🌹 #صحیفه_سجادیه
🌹 #دعای_چهل_و_نهم
🌷نيايش آن حضرت براي دفع حيلهي دشمنان🌷
خدايا، تو مرا راه نمودي و من بيهودگي را پيشه ساختم؛ پندم دادي و من سنگدلي ورزيدم؛ عطاياي نيك دادي و من نافرماني كردم. آن گاه چون آنچه مرا از آن باز داشته بودي، به من شناساندي و من بدان آگاه شدم، آمرزش طلبيدم و تو مرا بخشودي. سپس دوباره خود را به گناه آلودم تو پرده پوشي كردي. پس حمد و ستايش تو را سزد اي معبود من.
خود را به درّههاي نيستي درافكندم، و به كوره راههاي نابودي درآمدم، و در آن ميان، خود را با تندباهاي خشم تو روبرو كردم، و با شعلههاي عذابت مواجه گرديديم.
با اين همه، تنها دستاويز من براي رسيدن به تو، يگانه دانستنِ توست، و تنها وسيلهي من اين است كه هرگز چيزي را در خدايي با تو شريك ندانستهام، و با وجود تو، معبود ديگري نگرفتهام، و اينك خود به سويت آمدهام، كه تو گريزگاه بدكاراني، و پناهگاه آن كس كه بهرهي خود را تباه كرده و به تو پناه آورده است.
چه بسا دشمني كه شمشير دشمنياش را بر من آخت، و لبه ي خنجرش را براي كشتن من تيز و برّان ساخت، و دم برندهي آن را به قصد جان من پرداخت، و زهرهاي كُشنده را با آبِ خوردن من درهم آميخت، و تيرهاي بيخطاي خود را به سوي من نشانه رفت، و چشمان مراقبش يك لحظه از من غافل نگرديد و در خواب نشد، و در دل آورد كه مرا گزندي رسانَد و تلخاب دشمنياش را به كام من ريزد.
و تو اي معبود من، ديدي كه من از برداشتن بار سنگين رنجها ناتوانم، و از انتقام آن كه قصدش جنگيدن با من است درماندهم، و در ميان دشمنانِ بسيار خود تنهايم؛ همانان كه در كميناند تا مرا آن گونه آسيبي رسانند كه هرگز بدان نينديشيدهام.
سپس، پيش از آن كه بخواهم، تو ياريام كردن و به قصد خود پشت مرا محكم ساختي. برّاني شمشيرش را بياثر كردي، و او را با آن همه يارانِ بيشمارَش تنها گذاشتي، و مرا بر او پيروز نمودي، و تيرهايي را كه به قصد جان من رها كرده بود، به سوي خودش بازگرداندي، و بيآن كه باد خشمش را فرو نشانَد و سوز كينهاش را تسكين دهد، او را به عقب راندي، و در آن حال كه ياران و سپاهيانش به وعدهي خود وفا نكردند، سرانگشت خود را با دندان گَزيد و پشت به ميدان جنگ كرد و گريخت.
و چه بسا ستمكاراي كه با فريب و نيرنگ خود بر من دست گشود، و دامهاي خويش بر سَرِ راه من بگسترد، و به جستجوي من همّت گماشت، و همچون درّندهاي كه در كمين صيد گريختهي خود نشسته، در كمين من بنشست؛ در انتظار فرصتي كه شكار خود را به چنگ آورَد. و در حالي كه با چاپلوسي به من روي خوش نشان ميداد، مرا با نگاهي كينهتوزانه مينگريست.
آن گاه كه تو، اي معبود من ـ كه نامت بلند و فرخنده باد ـ فسادِ باطن و زشتيِ نهانش را ديدي، او را با سر در همان گودالي افكندي كه براي به دام انداختن من فراهم كرده بود، و در آن سرنگونش ساختي، تا اين كه پس از آن همه سركشي، با ذلّت و خواري به همان دامي درافتاد كه ميانديشيد مرا گرفتار آن سازد. و اگر نبود رحمت تو، نزديك بود كه هر چه بر سَرِ او آمد، بر سَرِ من نيز بيايد.
