هدایت شده از انجمن ادبی مَطلَع
🔥 آموزش تخصصی شعر و شاعری
اگه دنبال این هستید که شعر رو به شکل کارگاهی و کاملا اصولی یاد بگیرید و به تکنیک مضمون سازی دست پیدا کنید، حتما از دوره #نردبان استفاده کنید...
📣 این شش ساعت، از چیستی شعر شروع می شود و تا تکنیک سرایش و مضمون یابی جلو می رود و در طی این دوره با استاد هم در ارتباط خواهید بود!
🔥 پلن ویژه ما، ارتباط شاعر با کنگره های ادبی هست که اثر شما پس از ارزیابی ها و آپدیت جدید همین دوره، به کنگره های ملی می رسد.
📍 این دوره پلن های ویژه ای خواهد داشت و تا کنون بازخوردهای بی نظیری داشته.
برای دریافت دوره کلیک کنید:
https://axanacademy.com/product/%d9%86%d8%b1%d8%af%d8%a8%d8%a7%d9%86-%d8%a2%d9%85%d9%88%d8%b2%d8%b4-%d8%aa%d8%ae%d8%b5%d8%b5%db%8c-%d8%b4%d8%b9%d8%b1/
کد تخفیف 75% تا پنج شنبه 24 آذرماه:
75rooz
yosefpoor.ir
🔥 آموزش تخصصی شعر و شاعری اگه دنبال این هستید که شعر رو به شکل کارگاهی و کاملا اصولی یاد بگیرید و ب
بعضی از موضوعات:
• جلسه اول | شعر چیست؟ | 21 دقیقه
• جلسه دوم | ساختمان شعر | 15 دقیقه
• جلسه سوم | هوش موسیقایی | 24 دقیقه
• جلسه چهارم | ادراک و تامل | 15 دقیقه
• جلسه پنجم | افاعیل عروضی | 19 دقیقه
• جلسه ششم | ارکان موسیقی | 27 دقیقه
• جلسه هفتم | کارگاه تقطیع هجایی | 22 دقیقه
• جلسه هشتم | نگاه نو | 14 دقیقه
• جلسه نهم | سبک شناسی | 30 دقیقه
• جلسه دهم | امضای شاعر | 12 دقیقه
• جلسه یازدهم | قالب شناسی | 25 دقیقه
• جلسه دوازدهم | عیارسنجی | 12 دقیقه
• جلسه سیزدهم | جایگاه زبان | 16 دقیقه
• جلسه چهاردهم | قاعده احضار | 10 دقیقه
• جلسه پانزدهم | بار شناسی | 14 دقیقه
• جلسه شانزدهم | لایه بندی | 30 دقیقه
• جلسه هفدهم | مضمون چیست | 15 دقیقه
• جلسه هجدهم | نبض شناسی | 15 دقیقه
• جلسه نوزدهم | نبض شناسی ۲ | 10 دقیقه
• جلسه بیستم | کارگاه چه نویسی | 14 دقیقه
#استنصار
عقبی کلامت را قیامت می شمارد
دنیا سکوتت را عبادت می شمارد
بهر تکلم، بعد تعقیب نمازت
جبریل فرصت را غنیمت می شمارد
نزدیک هجده سال باران مدینه
انگشت تر کرده، فضیلت می شمارد
از اشتیاق درک نورت، ای شب قدر!
ماه از اذان صبح، ساعت می شمارد
خورشید یثرب صبح تا مغرب کنارت
دارد برای نور، حالت می شمارد
حاتم قلم در دست جایی کنج تاریخ
پشت در این خانه رعیت می شمارد
پشت در خانه به دق الباب، سائل
حق حق کنان هر دم کرامت می شمارد
پشت درِ خانه نبی ای روح تطهیر
فضل تو را روزی سه نوبت می شمارد
پشت در خانه فلک هم جای تسبیح
خیل ملائک را به دقت می شمارد
پشت درِ خانه تو را رد سلامی ست
آن را رسول الله دعوت می شمارد
پشت در خانه...دریغا شاعر تو
این واژه را ذکر مصیبت می شمارد
ای بغض استنصار! حالا چشمهایت
تعداد یاران را به زحمت می شمارد
نه دست نه پهلو...بگو قلب تو تنها
رنج علی را جزء محنت می شمارد
از دست "آن دو" میکشی آهی و جبریل
این را از آیات برائت می شمارد
مرگا به اسلامِ پس از تو کز پیمبر
آن زن که میدانی روایت می شمارد!
#مسعود_یوسف_پور
درک غمت ز فهم من و ما فراتر است
از هر چه داغ، مرثیه ات غمفزاتر است
گریه سلاح توست، ببار ای قیام اشک
از کربلا حماسه ی تو کربلاتر است
این های های گریه ز هوهوی ذالفقار
سوگند می خورم که صدایش رساتر است
آن خطبه ات اشاره به باغ فدک نداشت
ظلمی که شد به حق علی نارواتر است
ای کوه غم!
به یاری انصار دل مبند...
