یکی از ما
🔻حکیم شهید(۲) ♦️شهيد حكيم در عرصه اجتماع و فرهنگ نيز نقش گسترده اى را ايفا نمود. برخى اقدامات وى در
حکیم شهید(۳)
♦️شهید سید محمدباقر حکیم در اول رجب سال ۱۴۲۴ قمری، روز ولادت امام محمدباقر (علیهالسلام)، در محراب عبادت و در حرم مولای متقیان، علی (علیهالسلام)، به شهادت رسید. او هشت بار در آستانه شهادت قرار گرفت و سرانجام در نهمین سوءقصد به همراه ۱۴۰ نمازگزار حرم علوی، به آرزوی دیرینهاش نائل آمد.
♦️شهید حکیم همواره آمادگی خود را برای شهادت در راه خدا اعلام کرده بود و در سخنرانیهای خود بر ضرورت جهاد و مبارزه با ظلم تأکید میکرد. او در آخرین خطبه نماز جمعهاش در حرم حیدری گفت: «یا امیرالمؤمنین! آیا اگر ما آمدیم به عالم دیگر، از ما استقبال میکنی؟»
شهید سید محمد باقر حکیم هم #یکی_از_ما بود...
🆔 @yekiazma_tv
🔻الگوی حاج قاسم(۱)
♦️شهید سید رضا کامیاب در سال ۱۳۲۹ در روستای نوده میرمحراب از توابع گناباد، دیده به جهان گشود. پدرش، روحانی و به عنوان یکی از چهرههای مورد احترام مردم شناخته میشد.
♦️پس از مریضی سختی که در نوجوانی گرفت، پدرش نذر کرد که اگر فرزندش شفا یابد، او را به حوزه علمیه بفرستد. این نذر مقدس، سرآغاز مسیر طلبگی و مبارزه او شد.
♦️او از حدود سیزده سالگی، وارد حوزه علمیه گناباد شد. و پس از مدتی برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه مشهد رفت در مشهد، از محضر استادان برجستهای همچون محمدتقی ادیب نیشابوری، آیتالله علی فلسفی و رهبر معظم انقلاب بهرهمند شد.
♦️شهید کامیاب از چهره های برجسته سیاسی مشهد بود. در اوج مبارزات با رژیم شاهنشاهی با تفکر روحانیت متحجر و انجمن حجتیه نیز مبارزه میکرد. جذابیت و تاثیر گذاری سخنان سیاسی او به حدی بود که سردار شهید حاجقاسم سلیمانی در همین رابطه میگوید: «مبارزات انقلابی من از زمانی آغاز شد که سخنرانیهای شهید کامیاب را در کرمان شنیدم و از طریق او وارد مبارزات شدم.»
🆔 @yekiazma_tv
یکی از ما
🔻الگوی حاج قاسم(۱) ♦️شهید سید رضا کامیاب در سال ۱۳۲۹ در روستای نوده میرمحراب از توابع گناباد، دیده
🔻الگوی حاج قاسم(۲)
♦️شهید کامیاب شهادت خود را بهدستِ منافقان پیشبینی کرده بود. او خوابی دیده بود که مسألۀ شهادت کاملاً برایشان ملموس شده بود.
♦️همسر ایشان میگوید: «یک شب ایشان مرا از خواب بیدار کردند و گفتند: «خواب دیدم که داخل خیابان وسیعی با حضرت امامخمینیام و دوشبهدوش حضرت امام درحال قدم زدنـــم. ناگهان، مقابل ما فضای وسیعی باز شد و سواری را دیدم که با ما فاصلۀ زیادی داشت ولی کمکم به ما نزدیک شد. سپس پیاده شد و جلو آمد و با امامخمینی روبوسی کرد، سپس مرا بهگرمی در آغوش گرفت و روبوسی کرد. در این هنگام از خواب بیدار شدم.» شهید، روز بعد، پس از اینکه این رؤیای صادق را میبیند به فیض شهادت میرسد.
