فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کدام فرماندهان ایرانی نشان فتح دریافت کردهاند؟
🇮🇷پشتیبان ولایت فقیه باشید
🚩 یالثارات الحسین👇
@Ylasaratalhosayn
📸تابلو کنسلی پروازها در فرودگاه
🇮🇷پشتیبان ولایت فقیه باشید
🚩 یالثارات الحسین👇
@Ylasaratalhosayn
⭕️شیعه این شکلیه
خونه زندگیش زیر بمب و موشک آوار شده
ولی تن به ذلت نمیده…
ما پای مکتب امامی بزرگ شدیم که میگفت
تحت هر شرایطی از مظلوم دفاع کنید!
این روزا مثل همیشه، مردم ضاحیه به خوبی دارن
هیهات من الذله رو واسه مردم دنیا ترجمه میکنن…
🇮🇷پشتیبان ولایت فقیه باشید
🚩 یالثارات الحسین👇
@Ylasaratalhosayn
یکی از #احمقانهترین تصمیمات مسعود زرشکیان گرفته شد
رییس مافیای واردات خودرو و نماینده رد صلاحیت شده توسط شورای نگهبان استاندار فارس شد...
❌جلال رشیدی کوچی استاندار فارس شد😡
عرض تسلیت و تأسف مردم عزیز فارس
🇮🇷پشتیبان ولایت فقیه باشید
🚩 یالثارات الحسین👇
@Ylasaratalhosayn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 صهیونیست ها، آخر خرافه پرستی!
🤏مراسم تبرک جستن به خر
⚠️دوستان جانی،، تا خرها نباشند
اینها کاری نمیتوند انجام بدند.
😕جای شکرش باقیه که خرها رو
نمی پرستند.
🇮🇷پشتیبان ولایت فقیه باشید
🚩 یالثارات الحسین👇
@Ylasaratalhosayn
یالثارات الحسین
🍁🍂🍁🍂🍁 🍂🍁🍂 🍁 #داستان (اختصاصی جهاد تبیین) #هم_نفس_با_داعش قسمت هیجدهم مامانم صدام کرد..عمت زنگ زد
🍁🍂🍁🍂🍁
🍂🍁🍂
🍁
#داستان
(اختصاصی جهاد تبیین)
#هم_نفس_با_داعش
قسمت نوزدهم
امید به دوستش سپرده بود که اسلحه ی شکاری برامون بیاره، هر چند که سهم هر کدوممون دو تا تیر بیشتر نبود ولی خب وقتی نفیسه فهمید تیراندازیشم همچین چنگی به دل نمیزنه یه کم از ناراحتیش کم شد
امید ( از این به بعد داستان از زبان امید تعریف میشه)
داشتم رانندگی می کردم که یهو یاد سوغاتی نغمه افتادم...
_ آخ آخ آخ داشت یادم می رفت... امیر علی جان در داشبوردو وا کن توش یه کادو هست بده پشت دست خواهرت
همونطوری که داشت بسته رو بر می داشت گفتم : اینم سوغاتی شما یادم رفت دیروز تقدیم کنم
نفیسه : تو رو جون هر کی دوست داری بازش کن تا برسم خونه از فوضولی تلف میشم
نغمه : باشه
صدای باز شدن چسبای کادو به گوشم می رسید
_ فقط موقع باز کردن مراقب باشین یه انگشترم توش هست نیوفته تو ماشین...
نفیسه :روسریه
: متبرک کردم به ضریح حضرت زینب (س)
_ خیلی ممنون... خیلی قشنگه... انگشترش عقیقه؟
_بله.. اندازشو از رو انگشت کوچیکم انتخاب کردم و تو عملیتا مینداختم، آشنا دارم اگه اندازه نبود یا خوشتون نمیاد بگین ببرم عوض کنم
_ ممنون.. اندازس..
_ این خودکار چیه
نفیسه: سادم هست اشتباهی با اینا کادو پیچ کرده
تو اتاقم دراز کشیده بودم که یهو نفیسه اومد
یه دیقه پاشو
_ خستم..
