⭕️ولی بر خلاف اون چیزی که باید باشه
که میگن تو روضهها بلند بلند گریه کنین!
من واقعا نمیتونم!
حالا بلد نیستم یا روم نمیشه...
نمیدونم!؟🥲
کلا نمیتونم بلند گریه کنم
ولی انقدر شدت گریه زیاده
اون جملهی امیرالمومنین رو کاملا
با تمام وجودم حس میکنم
که میگن استخوان در گلوم بود
بعد از فاطمه
از شدت بغض و غم...
واقعا غم دنیا اون لحظات
روی قلبم آوار میشه
گریهی زیاد و بغض سنگین...
اما همچنان نمیتونم #بلند گریه کنم
بله!
درست نیست اینجور
اما...
همیشه یاد بچههای
حضرت فاطمه میافتم
اون شبا و روزایی که
باید آروم آروم گریه میکردن
▪️اما درد اینجاست
که اونا معرفتشون بیشتر بود
درنتیجه غمشون سنگینتر بود
اون صحنه رو با چشماشون دیدن...
و در عین حال باید...
آروم گریه میکردن
منو کسی مجبور نکرده
ولی غمی که بچههای فاطمه کشیدن...
همونجا که حسین مادر رو بیرمق میدید
میگفت مادر!
این روزها
نفس زدنت مختصر شده
یعنی که ماندن تو به اما و اگر شده...
یا اونجا که حسن...
حسنی که همهی اون ماجرا رو تو کوچه دید...
همه که خواب بودن
میومد کنار مادر تو گوشش آروم میگفت
مادر!
میشود روضه بخوانم؟
همه خوابند ببین
میشود گریه کنم؟
چشم کمی تر گردد
میشود پیشِ خودت
گریه کنم آهسته؟
میکنم دِق اگر این
درد مکرر گردد...🥀
@yohi133