eitaa logo
هیأت‌ دختران‌ یُمنا شهرستان‌ بهشهر
922 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
16 فایل
《 نحن‌ جنودک‌ بقیه‌ الله 》 گروه جهادی | 📍مازندران-بهشهر ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست... راه ارتباطی:👇 @admin_yomna کانال کتابخونه یُمنا:📚 @ketabnooshh
مشاهده در ایتا
دانلود
23.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍 پاسخ به شبهات محرم🖤 8⃣قسمت‌هشتم به خواهر شمر فحش ندید چون مادر حضرت عباسه به خواهر یزید فحش ندید چون زن امام حسنه به خودتون فحش بدید که بازیچه اختلافات خانوادگی‌‌شدین... هیأت‌دختران‌یُمنا‌شهرستان‌بهشهر 📲@yomna313_98 •••
H_Abbas - Master 002.mp3
14.92M
اِی مَشک سالم برسی کاش... نَزار حُسینـ برائ آب رو بزنه به حَرمله...:) هیأت‌دختران‌یُمنا‌شهرستان‌بهشهر 📲@yomna313_98 •••
بِســـم‌ِرَب‌ِّحُسَین❥︎」
مارا شبی به اشتباه کربلا ببر این بارهم ندیده بگیر اشتباه را . .!💔
... یکم روضه بخونیم...؟ به خیمه لشکر سرازیر شد حسین پیر شد حسین پیر شد😭 تو ناحیه مقدسه میگه: تاآنکه تورااز اسبِ سوارى ات سرنگون نمودند، پس با بدن مجروح برزمین سقوط کردى، درحالیکه اسبها تورا با سُم هاى خویش کوبیدند، وسرکشان باشمشیرهاى تیزِشان برفرازت شدند، پیشانىِ تو به عرقِ مرگ مرطوب شد، و بدنت به سمت چپ و راست به باز و بسته می شد ، پس گوشـه نظرى به جانب خِیام و حَرَمَت گرداندى نگاه از گوشه ی چشم از روی خجالت... از روی خجالت...💔💔💔
9.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در این لحظات سهمگین، بشنویم آیات قرآن را! بر فراز نیزه ای آرام جان، قرآن بخوان...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍 چجوری‌زنده‌بمونم‌🥲💔 🖤🕊 هیأت‌دختران‌یُمنا‌شهرستان‌بهشهر 📲@yomna313_98 •••
امروز خودمون روضه خون بشیم؟ نذار دلت اینجا باشه...💔
هیأت‌ دختران‌ یُمنا شهرستان‌ بهشهر
امروز خودمون روضه خون بشیم؟ نذار دلت اینجا باشه...💔
حسین شهادتِ تمام یاران و نزدیکان و خواصش را با چشم دیده بود... کمرش از شهادتِ علی اکبر و ابالفضل شکسته بود... از شهادتِ علی اصغر و فرزندان زینب خجل شده بود... با شهادتِ هرکدام از صحابه اش، بند بند وجودش گسسته بود اما همه را تحمل کرده بود!! چیزی که برای حسین سخت تر از تمام این ها بود و نگرانش می کرد، حرم و جسارتِ دشمنان به مخدرات بود... با تیر ها و نیزه هایی که به بدنش اصابت کرده بود، با تمام زخم های ناشی از کشیده شدن شمشیر بر بدنش ، با تمام دردی که وجودش را گرفته بود😭 باز هم نگاهِ نگرانش به سمت خیام بود؛ که مبادا دشمن جسارت کند، که مبادا دشمن حرمت شکند، که مبادا دشمن... لحظه ی آخرِ به گودال افتادنش هم که کسی نمی‌دانست حسین تمام کرده یا نه کسی آن وسط فریاد زد که به خیمه ها حمله کنید. حسین اما به زور تنش را بلند کرد... خوب شد که شمر گفت ابتدا سرِ حسین را بِبُرید و بعد به حرم.......💔💔💔
عمه جان عمه جان عمه جان این شب ها تو روضه ها میشنیدیم مصیبت هر کسی رو با وجود حسین(ع) تحمل میکردی...😭 امان از دل زینب... امان از دل زینب..‌.
هیأت‌ دختران‌ یُمنا شهرستان‌ بهشهر
عمه جان عمه جان عمه جان این شب ها تو روضه ها میشنیدیم مصیبت هر کسی رو با وجود حسین(ع) تحمل میکردی...
تو سر نداری، من سرِ رفتن ندارم😭 ماندی به رویِ خاك و عالم كربلا شد بندِ دلم بودی و هر بندِ تن تو انگار جایِ گندم ری آسیا شد بی دردسر سرگرم سر بود و نشست و آن قدر دست و پا زدی تا اینكه پا شد یكبار بوسیدم گلویت را چگونه... ...جایِ همان بوسه دوازده ضربه جا شد زینب زمین خورده ولی تو سنگ خوردی این زخم ها از ضربه های بی هوا شد آتش میان خیمه ی عباس افتاد دستی كنار معجر من بی حیا شد تو سر نداری دخترت معجر ندارد یعنی بریدند و كشیدند و جدا شد