با بغض گفت : امید تو رو خدا ازم نخواه برا راضی کردن مامان و بابا ازت حمایت کنم... بغضش شکست و شروع کرد به گریه کردن.، اگه یه روز شهید بشی من هیچ وقت خودمو نمیبخشم... مامان و بابام منو نمیبخشن
_ غلط کردم ازت خواستم... تو رو خدا دیگه گریه نکن...تو رو جون مامان... گریه امونش نمی داد... به جون مامان قسم دادمتاااا... به زور جلو گریه شو گرفت و گفت : قسم بخور مفقود الاثر و اسیرم نشی
_ مگه دست منه
باز زد زیر گریه...
_باید قول بدی
_ باشه قول می دم... برو شارژرتو بیار
_ نمی خواد خراب می کنی یکی واسه خودت بگیر خب
پا شد رفت...
_این چرا این جوریه... یه شارژر نمی ده یه ساعته برش گردونم نشسته واسه من آبغوره می گیره
یه کم بعد پنجره رو باز کرد و شارژرو انداخت این سمت و هیچی نگفت... اگه شارژرشو نمی داد بیشتر خوش حال میشدم، چون میفهمیدم که خیلی نگرانمه
چن روز بعد من رفتم سوریه... اما اینبار یه حس عجیبی داشتم... حسی که تو سفر اولم به سوریه نداشتم ، انگار قرار بود یه اتفاقاتی تو زندگیم بیوفته...
#ادامه_دارد
🇮🇷پشتیبان ولایت فقیه باشید
🚩 یالثارات الحسین👇
@Ylasaratalhosayn
یالثارات الحسین
🍁🍂🍁🍂🍁 🍂🍁🍂 🍁 #داستان (اختصاصی جهاد تبیین) #هم_نفس_با_داعش قسمت نوزدهم امید به دوستش سپرده بود ک
🍁🍂🍁🍂🍁
🍂🍁🍂
🍁
#داستان
(اختصاصی جهاد تبیین)
#هم_نفس_با_داعش
قسمت بیستم
فاصلهی رسیدن من با شروع عملیات جدید به یه روز نکشید و گفتن همه جمع شید طبقه پایین...
با صف ایستاده بودیم که فرمانده با یه مرد قد کوتاه که موی بلندی داشت و از پشت بسته بود اومد بین ما و شروع کرد به قدم زدن
مرد همراهش یه جلیقهی طوسی رنگ با یه پیرهن نارنجی پوشیده بود و کاملا مشخص بود که اصلا نظامی نیست...
بین نفرات میچرخید و گاهی میایستاد و با فرمانده به گوشی نگاه میکردن و همین طور میچرخید و سمت پشت بودن که شنیدم که به یکی از بچه ها گفت: تو!
از صدای کفشاشون میشد فهمید داره نزدیکتر میشه و رسید به من.
با دستش چونمو گرفت و راست و چپ کرد و باز با فرمانده به گوشی نگاه کردن و دوباره به صورت من، مرد به نشونهی تایید سرشو به پایین تکون داد و فرمانده گفت: تو...
و از من رد شدن و بقیه رم نگاه کردن ولی دیگه به کسی تو نگفت.
فرمانده: کسایی که انتخاب کردم با من بیان و ما رو برد اتاق یکی از فرمانده ها... فرماندهمون رفت و بهمون گفت منتظر بمونین... هر ده دقیقه چند نفر بهمون اضافه میشدن و نمیشناختمشون و از یگانهای دیگه بودن... متوجه شدم که همگی یه شباهتهایی بهم داریم.
شمردم و چهل نفر شدیم و بعدش فرمانده با دو نفر درجه دار اومد داخل و بعدش رفت.
اون دو نفر باهم کمی حرف زدن و بعد پنج دقیقه یکیشون گفت: از این جمع کیا به لهجهی سوری مسلطن از حدود چهل نفر سی نفر دستاشونو بلند کردن...
قبلا متوجه شده بودم که اکثریت عرب هستیم.
