فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حجاب وشهدا:
از زبان فرزند شهید بشنوید
همونطور که من این حجاب زهرایی را انتخاب کردم شما هم این چادر را انتخاب کنید.
من از طرف خانواده شهدا میگم ما از دختری که به راحتی با بی حجابی پا روی خون شهدای ما می گذاره،نمی گذریم.
#پویش_حجاب_فاطمی
#سفیران_حسینی
🌹#با_شهدا_گم_نمی_شویم|شهید مدافع حرم سید سجاد حسینی
✍️ مرد اخلاق
▫️خیلی صبور و مهربان بود. هیچ وقت منتظر نمیموند که کسی کاری به او محول کنه، هرگاه میدید کاری هست خودش انجام میداد و منتظر تشکر از هیچ کسی نبود. هیچ کاری را بد نمیدانست و برایش فقط لقمه حلال مهم بود. عاشق خانه و خانواده مخصوصا فرزندش بود.
💠 @yekjore_marefat
♡••
اے دل غمدیده حالت بِہ شود دل بد مڪن
وین سرِ شوریده باز آید بہ سامان غمـ مخور...
#حافظ
༻@yekjore_marefat ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
نگاهِمهربانتخانہےاینقلبِبیتاباست
پناهمـگرنمۍدادےدلـمـبۍآشیانمۍشد..
༻@yekjore_marefat ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
📚#افتاب_در_حجاب
♥️#قسمت55
زید در میان گریه پاسخ مى دهد:
_پس بگذار با بیان حدیث دیگرى خشمت را افزون کنم:''من به چشم خودم دیدم که پیامبر نشسته بود، حسن را بر پاى راست و حسین را بر پاى چپ نشانده بود، دو دست بر سر آن دو نهاده بود و به خدا عرضه مى داشت :
(خدایا! این دو و مومنان صالح را به دست تو مى سپارم.) ببین ابن زیاد! که با امانت رسول خدا چه مى کنى و منتظر پاسخ نمى ماند....
به ابن زیاد پشت مى کند و راه خروج پیش مى گیرد و در حالیکه از ضعف و پیرى آرام آرام قدم بر مى دارد، زیر لب به حضار مجلس مى گوید:_از امروز دیگر برده دیگرانید. فرزند فاطمه را کشتید و زاده مرجانه را امیر خود کردید. او کسى است که خوبانتان را مى کشد و بدانتان را به خدمت مى گیرد. بدبخت کسى که به این ننگ و ذلت تن مى دهد.
یکى به دیگرى مى گوید:_اگر شنیده باشد ابن زیاد این کلام را، سر بر تن زید باقى نمى ماند.
اولین نقشه ابن زیاد با اعتراض زید به هم مى ریزد... و ابن زیاد به نقشه هاى دیگر خود فکر مى کند.تو گوشه ترین مکان را براى نشستن انتخاب مى کنى و مى نشینى.بلافاصله زنان دیگر به دورت حلقه مى زنند و تو را چون نگینى در میان مى گیرند.سجاد در نزدیکى تو و بقیه نیز در اطراف شما مى نشینند.
ابن زیاد چشم مى گرداند و نگاهش بر روى تو متوقف مى ماند.... با لحنى سرشار از تبختر و تحقیر مى پرسد:_آن زن ناشناس کیست ؟
کسى پاسخ نمى دهد.
دوباره مى پرسد. باز هم پاسخى نمى شنود....
خشمگین فریاد مى زند:_گفتم آن زن ناشناس کیست ؟یکى مى گوید:_زینب ، دختر على بن ابیطالب.برقى اهریمنى در نگاه ابن زیاد مى دود. رو مى کند به تو و با تمسخر و تحقیر مى گوید:_خدا را شکر که شما را رسوا ساخت و افسانه دروغینتان را فاش کرد.
تو با استوارى و صلابتى که وصل به جلال خداست، پاسخ مى دهى:
خدا را شکر که ما را به پیامبرش محمد، عزت و شوکت بخشید و از هر شبهه و آلودگى پاك ساخت. آنکه رسوا مى شود، فاسق است و آنکه دروغش فاش مى شود فاجر است و اینها به یقین، ما نیستیم.
