✍شهید حاج قاسم سلیمانی:
من از بیقراری و رسواییِ جاماندگی، سر به بیابانها گذارده ام؛ من به امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان میروم. کریم، حبیب، به کَرَمت دل بسته ام، تو خود میدانی دوستت دارم.خوب میدانی جز تو را نمیخواهم. مرا به خودت متصل کن.
📚بخشی از وصیتنامه
#سردار_دلها
#شهید_قاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
هرشب ز عشق روی تو ای آفتاب روی
از دود آه تیره کنم روی ماه را
شوریده شیرازی
#حاج_احمد_متوسليان در تصویر مشخص شده اند
#احمد_متوسلیان
#جاوید_نشان_احمد_متوسلیان
#جاوید_الاثر_احمد_متوسلیان
#اللهم_فک_کل_اسیر
@yousof_e_moghavemat
#استوری
💐 امروز #سالروز_شهادت #مدافع_حرم #سید_حسین_رئیسی
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...(تصویر مشاهده شود)
@yousof_e_moghavemat
تنـها پـروانـه هـا مـیدانـنـد
شهـادت از شهـد شـیرینتـر است ...
#غواصان
#مراسم_عسل_خوران
#قبل_از_عملیات
@yousof_e_moghavemat
امام حسن علیه السلام:
سزاوار نیست برای کسی که عظمت خدا را میشناسد، خود را بزرگ بشمارد. همانا رفعت و والایی آنان که عظمت خدا را میشناسند، آن است که تواضع کنند.
تحفالعقول، ج۱، ص۲۲۷
#حدیث_امام_حسن_مجتبی
#شهادت_امام_حسن_مجتبی
@yousof_e_moghavemat
#شهید_بهنام_محمدی_راد
نوجوان ۱۳ ساله که دراشغال خرمشهر درشهر ماند وآنقدر رزمنده ها رایاری کرد تابدیدار یارشتافت.
روزهایی که شهردست عراقی هاافتاده بودودشمن درهرخانه کمین کرده بود،موهایش راآشفته میکرد وگریه کنان به بهانه ی اینکه بدنبال مادرم میگردم برای رزمنده ها اطلاعات جمع میکردوبرای نیروها #مهمات و #آب میاورد.
چندبار بدست عراقیها میفتد وباگریه به آنهامیگوید که دنبال مادرش است وآنها که تصور نمیکردند چنین نوجوانی برای #شناسایی برود،اورا رها کرده بودند.
یکبارسیلی ای به صورتش زده بودند که جای دستشان روی صورتش مانده بود واو دستش را روی سرخی جای سیلی گرفته بودو چیزی نمیگفت فقط بااشاره مکان دشمن رابما نشان میداد.
سیدصالح #موسوی میگوید:
خانواده اش شهرراترک کرده وبه اهوازرفته بودنداما او برای کمک ما برگشته بود...
...وقتی ترکش خوردم مراپشت وانتی انداختند که ناگهان دیدم بهنام هم غرق خون کف وانت افتاده
وترکشی #قلب کوچکش را شکافته.باگریه صدا کردم بهنام ..
با شنیدن صدای من سرش را تکان داد و برای همیشه چشمان الهیش را بست.
📚 از کتاب سوی دیار عاشقان
@yousof_e_moghavemat
به روضههای کربلا ، کوفه و شام
یک تنه اقتدا میکند غواصِ ما ؛
دست بسته ، تشنه لب .....
#امان_از_دل_زینب
#غواصان_دست_بسته
#عملیات_کـربلای_چهار
@yousof_e_moghavemat
https://www.instagram.com/p/CTz522gI4jO/?utm_medium=copy_link
نشانی صفحه پرستوهای برباره👆👆👆
@yousof_e_moghavemat
#روایتی_از_شهدا
مسعود بسیار خاکی بود. یادم هست که بعد از تحصیلاتش، در مرکز تحقیقات فیزیک نظری مشغول شد. آن مرکز باغبانی داشت به نام علی آقا. یک روز که آقای دکتر به منزل آمد، دیدم تعداد زیادی گردو در ماشینش است.
از او پرسیدم: این گردوها از کجا آمده و چرا اینطور پخش شده؟ او گفت که موقع برگشتن از مرکز، علی آقا گفته بود که شیشۀ ماشین را پایین بکشید. من هم همین کار را کردم و علی آقا این گردو ها را میریزد داخل ماشین و میگوید که این گردوها مال شماست. شما برای ما خیلی با بقیه فرق میکنید.
مسعود هم گفته بود که نه من هم مثل بقیه هستم. علی آقا جواب داده بود که آخر شما تنها دکتر اینجا هستید که به من سلام میکنید. مسعود خیلی به بزرگترها احترام میگذاشت و اگر میدید یکی از دکترها برخورد بدی با کسی میکند تذکر میداد.
#دانشمند_هستهای
#شهید_مسعود_علی_محمدی
@yousof_e_moghavemat
هُوَ مَعَکُم اَینَما کُنتُم
هر کجا باشید خدا با شماست
« سوره حدید ، آیه ۵ »
#نماز
#دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat
صآحِبِصَبربہمَنصَبرےعِنایَتبِنَمآ
ڪهفِراقِحَرَمِدِلبَرِتانپیرَمڪَرد...
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسینع
#اللهم_ارزقنا_زیارت_کربلا
@yousof_e_moghavemat