💟 @yekjore_marefat
🌹 #صحیفه_سجادیه
🌹 #دعای_چهل_و_نهم
و چه بسا حسودي كه آسايش من سبب شد غصه راه گلويش را ببندد و خشم چون استخواني حلقومش را بخراشد، پس به زبان تيز خود مرا آزرد، و با تهمت عيب و نقص خود را بر من نهاد، و آبروي مرا آماج تيرهاي كينهي خود ساخت، و خصلتهاي زشتي را كه خود يكدم از آنها جدا نبودم، بر من بست، و با مكر خود مرا به خشم آورد، و با نيرنگ خود قصد جانم كرد.
پس اي معبود من، تو را ندا دادم، در حالي كه از تو ميخواستم به فريادم رسي، و مطمئن بودم كه به زودي مرا پاسخ ميدهي، و ميدانستم كه هر كس در سايهي لطف و حمايتت پناه گيرد، ستم ديده نشود، و هر كه خود را به سنگر انتقامت رسانَد، بيم و هراسش نباشد. پس تو مرا به قدرت خود، از بيرحميِ او پناه دادي.
و چه بسا ابرهاي بلا را كه از فراز سرم پراكندي، و چه بسا ابرهاي پُر نعمت را كه بر من باراندي، و جويبارهاي رحمت را كه براي من جاري كردي، و جامههاي تن درستي را كه بر تنِ من پوشاندي. چه بسا چشمهاي حوادث كه مرا ميپاييد و تو كورشان كردي،و چه بسا پردههاي تاريكِ غم كه آنها را كنار زدي.
چه بسا گمانِ نيكو كه در حقّ من به واقعيت رسانيدي. چه بسا تهيدستيِ مرا كه با توانگري جبران كردي. چه بسا كه در سختيها از پا فتادم و تو مرا بر سَرِ پا آوردي. چه بسا بيچارگياي كه تو يكباره آن را دگرگون كردي.
اينها همه انعام و احسان تو بود، و من همچنان در نافرماني تو سخت ميكوشيدم، ولي بدكرداري من مانع نشد كه احسان خود را در حق من به كمال رساني، و نيك رفتاري تو با من سبب نگرديد كه از كارهايي كه موجب خشم توست، بپرهيزم. آري، تو دربارهي آنچه ميكني بازخواست نشوي.
به خدا سوگند كه چون چيزي از تو خواستند، بخشيدي، و بي آن كه بخواهند، نيز عطا كردي، وچون فضل تو را طلب كردند، بخل نورزيدي. اي مولاي من، تو از هر چه اِبا كني، احسان و نعمت بخشيدن و نيكي انعام را دريغ نخواهي كرد، و من از هر چه دوري كنم، از انجام دادن محرّمات و پا فراتر نهادن از حدود احكامت و غفلت نمودن از بيمدادنهايت خود را نگاه نخواهم داشت. پس حمد و ستايش تو را سزد اي معبود من، اي مقتدري كه شكست ناپذيري، و اي مهلت دهندهاي كه شتاب نميورزي.
اين جايگاه كسي است كه به نعمتهاي بسيار تو معترف است، ولي آنها را با كوتاهي در سپاسگزاري تو، پاسخ گفته و اينك عليه خود گواهي ميدهد كه احكام و حدودت را تباه كرده است.
خدايا، من با تمسّك به مقام بلند محمد و راه روشن علي به تو تقرّب ميجويم، و به واسطهي آن دو به تو روي ميآوم، بدان اميد كه مرا از گزند بديهايي كه خود ميداني پناه دهي، كه اين كار با وجود توانگريات تو را به سختي نيندازد، و پيش قدرتت مشكل ننمايد، كه تو بر هر كار توانايي.
پس اي معبود من، رحمت و دوام توفيق خود را به من ارزاني كن تا آن را نردباني سازم براي بالا رفتن به سوي خشنودي تو و ايمن شدن از عقوبت تو، اي مهربانترينِ مهربانان.
💟 @yekjore_marefat