♦️سیدمحمد کامیاب چگونگی شهادت ایشان را چنین ذکر میکند: «ایشان در راه برگشت از کتابفروشی از بلوار راهآهن، آرامآرام بهطرف منزل میآمدند تا چمدان و لوازمشان را بردارند و به فرودگاه بروند و ساعت ۱۲:۳۰ عازم تهران شوند. در نزدیکی میدان راهآهن، موتورسواری درکنار ایشان حرکت میکرده است که نزدیک بلوار شهید کشوری ماشینی مقابل ایشان میایستد و راه بسته میشود. سپس همان موتور سوار، از سمت رانندۀ ماشین بهطرف شهید سید رضا کامیاب شلیک میکند و گلولهای به نخاع ایشان میخورد و ماشین هم داخل جوی آب میافتد.»
♦️حضرت آیتالله خامنهای دربارۀ شهادت ایشان میفرماید: «واقعاً مردم مشهد تکان خوردند، یک هوشیاری و تنبه تازهای برای همه مردم در شهادت ایشان به وجود آمد....شهادت ایشان مردم را نسبت به خط مبارزه، بسیار معتقدتر و مستحکمتر کرد.
شهید کامیاب هم #یکی_از_ما بود...
🆔 @yekiazma_tv
24.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#ریلز|وقتی حاج آقا میره بین زندانی های خطرناک
🆔 @yekiazma_tv
🔻 اینو میگن آخوند!
♦️خبر رسید که ضد انقلاب با حمله به روستای نزدیک سنندج دکتر را به اسارت برده است. صبح اول وقت راه افتادیم. مصطفی، عمامه به سر، اما با بند حمایل و یک نوار فشنگ تیربار دور کمر قوت قلب همه بود.
♦️پیشمرگهای کرد که در کنار ما با دشمن میجنگیدند، چپ چپ به مصطفی نگاه میکردند، باور نمیکردند او اهل رزم و درگیری باشد. همان صبح زود، ضد انقلاب، دکتر را به شهادت رسانده بود اما درگیری تا عصر ادامه داشت.
♦️وقت برگشتن، پیشمرگها تحت تأثیر شجاعت مصطفی، ول کن او نبودند. یکی از آنها، بلند طوری که همه بشنوند گفت:
– اینو میگن آخوند، اینو میگن آخوند!
مصطفی میخندید. دستی کشید به سبیلهای تا بناگوش آن کاک مسلح و گفت:
– اینو میگن سبیل، اینو میگن سبیل!
شهید ردانی پور هم #یکی_از_ما بود...
🆔 @yekiazma_tv
یکی از ما
🔻 اینو میگن آخوند! ♦️خبر رسید که ضد انقلاب با حمله به روستای نزدیک سنندج دکتر را به اسارت برده است.
🔻عمامه من کفن من است...
♦️شهید مصطفی ردّانی پور در جریان مبارزه با کشت تریاک در کهکیلویه و بویراحمد، تا آنجا قاطع بود که اشرار منطقه و سوداگران مواد مخدر، از پی گیری های ایشان به شدت خشمگین شدند و تصمیم به قتل وی گرفتند.
♦️یک روز در جاده ای فرعی راه را بر او و یاران همراهش بستند. شهید ردّانی پور با جسارت و شجاعت از ماشین بیرون پرید و خطاب به اشرار فریاد کشید: «معطل چه هستید؟ بزنید» و بعد به سرعت عمامه خود را برداشت و دوباره فریاد زد: «بزنید. عمامه من، کفن من است». رعب و وحشت بر جان اشرار مستولی شد و شجاعت شهید ردّانی پور، موجب شد آن ها که به قصد کشتن او آمده بودند، با وی به عنوان نماینده هیأت دولت به مذاکره بپردازند.
♦️پس از آن، عبارت «عمامه من، کفن من است» دهان به دهان پیچید و بر نفوذ و اقتدار شهید ردّانی پور افزود. کشت خشخاش هم قدری کنترل و فعالیت اشرار نیز بسیار محدود گشت.
شهید ردانی پور #یکی_از_ما بود...
🆔 @yekiazma_tv
9.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#ریلز|عمامه من کفن من است...
🆔 @yekiazma_tv
19.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#ریلز|آقا سید محسن(۱)
🆔 @yekiazma_tv
29.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#ریلز|آقا سید محسن(۲)
🆔 @yekiazma_tv
🔻میدونستین بین شهدای روحانی مدافع حرم عراق،ایرانی هم وجود داره؟؟؟
♦️شهید سید رضا بطحایی،شهید هادی ذوالفقاری و شهید احمد قنبری از این دسته شهدا هستند
♦️شهید سید رضا بطحایی در سال ۱۳۵۸ در شهرستان گوگد گلپایگان متولد شد. با اینکه در نه سالگی پدر خود را از دست داد لکن بدنبال علاقه و دعای پدر برای روحانی بودن یکی از فرزندانش در پانزده سالگی وارد حوزه علمیه در گلپایگان شد.
