eitaa logo
نهر خَیِّن 🥀 جهاد تبیین
726 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
15 فایل
این کانال راهیان نور است روایتگرِ. هشت سال دفاع مقدس؛ سیره شهدا و فرماندهان؛ آزادگان؛ مدافعان حرم ؛ راهیان نور؛ جبهه مقاومت؛ گام تمدن ساز، روایت پیشرفت، جهاد تبیین امام و رهبری می باشد مطالب خود را ارسال بفرمایید آی دی ادمین: @Yousefiravi کپی آزاد 🤲
مشاهده در ایتا
دانلود
نهر خَیِّن 🥀 جهاد تبیین
بِسمـ ِاللهِ الرَّحمن ِالرَّحیمِ خاطره ارسالی #دختری در راهیان نور، اهل کشور کانادا #عــاشــقـانـہ
بِسمـ ِاللهِ الرَّحمن ِالرَّحیمِ خاطره ارسالی در راهیان نور، اهل کشور کانادا (نــذر چــهــل روزه) همه رو ندید رد می کردم ... یکی از اساتید کلی باهام صحبت کرد تا بالاخره راضی شدم حداقل ببینم شون ... حق داشت ... زمان زیادی می گذشت ... شاید امیرحسینم ازدواج کرده بود و یه گوشه سرش به زندگی گرم بود ... اون که خبر نداشت، من این همه راه رو دنبالش اومده بودم ... . رفتم حرم و توسل کردم ... چهل روز، روزه گرفتم ... هر چند دلم چیز دیگه ای می گفت اما از آقا خواستم این محبت رو از دلم بردارن ... . خواستگارها یکی پس از دیگری میومدن ... اما مشکل من هنوز سر جاش بود ... یک سال دیگه هم همین طور گذشت ... . اون سال برای اردوی نوروز از بچه ها نظرسنجی کردن ... بین شمال و جنوب ... نظر بچه ها بیشتر شمال بود اما من عقب نشینی نکردم ... جنوب بوی باروت می داد ... . با همه بچه ها دونه دونه حرف زدم ... اونقدر تلاش کردم که آخر، به اتفاق آراء رفتیم جنوب ... از خوشحالی توی پوست خودم نمی گنجیدم ... . هر چند امیرحسین از خاطرات طولانی اساراتش زیاد حرف نمی زد که ناراحت نشم ... اما خیلی از خاطرات کوتاهش توی جبهه برام تعریف کرده بود ... رزمنده ها، زندگی شون، شوخی ها، سختی ها، خلوص و ... تمام راه از ذوق خوابم نمی برد ... حرف های امیرحسین و کتاب هایی که خودم خونده بودم توی سرم مرور می شد ... . وقتی رسیدیم ... خیلی بهتر از حرف راوی ها و نوشته ها بود ... برای من خارجی تازه مسلمان، ذره ذره اون خاک ها حس عجیبی داشت ... علی الخصوص طلائیه ... سه راه شهادت ... . از جمع جدا شدم رفتم یه گوشه ... اونقدر حس حضور شهدا برام زنده بود که حس می کردم فقط یه پرده نازک بین ماست ... همون جا کنار ما بودن ... . اشک می ریختم و باهاشون صحبت می کردم ... از امیرحسینم براشون تعریف کردم و خواستم هر جا هست مراقبش باشن ... ادامه دارد... 📡@yousefi_ravi باماهمراه باشید
🌸گل هندوانه وصلوات از اطلاعات و عملیات ل 27 به تیپ انصار همدان مامور شده بودیم تا در منطقه دشت ذهاب شناسایی انجام دهیم. هوای منطقه بسیار گرم بود و بچه ها برای شنا به محل سرابگرم میرفتند. کشاورزان سرپل هندوانه میکاشتند و به رزمندگان میفروختند. و ما هم حدود 10نفر بودیم و یک هندوانه بزرگ خریدیم و در کنار اب انرا گذاشتیم تا خنک شود تا بعد از شنا انرا بخوریم. یکی از بچه ها هندوانه بزرگ را بین همه تقسیم کرد و وسط یا گل هندوانه را تقسیم نشده گذاشت. همه بچه ها نگاه‌شان به ان تکه بود که چه میشود. بعداز انکه هندوانه ها خورده شد نوبت گل هندوانه بود که یکی از بچه ها بالای تویوتا رفت و مثل حراج های خارجی شروع به صحبت کرد و گفت این گل هندوانه به حراج گذاشته میشود و هر کسی تعداد بیشتری صلوات بفرستد مالک گل هندوانه میشود. به یکباره بچه ها شروع به قیمت دادن شدند و از صد صلوات