفتن با کلمه‌ی قطعا،سنخیتی نداره. به چشم دیدیم نمونه های این مدلی رو: اونی که اربعین رفتنش قطعی بود، پارسال تا سر مرز هم رفت و برگشت.. و اون یکی که به همه میگفت من قطعا نمیتونم برم و یک‌شبه کارش جور شد و رفت. تو تمام توانت رو به کار بگیر که بری؛ همه ی تلاشت رو بکن برو گذر زیارتی و کارا رو انجام بده یهو آقا طلبید وسایلت آماده باشه، تهش هم قسمت نبود بری روز اربعین همون وسایل رو میذاری جلوت میگی: من گشتم گشتم تورو پیدا کردم همه چی رو آماده کردم بیام پیشت اما خودت دیدی که نشد بیام... اونی که امام حسین برات بخواد قشنگه. چه بری و برسی چه بمونی و بسوزی... اینم بگم خیلی ها میرن و نمی‌رسن خیلی ها کربلا نرفته کربلایی میشن #اربعین @yek_habbe_nur

خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست؟ طاقت داغ فراق این همه ایامم نیست؟ @yek_habbe_nur

داشتن تو برام روضه ی مصور حضرت رقیست، موهات، گوشواره هات، ظرافت صورت و دستات... چطور دلشون اومد؟

قسم به قلبی که از ترس تند تند می‌تپد، قسم به پاهای کوچک تاول زده، قسم به موهای پریشان، به لباس‌های خاکی، به اندوه ِ از دست دادن پدر ؛ که گوشه‌ی قلب ما که گوشه‌ی قلب همه‌ی ما  برای تو «بانوی سه ساله» شکسته است... بخشی از اجرای دیشبم در مراسم شهادت حضرت رقیه @yek_habbe_nur

همیشه مخالف ثبت نام بچه های زیر هفت سال در کلاس های آموزشی بودم، معتقدم بچه ها در این سن باید بچگی و عشق کنن و از هر آموزش رسمی دور باشن. وقتی علاقه ی حسنا رو به نجوم و دنیای ستاره ها دیدم سعی کردم با خرید کتاب و دانلود چند تا فیلم از زندگی فضا نورد ها و منظومه شمسی سرش رو گرم کنم اما با دیدن فیلم ها مشتاق تر شد... بعد از کلی پرس و جو درباره ی بازی محور بودن کلاس، بردمش کلاس ستاره شناسی و حالا که دوره ی اول کلاسشون تموم شده، خداروشکر میکنم که در این کلاس ثبت نامش کردم. هر جلسه بعد از اتمام کلاس با ذوق برام از آسمون و راز های زیباش میگفت و من کیف میکردم... خواستم همینجا از زحمات مجموعه ی گنبد گیتا، خصوصا آقای سرمد بزرگوار تشکر کنم که با بیان جذاب و داستانی فرزندانمون رو به کشف دنیای بی نظیر ستاره ها و سیاره ها و... ترغیب کردن . این دوره ها در همه ی سنین و برای گروه های سنی مختلف برگزار و به شدت توصیه میشه. 👌🌌🌠 https://eitaa.com/semsky_ir