این شهر از همیشه خود بی وفاتر است
زخمت دهان گشود مگر درد دل کنی
دردا که زخمت از همه دردآشناتر است
مهمان سفره ی غمت اینبارهم علیست
پلک قدر پریده و چشم قضاتر است
مسعود یوسف پور | 1397 | تسبیح کلمات
دوری تو را بهانه کردن خوب است
شکوه ز غم زمانه کردن خوب است
از دیده به جای اشک، خون میگریم
یلداست... انار دانه کردن خوب است
📝 #مسعود_یوسفپور
در ذهن زمانه، روضه ای ناب گذاشت
صد داغ در این سینه بیتاب گذاشت
قبل از سفر شبانه اش چندین بار
بالای سر حسین خود آب گذاشت...
مسعود یوسف پور
@yosefpoor_ir
■ برای ام البنین علیها سلام...مادر ابالفضلی های عالم
چگونه وصف کنم، فخر بانوان عرب را
زنی که برده ابالفضل از او به ارث، ادب را
دوان دوان نگرد هاجران تشنه لب از پی
اگر که توسن فضلش کند نگاه، عقب را
سوادِ آینه ی عفت است چادر پاکش
بیاض دیده ی حجب است، بنگرید لقب را
زنی ز قوم رشادت، ز خاندان شجاعت
که شرح داده عقیل از همین قبیل، نسب را
یکی از آنهمه عامر که جدّ مادری اوست
که خود گرفته به بازی سرِ سنان غضب را
کمر به هزم ببندد حِزام، معنی اش این است
ابی که ام بنین پرورد، جلالتِ اب را!
بنی کلاب، همان شرزه شیر کز دم شمشیر
به بزم رزم، قفاخور کند سگان عرب را
مگر ز سفره ام البنین مدد شود این طبع
وگرنه خورده قلم طی کند چگونه تعب را
زنی که بر تن عباس کرده بافه ی غیرت
چنان که یاد علی کرد هر که دید سلب را
مهِ عشیره و عبدلله ست و جعفر و عثمان
هماره چارقد ستر، آن عفیفه ی رب را
یگانه ای ست که بسته ز چارسوی حوادث
چهار فرزندش، راهِ قوم جنگ طلب را
به شرح جنگ ابوفاضلش چه گویمت؟ این بس
که ذوالفقار علی واکند دومرتبه لب را
برید دشمن دون سر، از آن نخیل تناور
که مرگ را خوش می داشت، چون عرب که رطب را
برید دست و نبرید عهد دوست، گواهم
علم که دید یزید و سرود بانگِ عجب را
اگر چه او همه صبر و رضاست، شاکر از آنم
که چشم مادر غیرت ندید بزم طرب را
نگفت جعفر و عباس...گفت وای حسینم
به درک او نرسیدم ز من مپرس سبب را
چنان ز داغ حسینش گریست در همه ی عمر
که پلک زخم، بهم دوخت صبح و تیره ی شب را
مسعود یوسف پور
@yosefpoor_ir
هدایت شده از انجمن ادبی مَطلَع
🔥 ویژه برنامه «خاطرنشان» قسمت اول
• موضوع این قسمت:
حُسن مطلع و مقطع
• میهمان این هفته:
سید حسن میلانی
• مدت زمان:
چهل دقیقه
این ویژه برنامه، هر هفته از طریق سایت آکسان و آپارات منتشر خواهد شد.
جهت مشاهده یا دانلود این قسمت، اینجا کلیک کنید.
شب میلاد تو نه! پیشتر کعبه ترک برداشت
خدا ای مادر خلقت! برایت کادو وا کرده!
مسعود یوسف پور
روز مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• تست کاراکتر
انیمیشن جدیدی در راه است به امید خدا...
شهی که دُرّ و گهر می تراود از خاکش
به "کنتُ کَنز" زند نقب، مدفن پاکش
سه حرفِ نام علی چون سه لیله القدر است
که چشم شبزدگان عاجز است از ادراکش
خدا دری که به درک علی رسد بسته ست
هنوز مانده بشر در حدیث لولاکش
فرشته هر چه کند سعی، باز هم نرسد
به خاک پای علی نردبانِ افلاکش
اگر به نقش قدومش مزین است مسیر
گرانبهاست خسش، قیمتی ست خاشاکش
نظر به تخت خلافت نداشت آن شاهی
که خفت جای پیمبر وجود بی باکش
به کوری دو فراری که ننگِ هر جنگند
علی علیست اُحُد تا هنوز پژواکش
سپید بخت و سیه مست، آن که نزد ضریح
نگاه دوخته باشد به شاخه ی تاکش
مسعود یوسف پور | سحر سوم رمضان ۱۴۰۱
@nokhostein
در همان عصری که فرمان برد خورشید از علی
چشمه چشمه، اشک غربت خیز جوشید از علی
خطبه ی بی نقطه را کوفه شنید اما دریغ
خطبه ی با آه را جز چاه، نشنید از علی
مو به مو آگاه بود از سرّ عالم، حیف حیف...
دشمن از تعداد موی ریش پرسید از علی!!
شان او را روزگار آورد پایین...روزگار
آنچه که باید بفهمد را نفهمید از علی
عدل بود و داد، داد از قوم اشباه الرجال
عدل را این طایفه کِی میپسندید از علی
تا قیامت هم عقیل اصرار اگر میکرد...باز
غیر از این برخورد، برخوردی نمیدید از علی
□□□
آی حاجی های بیعت کرده! از سمت غدیر
خانه برگردید...اما برنگردید از علی
دوخت چندین وصله ی نو بر عبای غربتش
بد به دنیایی که آخر چشم پوشید از علی
#مسعود_یوسف_پور
@nokhostein