ابن زیاد از این پاسخ قاطع و غیر منتظره جا مى خورد و لحظه اى مى ماند... نمى تواند شکست را در اولین حمله ، بر خود هموار کند....
نگاه حیرتزده حضار نیز او را براى حمله اى دیگر تحریک مى کند. این ضربه باید به گونه اى باشد که جز ضعف و سکوت پاسخى به میدان نیاورد._چگونه دیدى کار خدا را با برادرت حسین و تو محکم و استوار پاسخ مى دهى :
_ما راءیت الا جمیلا. جز خوبى و زیبایى هیچ ندیدم. و ادامه مى دهى : _اینان قومى بودند که خداوند، شهادت را برایشان رقم زده بود. پس به سوى قتلگاه خویش شتافتند. به زودى خداوند تو را و آنان را جمع مى کند و در آنجا به داورى مى نشیند.
و اما اى ابن زیاد! موقفى گران و محکمه اى سنگین پیش روى توست.بکوش که براى آن روز پاسخى تدارك ببینى. و چه پاسخى مى توانى داشت ؟!ببین که در آن روز، شکست و پیروزى از آن کیست.... مادرت به عزایت بنشیند اى زاده مرجانه!ابن زیاد از این ضربه هولناك به خود مى پیچد،... به سختى زمین مى خورد و ناى برخاستن در خود نمى بیند.تنها راهى که درنهایت عجز، به ذهنش مى رسد، این است که جلاد را صدا کند تا در جا سر این حریف شکست ناپذیر را از تن جدا کند.
عمروبن حریث که ننگ کشتن یک زن را بیش از ننگ این شکست مى شمرد و جنس این ننگ را بیش از ابن زیاد مى فهمد، به او تذکر مى دهد که دست از این تصمیم بردارد....
اما ابن زیاد درمانده و مستاصل شده است ، باید کارى کند و چیزى بگوید که این شکست را بپوشاند... رو مى کند به حضرت سجاد و مى گوید: _تو کیستى ؟امام پاسخ مى دهد:
_من على فرزند حسینم.ابن زیاد مى گوید:
_مگر على فرزند حسین را خدا نکشت ؟
امام مى فرماید:
_من برادرى به همین نام داشتم که... مردم! او را کشتند؟ابن زیاد مى گوید:نه ، خدا او را کشت.امام به کلامى از قرآن ، این بحث را فیصله مى دهد:_الله یتوفى الانفس حین موتها) خداوند هنگام مرگ ، جان انسانها را مى گیرد.خشم ابن زیاد برافروخته مى شود، فریاد مى زند: _تو با این حال هم جرات و جسارت به خرج مى دهى و با من محاجّه مکنى؟
و احساس مى کند که تلافى شکست در میدان تو را هم یکجا به سر او در بیاورد.فریاد مى زند: _ببرید و گردنش را بزنید. پیش از آنکه ماموران پا پیش بگذارند،... تو از جا کنده مى شوى ، دستهایت را چون چترى بر سر سجاده مى گیرى..
#ادامه_دارد...
🆔 @yekjore_marefat
🚨#فوری| شکست آمریکا در دزدی نفت ایران در آبهای دریای عمان
🔹با اقدام بموقع و مقتدرانه جان برکفان دلاور نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عملیات دزدی دریایی و سرقت نفت ایران توسط آمریکا ناکام ماند.
🔹آمریکا در این اقدام یک نفتکش را که حامل نفت صادراتی ایران بود در آبهای دریای عمان مصادره کرد و با انتقال محموله نفت آن به یک نفتکش دیگر آن را بسوی مقصدی نامعلوم هدایت کرد.
🔹همزمان دلاورمردان نیروی دریایی سپاه با اجرای عملیات هلی برن بر روی عرشه نفتکش آن را به تصرف خود درآوردند و آن را بسوی آبهای سرزمینی ایران هدایت کردند.
