🖼 #کتابخوانی ؛ #پروفایل ؛ #استوری
📝 کسی که قبله دلش کربلا نباشد، در خود کربلا هم که باشد، حالوهوای دلش کربلایی نیست...
▪️ #اربعین
☑ @yekjore_marefat
🖼 #کتابخوانی ؛ #پروفایل
📝 من تنها کسانی را کربلایی میدانم که سینهٔ خویش را سپر بلا میکنند...
▪️ #اربعین
☑ @yekjore_marefat
🖼 #کتابخوانی ؛ #پروفایل
📝 حسین عزیز! کربلای تو چتری است از جنس آسمان، روی سرِ اهالی زمین...
▪️ #اربعین
☑ @yekjore_marefat
🖼 #کتابخوانی ؛ #پروفایل ؛ #استوری
📝 به کربلا که رسیدم دیدم آسمانتر از آنجا آسمانی نیست
▪️ #اربعین
☑ @yekjore_marefat
🖼 #کتابخوانی ؛ #پروفایل ؛ #استوری
📝 مثل مداد تراش!
🔅 ...مصیبتها هم مثل مدادتراشاند؛ درست است از ما چیزهایی کم میکنند اما سیر و حرکت ما را در راه خدا روانتر میکنند.
🔹️ إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً
▫️ #قرآن
✅ @yekjore_marefat
🖼 #کتابخوانی ؛ #پروفایل ؛ #استوری
📝 مثل آیفون!
🔅 وقتی تلفن روی آیفون باشد، حاضری هر چیزی را بگویی؟
🔹️ إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ
▫️ #قرآن
✅ @yekjore_marefat
🖼 #کتابخوانی ؛ #پروفایل ؛ #استوری
📝 مثل سنگریزه!
🔅 بعضی چیزها ریز است و ناچیز است؛ اما انسان را از حرکت در راه خدا و به سمت خوبیها باز میدارد و یکی از آنها...
🔹️ لا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ
▫️ #قرآن
✅ @yekjore_marefat
🖼 #کتابخوانی ؛ #پروفایل ؛ #استوری
📝 مثل هلال ماه!
🔅 هلال ماه قرصِ ماه میشود، یعنی بدر و ماه شب چهارده میشود؛ اما نه یک شبه، نه یکباره، بلکه چهارده روز طول میکشد.
اساسا هر چیزی در این عالم بخواهد اتفاق بیفتد زمان خواهد برد.
🔹 اصْبِرُوا
▫️ #قرآن
✅ @yekjore_marefat
🖼 #کتابخوانی ؛ #پروفایل ؛ #استوری
📝 مثل سرسره!
🔅 برف شب میآید و روز آب میشود.
حرفهای مردم هم مثل برف است روی آن حساب باز نکن. امروز چیزی میگویند فردا چیز دیگر...
🔹 كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا
▫️ #قرآن
✅ @yekjore_marefat
🖼 #کتابخوانی ؛ #پروفایل ؛ #استوری
📝 مثل نقشهٔ قالی!
🔅 کسانی که قالی میبافند یک نگاه به نقشه دارند و یک نگاه به قالی و براساس آن، قالی آویختهٔ خود را میبافند. ما نیز باید...
🔹 خُذِ الْكِتَابَ
▫️ #قرآن
✅ @yekjore_marefat
🖼 #کتابخوانی ؛ #پروفایل
📝 مثل استخر چسب!
🔅 آیا در استخر پر از چسب میشود شنا کرد؟ شکو دودلی درست مثل استخر چسب است که در آن قدم از قدم نمیتوان برداشت. قرآن آمده تا ما را...
🔹 لَا رَيْبَ فِيهِ
▫️ #قرآن
✅ @yekjore_marefat
🖼 #کتابخوانی ؛ #پروفایل
📝 مثل سیب!
🔅 شما اگر سیبی را افقی و به سمت مقابل پرتاب کنید، هرگز به سمت شما باز نمیگردد. اما اگر همین سیب را مستقیم و به سوی آسمان پرتاب کنید دیر یا زود به خود شما باز میگردد.
یادمان باشد خداوند دنیا را افقی نیافریده، بلکه کاملا عمودی است. پس...
🔹 كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ
▫️ #قرآن
✅ @yekjore_marefat
🖼 #کتابخوانی ؛ #پروفایل
📝 مثل گلاب!
🔅 گلاب را اگر با آب بیامیزی، آن طعم و خاصیت و رایحه خود را از دست میدهد.
و حقیقت همچون گلاب است. باید خالص باشد وگرنه...
🔹 وَلاَ تَلْبِسُواْ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ
▫️ #قرآن
✅ @yekjore_marefat
🖼 #کتابخوانی ؛ #پروفایل
📝 مثل هیزمهای کوچک!
🔅 در صحرا هیزمهای بزرگ را با هیزمهای کوچک و ریز روشن میکنند.
گناهان بزرگ هم با گناهان کوچک شروع میشوند. به همین خاطر است که...
🔹 وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ
▫️ #قرآن
✅ @yekjore_marefat
🖼 #کتابخوانی ؛ #پروفایل
📝 مثل گل شاداب!
🔅 یک گل وقتی شاداب و باطراوت است که لقمههای پاک در اختیارش قرار بگیرد: آب پاک، خاک پاک. ما آدمها هم همینطوریم یعنی...