شروع شد و به چند هزار صلوات ختم شد و گل هندوانه به خریدار تحویل شد. جالب ان بود که خریدار هندوانه را بین دوستان تقسیم میکرد ولی خودش صلوات ها را میفرستاد. این حراج در هفته دو یا سه بار برگزار میشد و یکبار هم من توانستم با 5000صلوات یک گل هندوانه را بخرم و لذت شیرینی صلوات را با طعم هندوانه بچشم. اعضای شرکت کننده در حراج ها شهید محمد مرادی. شهید محمد طالبلو. شهید عباس عباسی. و برادران شیخ عباسی. ارسطو مصباح. علی نوری. محمد معارف وند و حمید شیرازی و.... رزمنده دلاور عباسعلی فلاح 😁🌸@yousefi_ravi باماهمراه باشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜ امیرالمومنین (علیه السلام): 🔅«اظهار توانگری گونه ای شکر است. فقیر نشان دادن، فقر می آورد». 🔅«إظهارُ الغِنى مِن الشُّكرِ، إظهارُ التَّباؤسِ يَجلِبُ الفَقرَ». 📚 میزان الحکمه، جلد ۸، صفحه ۵۳۳. 🥀به کانال نهر خَیِّن بپیوندید👇 📡@yousefi_ravi 👈
5.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببین چقدر در مسیر آرمان شهدا هستی ؟ ببین چقدر پایبند آرمانهای امام شهدایی ؟ ببین چقدر از رهبری تبعیت داری ؟ راستی احساس مسئولیت تو در برابر انقلاب اسلامی تا کجاست ؟ مراقب باش سقوط نکنی 📡@yousefi_ravi باماهمراه باشید
🌹 آیا با ۳۱۳ نفر میشود قیام کرد ؟ 🌷 در مقاله‌ای که یک اندیشکده یهودی به تازگی چاپ نموده، عنوان کرده است: 🌷 وقتی یک ژنرال ایرانی شیعه به نام "قاسم سلیمانی" می‌تواند ارتشی نیم‌سری و نیم‌نظامی چریک را در سطح خاورمیانه آماده سازی و تا آمریکای جنوبی و افریقا گسترش دهد که هیچ ارتشی درسطح جهانی تاب مقابله با آن را نداشته باشد، یا وقتی در مانورها بهترین ارتشهای جهان همچون ارتش آمریکا و اسرائیل مقابل آنها قرار می‌گیرند، به سمت نبرد فرسایشی پیش می‌روند و در نهایت درمانده و خسته، یا باید آتش‌بس استراتژیک، و یا شکست مذبوحانه را پذیرا باشند، می‌توان گفت: اگر در سطح جهانی فقط ۱٠٠ نفر نه ۳۱۳ نفر، از این چنین افرادی را شخصی در اختیار داشته باشد می‌تواند، ادعای رهبری و حکومت بر کل گیتی را داشته باشد!!! 🌷 همین اندیشکده عنوان کرد: در زمانی که "داعش" به کردستان عراق یورش برد، کردستان عراق ۹٠ هزار نیرو و انواع سلاح‌های سبک، نیمه‌سنگین، و سنگین را در اختیار داشت، که در عرض فقط چند ساعت شکست خورد! و ناچاراً در آخرین لحظات سقوط، دست به دامان سردار ایرانی "حاج قاسم سلیمانی" شدند، او فقط با ۴٠ نیرو برای مقابله با اشغالگران داعشی وارد کردستان عراق شد، خودِ سرکرده کردهای عراق "آقای بارزانی" می‌گوید: وقتی او و چهل نیرویش را دیدم، پاهایم سست شده بود و گفتم: فقط  همین چند نفر؟! اما وقتی خبر حضور "حاج قاسم" به گوش داعشی‌ها رسید، در نهایت ناباوری دیدیم که با شنیدن خبر حضور "حاج قاسم"، چند کیلومتر عقب نشینی استراتژیک نمودند! جالب آن‌که این چهل نفر، هر کدام متخصص یک قسمت از  امور نظامی بودند؛ مثل: ▪︎ اطلاعات، ▪︎ خمپاره انداز، ▪︎ بی‌سیم‌چی، ▪︎ نقشه خوان، ▪︎ طراح جنگهای درون شهری، ▪︎ طراح جنگهای چریکی و شبانه، ▪︎ طراح جنگهای نامنظم و خط شکن ▪︎ و... بعد از پیروزی بر "داعش" بود که بارزانی می‌گوید: تازه فهمیدم چرا همه جا صحبت "لشکر یک نفره" در میان است! ما با ۹٠ هزار نیرو در چند ساعت شکست خورده بودیم و "کردستان عراق" طومارش داشت در هم می‌پیچید، ولی یک نفر با ۴٠ نیروی زبده ، داعشِ تا بن دندان مسلح را عقب راند و کردستان را باز پس گرفت! آری وقتی خداوند وعده منجی را با حضور۳۱۳ یار می‌دهد، منظورش من و امثال من نخواهد بود، بلکه آنانی که در خود باوری به اعلا درجه رسیده باشند و خداوند را با چشم دل مشاهده کرده باشند، آنچنان فرماندهی و سربازی کنند که از صفر تا صد سربازی تا فرماندهی آنان فاصله‌ای کمتر از دو چشم از هم باشد، سر سپرده و تابع امر ولی زمانه خویش. 