10.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تذکر جدی سردار سلیمانی به سر تیم حفاظتش به دلیل تحویل گرفتن یک خودروی ضدگلوله
🔹من نه ماشین خارجی سوار میشوم و نه مطلقا ماشین ضدگلوله سوار خواهم شد از این ادا اطوارها هم نمیخواهم، شما را هم نمیخواهم...
#شهید_قاسم_سلیمانی
#سردار_دلها
@yousof_e_moghavemat
الهی!
سیمخاردار میکشیم
به دورِ هرچه مغضوبِ توست...🌱
#استوری
@yousof_e_moghavemat
همیشه میگفت :
«من یک سرباز اسلام هستم»
و تا آخرین روز حیاتش همچون
یک سرباز ساده مشغول خدمت بود.
#امیر_جهاد_با_نفس
#شهید_سپهبد_علی_صیاد_شیرازی
@yousof_e_moghavemat
✨ پیامبر اسلام(ص) میفرمایند:
در این ماه، نفسهای شما تسبیح، خواب شما عبادت و دعایتان مستجاب است.🌹
امالی؛4:84
#ماه_رمضان
#حدیث_پیامبر_اکرم
@yousof_e_moghavemat
گرچه او کربلا و ما در هجر
فاصله بینِ ما نمیافتد ...
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله
#استوری
@yousof_e_moghavemat
21.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 گزارش خبری | از خرمشهر تا دروازههای فلسطین
🔸 حضرت آیتالله خامنهای: «این مرد، دست فلسطینیها را پُر کرد؛ کاری کرد که یک منطقهی کوچکی، یک وجب جا مثل نوار غزّه در مقابل رژیم صهیونیستیِ با آن همه ادّعا میایستد، کاری و بلایی سرِ آنها میآورد که آنها سرِ ۴۸ ساعت میگویند آقا بیایید آتشبس بدهید؛ اینها را حاج قاسم سلیمانی کرد. دستشان را پُر کرد. کاری کرد که بتوانند بِایستند، بتوانند مقاومت کنند.» ۹۸/۱۰/۱۸
#سردار_دلها
#شهید_قاسم_سلیمانی
#قدس_خرمشهر_دیگر_میشود
@yousof_e_moghavemat
بنده ی من...
سوگند به حق خودم که دوستت دارم
پس حق من بر توست که تنها مرا دوست بداری
#حدیث_قدسی
#ارشادالقلوب_جلد1_صفحه171
@yousof_e_moghavemat
#شهید_علی_چیت_سازیان
خواب مصیب ، معاونش را دیده بود و
حال غریبی داشت ،بهش گفته بود:
« خیلی دلتنگتون شدم هم دلتنگ تو،
هم دلتنگ بقیه شهدای واحد »
می گفت التماسش کردم و پرسیدم :
«از کدوم راهکار رفتی که به این مقام رسیدی؟؟»
شهید مجیدی هم گفته بود :
#راهکارِاشک
از فردای همان روزی که خواب دیده بود
تا صبح شهادتش، روز و شبی نبود که
چشمهایش خیس اشک نباشد
حالا به هر بهانه ای روزه، نماز، نماز شب
و یا حتی موقع توجیه نیروها و...
بغض توی گلویش جمع می شد و
گریه می کرد...
آن هم با صدای بلند ؛
بی ریای بی ریا...:)
برگرفته از کتاب 📚
خودسازی به سبک شهدا_ص۶۲
@yousof_e_moghavemat
رواق دِل بگشاییم ...
با دعای مُجِیر
با تَعَالَيْتَ يَا كَرِيم ؛
يَا كَرِيم کریمانه نگاهمان کن
#التماس_دعا_ی_فرج_و_شهادت
@yousof_e_moghavemat
#شهید_علیرضا_بابایی
"شهید علیرضا بابائی" نخستین شهید بسیجی مدافع حرم از مهد شهیدپرور استان مرکزی و شهر اراک است که در دفاع از حرم مطهر اهل بیت(ع) به خیل شهدا پیوست.
شهید بابائی، متولد 1351 بودند که از همان دوران جوانی در گروههای بسیج فعالیت داشت و این فعالیت را تا زمان اعزام به جبهههای سوریه ادامه داده بود، فعالیت خود را در دانشگاه اراک با سمت کارآمند آغاز و سپس به یکی از چهرههای ماندگار این محفل علمی مبدل شد.
شهید بابایی در تاریخ 25 اردیبهشت ماه سال 95 و در منطقه فلوجه عراق براثر عملیات تله انفجاری تروریستهای تکفیری پس از مجروحیت از ناحیه دو چشم و دست راست پس از انتقال به بیمارستان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
شهید مدافع حرم علیرضا بابایی در بخشی از وصیت نامه خود نوشته بود: «یقین داشته باشید که من با قلبی مالامال از عشق به اهل بیت (ع) و با عقلی سلیم و احساسی پایدار و منطقی پا در این مسیر میگذارم، نه جبری بر رفتن دارم و نه علاقهای به شهرت دنیا، بلکه بر اساس وظیفه شرعی دفاع از دین اسلام و تصفیه روح زنگار گرفته ام، این راه را انتخاب کردهام.
#آشنایی_با_شهدا
@yousof_e_moghavemat
6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ شهید حاج قاسم سلیمانے:
خداوند انشاءالله شهدای ما
را با سرور و سالار شهیدان
حسینبنعلے علیهالسلام
محشور بگرداند....
#سردار_دلها
#شهید_قاسم_سلیمانی
#استوری
@yousof_e_moghavemat
خبر شهادت محمد توسلی به احمد متوسلیان که همه نوجوانی وجوانی شان را با هم سپری کرده اند بسیار سخت و سنگین بود
شهید همت و کریمی و چراغی تصمیم گرفتند این کار از طرف بنده که سابقه دوستی زیادی با احمد داشتم صورت گیرد
پس شهید همت به مدرسه علوم دینی مریوان که من در آن جا مشغول کار بودم آمد
و خبر درگیری در گردنه گاران و شهادت محمد توسلی قائم مقام و جانشین احمد با جمعی را به من داد،
بنده هم بلافاصله نزد احمد آقا رفتم
که مشغول کار بود
شب قبل با او بودم و حرف مهمی نداشتم
با صغری و کبری بافتن و حرف و وصیت او را به خیابان کشاندم
بعد ازمدتی احمد گفت:
علی! حرف اصلی را بزن این حرفها نیست
گفتم حقیقت امر محمد توسلی با جمعی شهید شد گفت عجب امروز حال دیگری داشتم
چقدر به محمد گفتم امروز نرو حس دیگری دارم، شهید را به سردخانه بیمارستان برده بودند
باهم رفتیم
اصلا خبری از اشک و گریه نبود
با توجه به تجربه قبلی که از احمد داشتم
لحظه ای احمد را رها نکردم
تا اینکه آرام احمد در بغلم افتاد بعد
از هق هق گریه و به هوش آمدن به فرماندهی خود که برگزاری مراسم برای شهید بود
ادامه داد
شب زیارت عاشورا خواندند حاج احمد آن شب گریه های مردانه اش را یارانش دیدند
✔راوی: سردار جانباز حاج علی اکبر کسائی
تصویر سمت چپ اولین دیدار حاج احمد باپیکر مطهر شهید توسلی
#احمد_متوسلیان
#شهید_محمد_توسلی
@yousof_e_moghavemat