eitaa logo
نهر خَیِّن 🥀 جهاد تبیین
717 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
14 فایل
این کانال راهیان نور است روایتگرِ. هشت سال دفاع مقدس؛ سیره شهدا و فرماندهان؛ آزادگان؛ مدافعان حرم ؛ راهیان نور؛ جبهه مقاومت؛ گام تمدن ساز، روایت پیشرفت، جهاد تبیین امام و رهبری می باشد مطالب خود را ارسال بفرمایید آی دی ادمین: @Yousefiravi کپی آزاد 🤲
مشاهده در ایتا
دانلود
71.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلام شهید | سردار شهید علی چیت سازیان ▫️شهدا زنده‌اند، شهدا برای کسانی زنده‌اند که قدر اونها رو بدانند .. 🥀@yousefi_ravi باماهمراه باشید
نهر خَیِّن 🥀 جهاد تبیین
شهید علی چیت سازیان- از زبان برادر رزمنده و جانباز مصطفی عبدالعلی زاده فکر کنم یک ماهی تا شهادت علی
یک دفعه علی آقا چیت ساز اومد و وقتی وضعیت رو دید توی یک لحظه کلاه پشمی که سرش بود رو تا روی بینیش کشید پایین تا چهرش معلوم نشه و نشست زیر پای بسیجیها . وای خدا ، زمین و زمان دور سر ما میچرخید ، التماسش کردم علی آقا پاشو ، اخم کرد و گفت کاریت نباشه ، زود نیروها رو عبور بدید ، وقتی با تحکم حرف میزد هیچ کسی رو یارای مقاومت نبود . خدای من ، علی آقا چیت ساز ، همونی که همه عاشقش بودن ، همونی که شیر جبهه ها بود ، همونی که فخر تمام بچه بسیجیها بود ، همونی که عراقیا بهش میگفتن عقرب زرد خمینی ، همون فرمانده اطلاعات عملیات لشگر انصار الحسین (ع) ، همونی که قیافه قشنگش دل همه بچه های جبهه رو درگیر خودش کرده بود ، حالا نشسته زیر پای بسیجیها تا بیان و از روش رد بشن برن بالا . نیروهای گردان میامدن پاشونو اول میذاشتن روپای علی آقا ، بعد روی شونه ، بعدش رو سر علی آقا . خدایا آخه چطوری بگم ، یکی از بنده های خوب خوب خدا اومده نشسته زیر پای یه عالمه نیرو ، ما که موضوع رو میدونستیم فقط اشک میریختیم و سعی میکردیم که هر چه زودتر بچه ها رو عبور بدیم و نذاریم فشار زیادی به جسم علی آقا بیاد .                                        یه چیزی خیلی دلمو سوزوند ، بعضی از نیروها وقتی میومدن رد بشن پاشونو میذاشتن رو سر علی آقا ، چون پوتین هاشون گلی بود و لغزنده یه دفعه پاشون سر میخورد و از رو بینی و صورت علی آقا پایین میومد . خدااااااااایا آب باران هم از پشت سرش راه گرفته بود و از پشت وارد لباسش شده بود ، محمد علی عزیزم (فرزند شهید چیت سازیان) منو ببخش ، بخدا نمیدونم وقتی این نوشته ها رو بخونی چه حالی میشی ، تو رو قسم به روح پدرت منو ببخش ، تو این گیر و دار یه لحظه محسن مرادجو که بیسیم چی علی آقا بود از پایین شیار داد زد : علی آقا علی آقا علی آقا چیت ساز کجایی ؟ بیسیم از قرارگاه همه نیروها شوکه شده بودن که مگه علی چیت ساز معروف الان اینجاست ، مگه ممکنه اون اینجا باشه ، همه منتظر بودن این عقرب زرد خمینی از لای یکی از سنگها و جایی که مخفی شده بیاد بیرون ، که یک دفعه علی آقا از زیر پای بسیجیها بلند شد ، کلاهش رو داد بالا گفت : محسن من اینجام بیا بالا .                                      یاحسین اصلا برای نیروهای گردان باور کردنی نبود ، علی چیت ساز معروف که همه آرزوی دیدنش و یا نهایتا باهاش عکس انداختن رو داشتن ، الان زیر پای همه نشسته و شده پله برای صعود بقیه ، وقتی علی آقا رفت که بیسیم رو جواب بده اونجا غوغایی شد ، نیروهای گردان سر نشستن جای علی آقا با هم دعواشون شده بود دوسه نفری می نشستن و به بقیه اصرار میکردن بیایید از رو سر ما رد شید . من که تا ابد شرمنده علی آقا و خانوادش هستم ببخشید و حلال کنید 🥀https://eitaa.com/yousefi_ravi باماهمراه باشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ازدواج دیدنی 🔺دو برادر دو قلو با 🔺دو خواهر دو قلو 🇮🇷❤️@yousefi_ravi باماهمراه باشید