🔹در ادامه نیروهای آمریکا با استفاده از چندین فروند بالگرد و ناو جنگی به تعقیب نفتکش پرداختند اما با ورود قاطعانه و مقتدرانه نیروهای جان برکف سپاه ناکام ماندند.
🔹نیروهای آمریکایی مجددا با استعداد بسیار و با استفاده از چند ناو جنگی بیشتر تلاش کردند مسیر حرکت نفتکش را سد کنند که باز هم موفق نشدند.
🔹 این نفتکش هم اکنون در آبهای سرزمینی کشور عزیزمان است.
#اخبار
✅ @yekjore_marefat
Shab2Moharram1392[08].mp3
3.26M
▫️در ميدان، می مانم، تا نفس آخرم
🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی
🔰 ویـژه ١٣ آبـان و سـالـروز تسخـیر لانه جـاسوسـی
✅ @yekjore_marefat
#در_محضر_معصومین
🔰امیرالمؤمنین حضرت علی عليه السلام:
✍ما أعمَى النَّفسَ الطّامِعَةَ عَنِ العُقبَى الفاجِعَةِ
🔴چه كور است نَفْس طمع وَرز از ديدن فرجام دردآور!
📚غررالحكم حدیث 9643
#حدیث_روز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌿استدلال فطری
🎥سخنران:آقای قرائتی
خانمی که ازدواج کردی دوست داری آقای شما ۹۸ درصد شما را دوست داشته باشه وبقیه چشمش به دیدن ودوست داشتن خانم آرایش کرده دیگه باشه🤔 اجازه هست یا نیست؟!!
خانمی که یک درصد دوست نداری آقات چشمش به دیدن ودوست داشتن زن دیگه باشه آرایش کرده بیرون نرو که جلب توجه کنی
#پویش_حجاب_فاطمی
#سفیران_حسینی
🌹#با_شهدا_گم_نمی_شویم|شهید داوود عابدی
✍️ من شرمنده تو هستم
▫️وقتی از منطقه جنگی آمد، مثل همیشه سرش را پایین انداخت و گفت من شرمنده تو هستم. من نمیتوانم همسر خوبی برای تو باشم. میگفت: جنگ ما با همه خصوصیات و مشکلاتش در جبهه است و زندگی با همه ویژگیهایش در خانه. وقتی داوود به خانه میآمد، ما نمیفهمیدیم که در صحنه جنگ بوده و با شکست یا پیروزی آمده است.
📚 راوی: همسر سردار شهید
💠 @yekjore_marefat
#تربیت_فرزند
برای مستقل شدن کودک اجازه دهید خودش انتخاب کنند.
این انتخاب کردن ها تمرینات ارزشمندی است که کودک برای تصمیم گیری انجام می دهد و باعث می شود فرزند شما در آینده در مورد انتخاب شغل، شیوه زندگی و ازدواج بدون تردید و با قاطعیت بهتری تصمیم بگیرید.
پدر: ببین چه جور برات بهتره. تکالیفت رو قبل از شام انجام بدی یا بعد از شام؟
مادر: پسرم کدوم شلوارتو میخوای بپوشی سرمه یا خاکستری رو؟
@yekjore_marefat
♡••
حسـرتبرندخیلِتمــامِـفرشتـگان..
برآنفرشتہاۍکھبھصحنتڪبوتراست..؛
༻@yekjore_marefat ༺
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
♡••
بُوےبھشتمۍوزدازڪࢪبـَلاےتُــو
اےصَدهِـزاࢪجانِگـرامۍفداےتُــو...
༻@yekjore_marefat
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
📚#افتاب_در_حجاب
♥️#قسمت56
🏴پرتوپانزدهم
بر سر سجاد می گیرى و بر سر ابن زیاد فریاد مى کشى : بس نیست خونهایى که از ما ریخته اى. به خدا قسم که براى کشتن او باید از روى جنازه من بگذرید.ابن زیاد به اطرافیان خود مى گوید:_ حیرت از این محبت خویشاوندى! به خدا قسم که به راستى حاضر است جانش را فداى او کند.