♦️بعد از دو سال به حوزه علمیه تهران و سپس به قم و نهایتا در سال ۱۳۸۸ تا شهادت در نجف اشرف مستقر گردید در سال ۱۳۸۹ ازدواج کرد که حاصل آن یک فرزند به نام سید محمد علی بود.
♦️از جمله خصوصیات بارز این شهید بزرگوار التزام کامل به احکام شرعی خصوصا در مسایل مالی بود و تا از حلال بودن پولی مطمئن نمیشد از آن استفاده نمیکرد به شدت مسأله محرم و نامحرم را رعایت میکرد و به قدر امکان از صحبت با نامحرم پرهیز میکرد.
🆔 @yekiazma_tv
یکی از ما
🔻میدونستین بین شهدای روحانی مدافع حرم عراق،ایرانی هم وجود داره؟؟؟ ♦️شهید سید رضا بطحایی،شهید هادی ذ
♦️اهتمام بسیار به رفع مشکلات مردم و دوستانش داشت و در این راه از آبروی خود مایه میگذاشت در صورتی که هیچگاه برای نیاز خودش حاضر به درخواست از کسی نبود.
♦️عشق و علاقه فراوان او به مجالس روضه اهل بیت علیهم السلام و ذکر امیر المومنین علیه السلام را همه دوستانش بخاطر دارند. همیشه و در همه جا به بهانه های مختلف مجلس روضه و لومختصر تشکیل میداد و به روضه خوانی ائمه اطهار افتخار میکرد.
حرارت و عشق او نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام زبانزد دوستانش بود و مجالس ذکر شریف مولا در حرم مطهر و ایوان شریف او فراموش شدنی نیست. باعلاقه فراوان از زوار پذیرایی و در جهت اسکان و رسیدگی به نیازهایشان تلاش میکرد.
♦️در خرداد ۱۳۹۳ به در خواست جمعی از کارکنان ایرانی حرم مطهر سامراء برای امور تبلیغی به آنجا مشرف شد که متأسفانه مقارن با ورود داعش به عراق و نا امن شدن مسیر گردید. لذا این شهید بزرگوار در مسیر برگشت از سامراء در تاریخ (۱۳۹۳/۳/۲۱) مقارن با ۱۳ شعبان المعظم بهمراه همسر و فرزند خردسالش بدست دشمنان اسلام به شهادت رسیدند و روحشان به ملا اعلی پرواز کرده و اجساد مطهرشان در آتش خشم اعداء امیرالمؤمنین سوخت.
♦️اللهُمَّ بَلِّغ أرواحَهُم مِنّا تَحيَّةً و سَلاما.
شهید سید رضا بطحایی #یکی_از_ما بود...
🆔 @yekiazma_tv
🔻پسرک فلافل فروش
♦️سید محمدهادی در 13 بهمن سال 1367 در تهران به دنیا آمد. هادی در دوره دبستان بود که وارد شغل مصالح فروشی شد.در دوران دبیرستان کلاس های ورزش های رزمی می رفت و به فوتبال خیلی علاقه داشت. پس از پایان دبیرستان ترک تحصیل کرد و به خدمت سربازی رفت و بعد از پایان خدمت، چندین کار مختلف را تجربه کرد.
♦️در سال ۱۳۸۷ در حوزه علمیه حاج شیخ ابوالفضل تهران طلبه شد. سپس از طرف پایگاه بسیج به کربلا رفت، و پس از زیارت کربلا تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل در حوزه علمیه نجف به عراق برود. آنجا هم در نیروهای مردمی عراق حشدالشعبی فعالیت میکرد، هم به جهاد میرفت و هم درسش را ادامه میداد.
♦️شهید ذوالفقاری سه مرتبه برای مبارزه با داعش به منطقه سامراء رفت. او با نیروهای حشدالشعبی در زمینه های گوناگون همکاری نزدیکی داشت. سرانجام این شهید در روز ۲۶ بهمن ماه سال 1393 خورشیدی در حومهی شهر سامرا بر اثر عملیات انتحاری بین سربازان عراقی به شهادت رسید.
🆔 @yekiazma_tv