Part20_خار و میخک.mp3
18.32M
📗کتاب صوتی اثر شهید یحیی سنوار دبیر و فرمانده جنبش حماس ترجمه اسماء خواجه زاده تولید ایران صدا با صدای حسن همایی قسمت 0⃣2⃣ 🇵🇸https://eitaa.com/yousefi_ravi باماهمراه باشید ✌️
در مسیر فرودگاه امام با پرایدی تصادف کردم ‏پرایدهِ ۱۰۰ درصد مقصر بود ‏از سمند که پیاده شدم گفتم حاجی به پلیس زنگ بزنم؟ اما حاجی به شدت مخالفت کرد با جدیدت گفت: خودت مقصری خسارتشِ بده ‏گفتم حاجی پراید مقصره ‏اما حاجی اصرار کرد که تو مقصری ‏راننده پراید مات و مبهوت مونده بود خوشحال پول خسارت رو گرفت و رفت ‏گفتم حاجی چرا گفتید من مقصرم؟ ‏اون مقصر بود شما دارید به من ظلم میکنید ‏حاجی گفت عزیز من ما کجا میریم؟ ‏ما داریم میریم سوریه توی دل آتش ‏اما این راننده پراید نون آور خانواده اشِ ‏ما مبلغ خسارت دادیم و خوشحال شد ‏برای ما خیر و صدقه است تازه اگه ما در سوریه کشته بشیم معلوم نیست در جمع شهدا باشیم یا نه، باید گذشت کنیم و به خاطر اعمالمان خداوند به ما عنایتی کند. صلوات 🥀@yousefi_ravi باماهمراه باشید
22-tarkeshhaye_velghard.mp3_95308.mp3
1.21M
کتاب صوتی " ترکش های ولگرد" اثر داوود امیریان (داستان های طنز😁 دفاع مقدس) با صدای (رضا رهگذر) قسمت بیست و یکم 🥀https://eitaa.com/yousefi_ravi باماهمراه باشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ارکان توبه الإمام عليّ(ع): التَّوبَةُ عَلى أربَعِ دَعائِمَ: نَدَمٌ بِالقَلبِ، وَاستِغفارٌ بِاللِّسانِ، وعَمَلٌ بِالجَوارِحِ، وعَزمُ أن لا يَعودَ. امام على(ع): توبه، بر چهار ستونْ استوار است: پشيمانى در دل، آمرزش خواهى به زبان، تحقّق بخشيدن [به آن] در عمل، و تصميم گرفتن به تکرار نکردن [گناه.] کشف الغمة: ج ۳ ص ۱۴۱، دانشنامه قرآن و حديث جلد هفدهم، صفحه: ۴۸۰. 📡https://eitaa.com/yousefi_ravi باماهمراه باشید
19.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 📽 فیلمی بسیار زیبا و کمتر دیده شده از نبرد نزدیک و خانه به خانه مدافعان شهر خرمشهر با متجاوزین بعثی عراق در آغازین روزهای جنگ تحمیلی 🌸 یاد باد آن روزگاران یاد باد... 📌در ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ تیپ ۳۳ نیروی مخصوص ارتش عراق از خطوط مرزِی غرب شهر خرمشهر وارد خاک ایران شده و از طریق شلمچه ، گمرک ، سنتاب و ایستگاه راه آهن شروع به حملات متناوب برای تصرف شهر خرمشهر نموده و با تمام قوا با نیروهای مدافع شهر درگیر می شوند. این فیلم صحنه های کوچکی از آن نبرد سنگین را به تصویر کشیده است. 🥀https://eitaa.com/yousefi_ravi باماهمراه باشید
🌸 با یک صلوات در اختیار دشمن از خستگی تلو تلو می خوردیم، شوخی نبود، بیش از هفت هشت ساعت راه رفته بودیم. آن هم روی صخره ها و ارتفاعات. موقع برگشتن وقتی که بچه ها نه نای حرف زدن داشتند نه پای رفتن فرمانده گفت: برادرا! با یک صلوات در اختیار خودشان. همه خنده شان گرفته بود چون دیگر برای کسی اختیاری و توانی نمانده بود. یکی از بچه ها گفت: برادر! اگر در محاصره دشمن بودیم چه می گفتی؟ و او که در حاضر جوابی کم نمی آورد، پاسخ داد: هیچی، می گفتم برادرا با یک صلوات در اختیار دشمن ! 🥀@yousefi_ravi باماهمراه باشید
Part21_خار و میخک.mp3
20.35M
📗کتاب صوتی اثر شهید یحیی سنوار دبیر و فرمانده جنبش حماس ترجمه اسماء خواجه زاده تولید ایران صدا با صدای حسن همایی قسمت 1⃣2⃣ 🇵🇸https://eitaa.com/yousefi_ravi باماهمراه باشید ✌️