_ خب اون تعدادی که بلدن بمونن و بقیه برن.. خب از این تعداد کیا تو ۶ ماه اول حضورشون تو جنگه
١۵ نفر دست بلند کردیم.
_ اینا بمونن و بقیه برن
_ همگی تو یه ردیف به دیوار تکیه بدین...
کمی تو اتاق راه رفت
_ به هر کدوم یه ورق و یه خودکار بده
اون یکی به هر کدوممون یه کاغذ و خودکار داد و رفت و نشست.
_ فرض کنید هر کدوم از شما رو به یه عملیاتی فرستادم و تو شهری که در تصرف دشمنه هستین.
فقط اون قدری زمان دارین که بتونین یکی از اینکارا رو انجام بدین و بعدش برگردین، شما تو کاغذ باید یکیشو بنویسین
١_ از بین بردن تنها مرکز درمانی شهر
٢_ بمب گذاری در محل اجتماع فرماندهان دشمن
٣_ برداشتن اسناد و اطلاعات مهم و محرمانه ی دشمن
۴_ حمله به مرکز نگهداری از تسلیحات دشمن
شروع کردیم به نوشتن
حمله به مرکز نگهداری تسلیحات توسط یه نفر که یه کار استشهادیه و فرمانده گفته باید برگردین .. از بین بردن بیمارستانم که به غیر نظامیا هم آسیب میزنه... بمب گذاریم تجهیزات و تخصص میخواد با شرایط خیلی خاص
برگهها رو ازمون گرفت و گفت اون دو نفری که نوشتن برداشتن اسناد و مدارک بیان جلو و بقیه برن.
رفتیم جلوتر.. باز یه کمی تو اتاق چرخید
_ فرض کنید شما رو به یه ماموریتی فرستادم و قراره اون اسناد رو برای من بیارید... شما اسناد رو به دست آوردید و تو اون عملیات یه نفر رو میبینین که 3 بار جونتونو نجات داده و بین شما دو نفر فقط یه نفر باید برگرده، چی کار میکنین؟
سرشو گرفت سمت کنار دستیم و اون اینطوری جواب داد: اسناد رو تحویلش میدم و میسپرم تا اون بیاره.
رو کرد سمت من...
من اسناد رو با خودم میارم
_ برای چی به دوستت نمیسپاری بیاره؟
_فرماندهی که رو به روی من ایستاده از بین صدها نیرو چهل نفر رو انتخاب کرد و از بین اونا 30 نفر و از بین اونا 15 نفر و از بین همون 15 نفر دو نفر رو انتخاب کرد، پس براش مهمه که کی این عملیاتو انجام بده.
_ پس غیرت و شرافتت چی میشه اون جون تو رو نجات داده؟
_ شاید با انجام این عملیات جون هزاران نفر دیگه نجات پیدا کنه.
_ تو بمون
و به سمت بغل دستیم گفت تو میتونی بری..
#ادامه_دارد
🇮🇷پشتیبان ولایت فقیه باشید
🚩 یالثارات الحسین👇
@Ylasaratalhosayn
6.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌فرمانده کل ارتش: اقدام صهیونیستها علیه ایران با پاسخ محکمتر و ویرانکنندهتری روبهرو خواهد شد.
🇮🇷پشتیبان ولایت فقیه باشید
🚩 یالثارات الحسین👇
@Ylasaratalhosayn
سال ۱۴۰۳ چگونه بود؟
بالگرد رئیس جمهور حامی مقاومت در تبریز و در فاصله چند ده کیلومتری پایگاه موساد در جمهوری آذربایجان ناگهان سقوط میکند
از همان تبریز یک رئیس جمهور بیرون میآید که با هر پیام، پالس ضعف و تسلیم برای دشمن میفرستد
در اولین روز کاریاش رهبر مقاومت فلسطین ترور میشود
عناصر فتنه ۸۸ به بدنهی دولت میآیند و به همراه خود لیدرهای شورش ۱۴۰۱ به کار برمیگردند
اصولگرا و اصلاح طلب با هم وفاق میکنند و تلاش برای حذف هستهی سخت حامی نظام
به نیویورک میروند و حرف از خلع سلاح، برجام موشکی و برجام منطقهای میزنند
فردای آن سخنرانی رهبر مقاومت لبنان ترور میشود
بیم آن میرود که...
