#نخ_و_سوزن_دارید
💢عصبانیت آیت الله بهجت...
✅در مسجد فاطمیه دیدم آقا به طرف من میآید؛
چهرهاش برافروخته بود، اما آرام میآمد؛
به من که رسید، پرسید: «پول دارید؟»
سنگینی نگاهشان را حس میکردم؛ گیج و مبهوت بودم.
بیآنکه علت سؤالش را بدانم، گفتم: «بله دارم!»
سرزنشآمیز گفت: «پس نخ و سوزن بخرید تا من و شما دهانمان را بدوزیم.»
زبانم بند آمد!
دستوپایم را گم کردم و با خندهای تلخ، پرسیدم: «اصلاً نباید حرف بزنم؟ اینهمه دیدنی را نادیده بگیرم؟»
گفت: «اسرار را نباید بازگو کنید! بازگویی، برای خودت عُجب و خودبینی میآورد، و برای دیگران ناباوری، حسادت و احیاناً دشمنی.»
📚این بهشت، آن بهشت، ص٢۵
🔸 @yekjore_marefat