🌷 وقتی سردارانی از جنس شهدا، تابع امر ولی فقیه و همسو با آرمان‌های والای مهدوی همچون سلیمانی‌ها هستند، آن زمان به این ادراک خواهیم رسید.که با ۳۱۳ نفر می توان در زیر پرچم امام زمان(ع) دنیا را از تمام امراض، گرفتاری ها وبی عدالتی ها نجات داد. 📡@yousefi_ravi باماهمراه باشید
⊰•🤍🌺•⊱ . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حاج‌حسین‌یکتامیگفت: هرگاه‌مایل‌به‌گناه‌بودۍ این‌سہ‌نکته‌روفراموش‌نکن! 😉 -خدامیبینه .. -ملائکہ‌مینویسن .. -درحال‌مرگ‌میان.. مراقب‌اعمالمون‌هستیم!؟ شهدا‌مراقب‌اعمالشون‌بودن..(:💔 تلنگرانه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⊰•🤍•⊱¦⇢ 🍂@yousefi_ravi باماهمراه باشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻عکس دانش‌آموز شهید ۱۳ ساله‌ای که بر دیوار اتاق مقام معظم رهبری نصب شده 🔹شهید محمدرسول رضایی، دانش‌آموز مدرسه امیرکبیر، کم‌سن‌ترین شهید شهرستان اسدآباد همدان 🥀به کانال نهر خَیِّن بپیوندید👇 📡@yousefi_ravi 👈
5.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢سخنگوی نیروهای مسلح یمن: نیروهای مسلح یمن با موشک بالستیک هایپرسونیک اراضی اشغالی را هدف قرار داد 🔹این موشک مافوق صوت در ۱۱ و نیم دقیقه به هدف رسید. بیش از ۲ میلیون صهیونیست برای اولین بار در تاریخ دشمن مجبور به فرار به پناهگاه‌ها شدند. 🥀به کانال نهر خَیِّن بپیوندید👇 📡@yousefi_ravi 👈
نهر خَیِّن 🥀 جهاد تبیین
بِسمـ ِاللهِ الرَّحمن ِالرَّحیمِ خاطره ارسالی #دختری در راهیان نور، اهل کشور کانادا #عــاشــقـانـہ
بِسمـ ِاللهِ الرَّحمن ِالرَّحیمِ خاطره ارسالی در راهیان نور، اهل کشور کانادا (دعــوت نــامـــہ) فردا، آخرین روز بود ... می رفتیم شلمچه ... دلم گرفته بود ... کاش می شد منو همون جا می گذاشتن و برمی گشتن ... تمام شب رو گریه کردم ... . راهی شلمچه شدیم ... برعکس دفعات قبل، قرار شد توی راه راوی رو سوار کنیم ... ته اتوبوس برای خودم دم گرفته بودم ... چادرم رو انداخته بودم توی صورتم ... با شهدا حرف می زدم و گریه می کردم توی همون حال خوابم برد ... . بین خواب و بیداری ... یه صدا توی گوشم پیچید ... چرا فکر می کنی تنهایی و ما رهات کردیم؟ ... ما دعوتتون کردیم ... پاشو ... نذرت قبول ... . چشم هام رو باز کردم ... هنوز صدا توی گوشم می پیچید ... . اتوبوس ایستاد ... در اتوبوس باز شد ... راوی یکی یکی از پله ها بالا میومد ... زمان متوقف شده بود ... خودش بود ... امیرحسین من ... اشک مثل سیلابی از چشمم پایین می اومد ... . اتوبوس راه افتاد ... من رو ندیده بود ... بسم الله الرحمن الرحیم ... به من گفتن ... شروع کرد به صحبت کردن و من فقط نگاهش می کردم ... هنوز همون امیرحسین سر به زیر من بود ... بدون اینکه صداش بلرزه یا به کسی نگاه کنه ... ادامه دارد... 🥀@yousefi_ravi باماهمراه باشید
کاش می شد بچه ها را جمع کرد سنگر آن روزها را گرم کرد کاش می شد بار دیگر جبهه رفت جنگ عشقی کرد و تیری خورد و رفت 🥀به کانال نهر خَیِّن بپیوندید👇 📡@yousefi_ravi 👈