🌴اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌴
🇮🇷 #یا_لثارات_الحسین 🇵🇸
🇮🇷پشتیبان ولایت فقیه باشید
🚩 یالثارات الحسین👇
@Ylasaratalhosayn🏴
⭕️ اگر ماجرای بوسنی را نفهمی، غزه را نخواهی فهمید؛ نخست بوسنی را بفهمید تا غزه و آنچه در آن میگذرد را بفهمید و شگفتزده نشوید!
نسلکشیای را که صربها علیه مسلمانان بوسنی به راه انداختند، در آن ۳۰۰هزار مسلمان به شهادت رسیدند و ۶۰ هزار زن و دختر مورد تجاوز قرار گرفتند و یک و نیم میلیون نفر آواره شدند.
آیا آنرا به یاد داریم؟
یا فراموشش کردهایم؟
یا اصلاً چیزی در موردش نمیدانید؟!
مجری «سی. ان ان» در مورد سالگرد کشتارهای بوسنی صحبت میکند و از کریستیان امانپور خبرنگار معروف میپرسد:
آیا تاریخ تکرار میشود؟
کریستیان ماریا هایده امانپور از شبکه "سی.ان.ان" در مورد سالگرد کشتارهای بوسنی اظهارنظر میکند:
این جنگ، یک جنگ قرون وسطایی، کشتار، محاصره و در گرسنگی و قحطی قرار دادن مسلمانان بود و اروپا حاضر به مداخله نشد و گفت:
این یک جنگ داخلی است!
این ادعا، یاوهای بیش نبود.
هولوکاست حدود چهار سال به طول انجامید و در طی آن صرب ها بیش از ۸۰۰ مسجد را که قدمت برخی از آنها به قرن شانزدهم میلادی بازمی گشت، تخریب کردند و کتابخانهی تاریخی سارایوو را به آتش کشیدند.
سازمان ملل مداخله کرد و دروازههایی را در ورودی شهرهای اسلامی مانند: گراژده، سربرنیتسا و زپا قرار داد، اما زیر محاصره و آتش بودند، بنابراین حفاظت سودی نداشت.
صربها هزاران مسلمان را در اردوگاههای کار اجباری قرار دادند، آنها را شکنجه کردند و گرسنه نگهداشتند تا اینکه مبدل به اسکلت شدند.
وقتی از یکی فرماندهان صرب پرسیدند، چرا؟ ...
گفت: اینها گوشت خوک نمیخورند!
در روزگار قتل عام بوسنی، "گاردین" یک نقشه تمام صفحه منتشر کرد که موقعیت کمپهای تجاوز جنسی بر زنان مسلمان را نشان میداد؛ هفده اردوگاه بزرگ، که برخی از آنها در داخل خود صربستان قرار داشت!
صربها به کودکان تجاوز کردند [حتی] به دختربچهی چهار ساله!
گاردین گزارشی از آن حادثهای هولناک تحت عنوان:"دختربچهی که گناهش مسلمان بودن بود" به دست نشر سپرد.
راتکو ملادیچ قصاب، رهبر مسلمانان "زپا" را به جلسه دعوت کرد، سیگاری به او داد، کمی با او خندید، سپس به او حمله کرده و او را ذبح کرد.
در حق «زپا» و ساکنین آن جنایات زیادی را مرتکب شدند.
اما معروفترین جنایت، محاصره سربرنیتسا بود. سربازان بینالمللی (صلیبیها) تا دیروقت با صربها شبنشینی میکردند و میرقصیدند و عدهای از آنها در ازای دریافت لقمهای غذا با زن مسلمان در مورد شرف و عزتاش چانهزنی میکردند!
صربها به مدت دو سال سربرنیتسا را در محاصره داشتند. حملات توپخانهای و بمباران یک لحظه هم متوقف نبود.
