اون موقعا که من بچه بودم گوشی و اینترنتِ فراوون نبود. هر وقت بیکار می‌شدم، می‌رفتم سراغ قفسه کتاب‌های بابا. این دوتا کتاب از امام رو اون‌جا دیدم و یکی از تصویرهایی که از امام تو ذهنم شکل گرفت، یه شاعر عرفانیه. که وقتی بزرگ‌تر شدم و شخصیت محکم سیاسی ایشونو دیدم، خیلی برام جالب بود. این شعر رو مخصوصا خیلی دوست داشتم: باد نوروز وزیده است به کوه و صحرا جامه‌ی عید بپوشند چه شاه و چه گدا... یا این شعر معروف: من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم... ولی خب شعرای عرفانی خیلی جالبی هم دارن ایشون. و بعضی شعرایی که وقتی عروسشون اصرار می‌کنه براش می‌گن. دوسه هفته پیش رفتیم بوستان نرگس قم تا یه چالش سوال و جواب دخترونه اجرا کنیم. یکی از سوالات درباره جمله‌ای بود که رهبر درباره‌ی پروین اعتصامی گفته. و خب تو گزینه‌ها افراد مختلفی رو آورده بودیم. یکی از دخترا گفت: خب خمینی که قطعا نیست. گفتم خمینی نیست آیت الله خامنه‌ایه😅 گفت خب، فرقی نداره. هر دوشون با شعر گفتن زنا مخالفن😐 و منی که این شعرا تو ذهنم پلی می‌شد، و دیدارهای سالیانه شعر رهبر با خانم‌ها و آقایون، و خب گزینه درست... 😶‍🌫😄 یه خانوم طلبه 🌱

یکی از قشنگ‌ترین روایت‌های آشناهای امام از شخصیت ایشون رو توی کتاب خون دلی که لعل شد دیدم. درست صفحه ۶٣ و ۶۴. که می‌گن امام تا قبل از سال ۴١، یه استاد جدی و تر و تمیز حوزه بود، کم‌حرف و سر به زیر اما از جهت علمی فوق‌العاده و توی دل شاگردها به شدت محبوب. اصلا شبیه یه رهبر سیاسی نبود! و بعد راوی عزیز کتاب می‌گه به نظرم اون موقع امام تو یه «ریاضت سکوت» بود. انگار که قراره آماده بشه تا صداش دنیا رو بگیره... نظام شاهنشاهی دو هزار و پونصد ساله (خیلیه ها) که در موقعیت‌های مختلف تاریخی آدم خوبای تاریخ😄 تلاش کردن تا سرنگونش کنن یا حداقل مثل دوره مشروطه محدودش کنن یا دیگه لااقل تو روش وایسن😬 و متاسفانه نتونستن رو سرنگون کنه و به زباله دان تاریخ بفرسته و کشور رو از اوج حقارت به اوج عزت برسونه و از ژاندارم منطقه تبدیل به ابرقدرت جهانی کنه و به ملت‌های دیگه هم یاد بده که چه‌طوری باید جلوی ظلم و خودپرستی استکبار ایستاد تا جایی که امروز تو خود آمریکا به فارسی مرگ بر آمریکا می‌گن 😎😂 یه خانوم طلبه🌱

آموزش مرگ بر اسرائیل به فارسی رو شاهدید فقط اونی که بعد از فهمیدن معناش، میگه می‌شه مرگ بر آمریکا هم بگیم؟ 😂 یه خانوم طلبه 🌱

💠💠 در همین راستا: این شخصیتِ [امام خمینی رحمه الله] دارای ابعاد گوناگون، هیچ اصرار و عجله‌ای نداشت که آن زیباییها و درخشندگیهای وجود خود را به رخ کسی بکشد. هر وقت هر جا تکلیف شرعی او را وادار به حرکتی کرد، بُعدی از ابعاد او آشکار شد. من از سال ۳۷ شروع میکنم؛ سالی که خودم به قم رفتم و اوّل‌بار امام را از نزدیک دیدم؛ البته قبل از آن در مشهد شنیده بودیم که در قم یک مدرّس و استاد بزرگی هست که جوان‌پسند و برجسته است. طلبه جوانی که به قم وارد میشود، دنبال استاد میگردد. در حوزه‌های علمیه، انتخاب استاد، اجباری نیست و هر کس طبق پسند و سلیقه خود، استاد را انتخاب میکند. استادی که طلّاب جوان و مشتاق را در وهله اوّل به خود جلب میکرد، همین مردی بود که آن روز در میان شاگردانش به عنوان «حاج‌آقا روح‌اللَّه» شناخته میشد. مجموعه جوانان فاضل و درسخوان و پُرشوق در محفل درس او جمع بودند. ما در چنین فضایی وارد قم شدیم. ... یواش یواش از قدیمیترها شنیدیم که این مرد، فیلسوف بزرگی هم هست و در قم درس فلسفه او، درس اوّل فلسفه بوده است؛ لیکن حالا ترجیح میدهد که فقه تدریس کند. شنیدیم که این مرد، معلّم اخلاق هم بوده است و کسانی در درس اخلاق او شرکت میکردند و او به تقویت فضایل اخلاقی در جوانان همّت میگماشته است. در خلال درس در طول سالها، این را ما از نزدیک هم مشاهده کردیم. اما تا این‌جا شخصیت این مرد بزرگ - که باطن او سرشار از خصوصیات ناشناخته بود - برای اکثر مردم در آن روز فقط به عنوان یک استاد عالم و شاگردپرور و یک تهذیب‌کننده اخلاق طلّاب و شاگردان شناخته می‌شد . ۱۳۷۸/۰۳/۱۴ خطبه‌های نمازجمعه‌ در دهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) 💠💠 یه خانوم طلبه 🌱

