هدایت شده از تلقّی
🖌 خاطرات اربعین (۳)
📌 مجموعه ای که توفیق همکاری با آنها در قالب بیمارستان سیار در مسیر مشایه را داشتم از قبل نمی شناختم و این اولین تجربه همکاری بود. تجهیزات بیمارستان و هماهنگی برپایی مجموعه با بنیاد برکت بود و نیروی انسانی از مجموعه های جهادی مختلف. تا شب قبل از حرکت حتی نمیدانستم آیا واقعا میرویم یا نه، اما خب بالاخره قسمت شد.
📌 ترکیب جالبی از کادر سلامت و خدمات در این مجموعه وجود داشت:
از خانم دکتر پزشک عمومی که در شمال شهر تهران مشغول اعمال زیبایی بود تا آقای دکتر پزشک عمومی میان سالی که معتقد بود کارتل های صهیونیست مانع شکوفایی طب سنتی در جهان هستند🥲
از دیپلمات دنیادیده بازنشسته وزارت خارجه که حالا به عنوان مترجم رابط بین بیماران عراقی و کادر درمان ایرانی شده بود تا دانش آموزی که صرفا برای کمک آمده بود.
از دانشجویان و رزیدنت های رشته های تخصصی مختلف پزشکی تا متخصص با تجربه مغز و اعصاب که میگفت اولش فکر میکردم من به درد نمیخورم، اما همان روز اول استقرار در بیمارستان یک دختر عراقی با تشنج فعال به بیمارستان آمد و دوست مان به دادش رسید و میگفت فهمیدم امام حسین خواست به من بگوید تو هم به درد میخوری...
📌 با خود اندیشیدم افرادی امثال من نگاهی محدود و گاهی انحصاری به امام حسین داریم و گمان میکنیم صرفا افرادی با ملاک های محدود متدیّن محسوب میشوند، حال آن که در واقعیت محبت اهل بیت رشته ای است که در تار و پود جان مردم ما تنیده شده و هر کدام با همه خوبی ها و بدی هایمان، در این #محبت_حرکت_آفرین مشترک هستیم. سرمایه ای که امید داریم عاقبت امر یکایک ما و جامعه ما را ختم به خیر کند.
📥 @talaqqi