صربها بخش بزرگی از کمکهایی را که به شهر میرسید به خود میگرفتند،
سپس غرب تصمیم گرفت آن را به گرگها بسپارد؛ گردان هلندیی که از سربرنیتسا محافظت میکرد با صربها توطئه کرد و مسلمانان را تحت فشار قرار داد تا در ازای امنیت [جان شان] سلاحهای خود را تحویل دهند!
مسلمانان پس از خستگی و عذاب، تسلیم شدند و پس از اینکه صربها اطمینان حاصل کردند، به سربرنیتسا حمله کردند، مردهای آن را از زنانش جدا کردند، دوازدههزار ذکور، اعم از مردان و کودکان را جمع کردند و همه را ذبح و مثله کردند.
از نمونههای مثلهای که انجام میدادند:
شخص صربی بالای مرد مسلمان میایستاد و تصویری از صلیب ارتدوکس را در حالیکه [مرد مسلمان] زنده بود بر روی او حک کرد (برگرفته از گزارش نیوزویک یا مجله تایم).
عدهای از مسلمانان از شدت دردی که میکشیدند، صرب را التماس میکردند که کار شان را هرچه زودتر تمام کند!
مادر دست صرب را میگرفت و از او التماس میکرد که تکه جگرش را ذبح نکند، [اما صرب] دستش را قطع میکرد، سپس گلوی فرزندش را جلوی چشمش میبرید!
قتل عام در حال وقوع بود...
اما ما میدیدیم، میشنیدیم، میخوردیم، خوش میگذراندیم و بازی میکردیم!
پس از کشتار سربرنیتسا، قصاب، رادوان کاراجیچ فاتحانه وارد شهر شد و اعلام کرد:
سربرنیتسا همواره شهر صربی بود و اکنون به آغوش صربها بازگشت.
صربها به زنان مسلمان تجاوز میکردند و ایشان را مدت نُه ماه زندانی میکردند تا اینکه او زایمان کند.
چرا؟
یک صرب به یک روزنامه غربی گفت:
ما از زنان مسلمان میخواهیم که نوزادان صرب به دنیا بیاورند.
ما بوسنی، سارایوو، بانیالوکا و سربرنیتسا را به یاد میآوریم
میگوییم و تکرار میکنیم:
ما بالکان را فراموش نخواهیم کرد.
ما هرگز غرناطه را فراموش نخواهیم کرد .
ما هرگز فلسطین را فراموش نمیکنیم .
🔴 در سیامین سالگرد جنایت اروپا و صربها در بوسنی میگوییم: فراموش نمیکنیم، نمیبخشیم و هرگز شعارهای مدارا، همزیستی و حقوق بشر را باور نمیکنیم.
برگرفته از کانال تاملات حقوقی فیروز اصلانی استاد حقوق دانشگاه تهران
🔻دکتر حشمت درجریان نهضت جنگل اسلحه را تحویل داد بعد اعدامش کردند.
🚩 یالثارات الحسین👇
@Ylasaratalhosayn
⭕️علی دایی: مسئولین به جای مردم خودمان به فکر مردم غزه و لبنان هستند!
آقای دایی ماهانه چند میلیون خرج سگهای دخترتون میکنید
احمق نمیدونه اگه توی غزه و لبنان نجنگند، توی ایران باید بجنگیم
🇮🇷پشتیبان ولایت فقیه باشید
🚩 یالثارات الحسین👇
@Ylasaratalhosayn
🔴شیوع بیماری سالک به دلیل نگهداری سگ و گربه
🔹رئیس سازمان نظام دام پزشکی استان تهران:به دلیل نگهداری سگ و گربه بدون رعایت موارد بهداشتی در منازل، بیماری سالک در تهران به ویژه در منطقه یک آن شیوع پیدا کرده است.
🔹حیوانات پتی مانند سگ و گربه عامل انتقال بیماری سالک به انسان هستند که علاوه بر این بیماری شپش نیز در تهران به ویژه مناطق شمالی تهران در بین خانوادهها و کودکان مشاهده شده است
🇮🇷پشتیبان ولایت فقیه باشید
🚩 یالثارات الحسین👇
@Ylasaratalhosayn