بین کتاب‌های بابا یه کتاب دیگه هم بود که خیلی منو به امام خمینی علاقمند کرد: کتاب برداشت‌هایی از سیره امام خمینی، نوشته آقای غلامعلی رجایی. کتابش پر از قطعه‌های کوتاه کوتاه از مصاحبه با اطرافیان امام بود. و اتفاقا اون جلدی که دست من افتاد، سیره فردی امام بود. یکی از قسمت‌های خیلی جذابش، همون اوایل کتاب بود که از نظم بی‌نظیر امام نوشته بودن. شاید اولین جرقه‌های علاقه من به نظم همون‌جا خورد. از آدم‌های مختلف نقل کرده‌بود که ما ساعت رو از روی کارهای امام می‌فهمیدیم. یعنی این‌قدر سر وقت میومدن سر هر کاری، که مثلا وقتی میرفتن قدم بزنن، می فهمیدیم ساعت فلانه! حتی پلیس‌های نوفل‌لوشاتو خطای ساعتشون رو با امام اصلاح می‌کردن! 🍂🍂 یا همین قدم زدن رو، تو خونه‌ی ایران، توی خونه‌ی تنگ نجف، حتی توی زندان، ول نمی‌کردن! خب خیلی جذابه که یکی همه چیزش این‌قدر هم منظم هم پیگیر باشه. ساعت خواب، بیداری، نماز، غذا، ورزش، حتی خاطره گفتن که توی تصویر از اون صفحه عکس گرفتم. این یکی نقل واقعا عجیب بود. این که حتی می‌تونستن فکر نکنن... یا تو خاطرات هست که چهارده سال نجف بودن و همه چهارده سال، یه برنامه‌ی ثابت برای زیارت داشتن. اصلا تسلطی که امام به عنوان یه انسان روی خودشون داشتن خیلی فوق‌العاده ست. با خودمون مقایسه می‌کنم خندم می‌گیره 😂🤦‍♂ با شونصد تا کلاس و کلیپ انگیزشی و دفتر تودو و بولت ژورنال و مگنت یخچالی و آفتابه و لگن هفت دست، شام و نهارمون چیه؟ هیچی🙂 ولی خوبیش اینه که اگه امام تونست، قطعا منم می‌تونم. امام که از اول امام دنیا نیومد😅 یه خانوم طلبه🌱

و خب طبیعیه که همچین آدمی، تو روحش هم همین‌قدر آروم و با طمأنینه باشه که وقتی پسرش از دنیا میره، می‌گه مرگ مصطفی از الطاف خفیه الهی بود وقتی دستگیرش می‌کنن، سربازا می‌لرزن و خودش قسم می‌خوره که نمی‌ترسیدم و بهشون آرامش هم می‌دادم! وقتی بهش خبر حمله صدام رو می‌دن (دقت کنید، جنگه ها!) می‌گه دزدی اومده، سنگی انداخته! راستی شما هم اون کلیپ معروف "چه حسی دارید؟ هیچ!" رو دیدید؟ به نظرتون معنیش چیه؟ بی تفاوتی ایشون به مردم؟ (خاطره تصویر دوم رو هم بخونید. از این ببعد می‌تونید دیگه چی رو هم به تکیه کلامای گنگ‌تون بیفزایید😄) یه خانوم طلبه 🌱

به نظرتون ارتباط این تصویر، با اون «هیچی» معروف امام خمینی چیه؟ برامون بنویسید. https://harfeto.timefriend.net/16818811499078 یه خانوم طلبه 🌱

تا جواب می‌دید یه مستند هم معرفی کنم. 🔅بانو قدس ایران🔅 این مستند رو تلویزیون هم نشون داده. روایت جذابی از زندگی یه دختر روحانی زاده که فرانسه و عربی بلده، بچه پولداره، و حالا بهش گفتن یه خواستگار طلبه‌ی شهرستانی داری... زاویه دید جالبیه، امام رو از دید خانمش دیدن. اون رهبر مقتدری که جهان رو تکون می‌ده و در مقابل الگوهای کمونیسم شرقی و لیبرالیسم غربی(که دیگه یه زمانی گفتن آخر تاریخ همین مسیر غربه) الگوی سومی رو بدون اتکا به قدرت‌های بزرگ جهان، مطرح کرد، تو خونه و خونواده چطور بوده؟ پ. ن : لازمه در معرفی امام به اون نامه‌ی معروف «قربانت شوم، تصدقت بروم...» که به خانم شون نوشتن هم اشاره کنم؟ 😄 یه خانوم طلبه🌱

یه روایت هم از بچگی امام بخونیم؟ "امام‌ها در بچگی بچه‌اند. آن ها از بچگی امام به دنیا نمی‌آیند. سپس با تلاش و توکل و وظیفه‌محوری امام می‌شوند." یه خانوم طلبه😄 پ. ن: کارتون بچگی امام رو دیدید؟ همون که تلویزیون هر سال نشون می‌ده. یه الاغ هم دارن که یه جا با سروصدا کردن لوشون می‌ده 😂 یه خانوم طلبه 🌱

مخاطب قنج و منج و جمع و جور😄