سجاد به تو مى گوید: آرام باش عمه جان! بگذار من با او سخن بگویم.
و بر سر ابن زیاد فریاد مى کشد:
ابن زیاد! مرا از قتل مى ترسانى؟! تو هنوز نفهمیده اى که کشته شدن عادت ما و شهادت کرامت خاندان ماست
ابن زیاد از صلابت این کلام برخود مى لرزد. رو مى کند به ماموران و مى گوید:_رهایش کنید. بیمارى اش او را از پا در خواهد آورد. و فریاد مى زند:
_ببریدشان. همه شان را ببرید. و با خود فکر مى کند:_کاش وارد این جنگ نمى شدم . هیچ چیز جز شکست و شماتت بر جا نماند... شما را درخرابه اى کنار مسجد اعظم سکنى مى دهند تا فردا راهى شامتان کنند و تا صبح ، هیچ کس سراغى از شما نمى گیرد، مگر کنیزان و اسیرى چشیدگان.
پس کجا رفتند آنهمه مردمى که در بازار کوفه ضجه مى زدند....
و اظهارندامت و حمایت مى کردند؟!چه شهر غریبى است کوفه!
پشت سر، فریبگاه فتنه خیز کوفه است و پیش رو، شهر شوم شام....
پشت سر، خستگى و فرسودگى است و پیش رو التهاب و اضطراب...
کاش کوفه، نقطه ختم مصیبت بود... کاش شهرى به نام شام در عالم نبود.
کاش در بین کوفه و شام ، منزلى به نام نصیبین نبود و سجاد در این منزل باغل و زنجیر از مرکب فرو نمى افتاد.
کاش منزل''جبل جوشن '' ى درنزدیکى شام نبود و زنى از اهل بیت ، به ضرب تازیانه ماموران ، کودکش سقط نمى شد....
کاش در بین کوفه و شام قریه اى به نام ''اندرین'' نبود و اهالى و ماموران ، شب را تا صبح با شادى و طرب و خواندن و نواختن و شراب نوشیدن ، آتش به دل کاروان نمى زدند.
کاش منزل '' عسقلان '' ى در کار نبود و دخترکى از مرکب نمى افتاد و زیر دست وپاى شتران نمى رفت و با مرگش جگر تو را نمی گداخت.... کاش راه اینقدر طولانى نبود.... کاش هوا اینقدر گرم نبود،
کاش در منازل بین راه ، دشمن ، شما را در ضل آفتاب ، رها نمى کرد...
تا تو ناگزیر شوى سجاد بیمار را در زیر سایه شتر بخوابانى و کنار بسترش اشک بریزى و بگویى :چه دشوار است بر من ، دیدن این حال و روز تو.
کاش سهم هر کدام از اسیران در شبانه روز یک قرص نان نبود... تا تو ناگزیر نشوى نانهایت را به کودکان ببخشى و از فرط ضعف و گرسنگى ، نماز شبت را نشسته بخوانى.و باز همه این مصائب، قابل تحمل بود اگر شهرى به نام شام در عالم نمى بود.... کوفه اى که زمانى مرکز حکومت پدرت بوده است ، جان تو را به آتش کشید،...
شام با تو چه خواهد کرد!؟
#ادامه_دارد....
🆔@yekjore_marefat
✅ امام خامنه ای (حفظه الله):
دولت آمريكا امروز در چشم ملت ايران، منفورترين دولت ها بعد از دولت غاصب صهيونيستى است.
🇮🇷 یوم الله ۱۳ آبان، روز استکبار ستیزی گرامی باد 🇮🇷
@yekjore_marefat
#در_محضر_معصومین
🔰امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السّلام:
✍الأَمانِیُّ تُعمی أعیُنَ البَصائِرِ.
🔴 آرزوها، دیدگان بصیرت را کور مى کنند.
📚نهج البلاغه : الحکمه ۲۷۵
#حدیث_روز