🔹 وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ
▫️ #قرآن
@yekjore_marefat
🖼 #کتابخوانی ؛ #پروفایل
📝 مثل چترباز!
🔅 ايمان هم چتر است، چتر نجات!
اگر ما اهل ايمان باشیم، دیگر از سقوط و افتادن و تهدیدها هیچ هراسی نخواهیم داشت و این است که قرآن کریم همه را به ايمان دعوت میکند، ایمانی از سر صدق نه ادعای گزاف...
🔹 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ آمِنُواْ...
▫️ #قرآن
@yekjore_marefat
🖼 #کتابخوانی ؛ #پروفایل
📝 مثل چند قطره گلاب!
🔅 اگر چند قطره گلاب خالص بریزی در یک پارچ آب که چندین هزار قطره آب است، همه آنها تحت تاثیر قرار میگیرند. همه آنها بوی گلاب و طعم خوش گلاب میگیرند.
انسانها وقتی که خالص میشوند و معنویتی پیدا میکنند، مثل همان قطرههای گلاباند. یعنی...
🔹 كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللّهِ
▫️ #قرآن
رسانه اهلبیتمدیا
@yekjore_marefat
🖼 #کتابخوانی ؛ #پروفایل ؛ #استوری
📝 مثل زغال خاموش!
🔅 زغالهای خاموش را کنار زغالهای روشن میگذارند تا روشن شوند، چون همنشینی اثر دارد.
ما هم مثل زغالهای خاموشیم؛ پس اگر...
🔹 يَا وَيْلَتَي لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَاناً خَلِيلاً
▫️ #قرآن
@yekjore_marefat
🖼 #کتابخوانی ؛ #استوری
📝 ...نمیدانم دوری شما را چگونه تحمل خواهم کرد.
◾ ایام شهادت #امام_علی
@yekjore_marefat
🖼 #عکس ؛ #استوری
یاد روزی افتاد که پدر دلداریاش میداد:
"دخترم! فردای قیامت جبرئیل از تو خواهد پرسی: چه میخواهی؟
خواهی گفت: آمرزش شیعیانم...
خدا آنها را میبخشد.
و شیعیان شیعیانم را...
و خداوند هر کسی را که با تو پیوندی داشته باشد میآمرزد."
🏴 #فاطمیه ؛ #کتابخوانی
@yekjore_marefat
🖼 #عکس ؛ #استوری
انگار که اتفاقی نیفتاده. در زدند، گفتند: «برای عیادت فاطمه آمدهایم.»
علی نگاهشان نکرد، گفت: «باید از او اجازه بگیرم.»
رفت کنار فاطمه: «فاطمه جان، میخواهند بیایند داخل، خانه شماست و من هم در خدمتتان. هرجور صلاح میدانید!»
آمدند تو، سلام کردند. جوابی نشنیدند.
فاطمه گفت: «اگر حدیثی از رسول خدا بگویم به آن اعتراف میکنید؟!»
گفتند:«بله.»
- نشنیدهاید از رسول خدا که رضایت و خشنودی فاطمه، خشنودی من است و خشم فاطمه، خشم من؟
- شنیدهایم.
دستان فاطمه بلند شد:« خدایا، این دو نفر به من ظلم کردهاند،شکایتشان را به تو و پیامبرت میکنم. از اینها راضی نیستم!»
🏴 #فاطمیه ؛ #کتابخوانی
@yekjore_marefat
🖼 #عکس ؛ #استوری
🖤 فرستاد شوهرش را خبر کنند...
▪️علی که آمد خانه را خلوت کرد. نشست روبروی او. فاطمه گفت:«پسرعمو، این چند سالی که با من زندگی کردی،به تو دروغ نگفتم و به تو خیانت و مخالفتی با تو نکردم.» علی گفت:«پناه بر خدا! تو خداشناستر، مهربانتر، باتقواتر و بزرگوارتر از آن بودی که من را ناراحت کنی. به خدا قسم، جدایی از تو مصیبتی است که تسلیتی ندارد.» سر فاطمه را چسباند به سینه. کسی نفهمید به هردوتاشان چه گذشت.
🏴 #فاطمیه ؛ #کتابخوانی
@yekjore_marefat
🖼 #عکس ؛ #استوری
🖤 با ناراحتی گفت:« وقتی من از دنیا رفتم...
با ناراحتی گفت: « وقتی من از دنیا رفتم، به رسم عرب جنازهام را روی تخت حمل نکنید، حجم بدنم معلوم میشود.»
اسماء گفت: « به چشم! اما حبشه که بودم، مردههایشان را داخل تابوت میگذاشتند و روی آن را میپوشاندند.»
بعد از رفتن پیامبر اولین باری بود که لبهایش به خنده باز شد.
🏴 #فاطمیه ؛ #کتابخوانی
@yekjore_marefat
🖼 #عکس ؛ #استوری
🖤 خدا میداند فاصله مسجد تا خانه، بر علی چه گذشت...
غسل کرد. وضو گرفت و به اسماء گفت: «عطر من را بیاور.»
لباس پاکیزه پوشید.
خوابید. گفت: «موقع نماز بیدارم کن، اگر بیدار شدم که هیچ وگرنه علی را خبر کن.»
نزدیک اذان اسماء فاطمه را صدا زد؛ ولی او بیدار نشد.
خدا میداند فاصله مسجد تا خانه، بر علی چه گذشت...
#کتابخوانی
@yekjore_marefat