eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
282 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸مي‌گفت : سعي مي‌كنم وقتي به خانه مي‌روم، نمازهايم را تقريبا جمع و جور و بدون مستحبات بخوانم. زيرا مي‌خواهم فقط سه چهار روز با خانواده باشم و بعد دوباره وارد كار شوم. واجبات را در كنار زن و فرزندانش انجام مي‌داد ولي به مستحبات در جبهه عمل مي‌كرد و مستحبات را در جبهه انجام مي‌داد. اين براي ما مهم بود. معلم زبانی نبود، معلم عملی بود. 🔹عباس به افراد بزرگ‌تر از خودش خیلی احترام می‌گذاشت. سه پیرمرد در گروهان ما حضور داشتند. خب به دلیل جهش یکباره من در کارها، دید خاصی به آن سه نفر داشتم. یعنی آنها را ضعیف تر از خودم می‌دانستم. یک روز به عباس گفتم: این سه پیرمرد را از گروهان بیرون کن، چون دست و پا گیر هستند و یک مرتبه می‌بینی اسیر دشمن می‌شوند. 🔸عباس گفت: برادر شیبانی اجازه بدهید در گروهان ما چند حبیب بن مظاهر داشته باشیم تا خداوند به احترام آنها ما را در این عملیات موفق کند. 🔹یکی دیگر از خصلت‌هاي عباس این بود که او بسيار متواضع بود و متکبر نبود. به دنبال مادیات نبود چون اگر بود بالاخره او در یک ارگانی کار می‌کرد و همه امکاناتی در اختیار داشت ولی مستضعف زندگی می‌کرد. خیلی هم به ياد مستضعفين بود . یعنی می‌خواهم بگوییم عباس معنی شام داشتن یا نداشتن و لباس داشتن یا نداشتن مستضعفین را مي فهميد. (به روایت سردارباقرشیبانی) رییس ستاد (ص) 🌷 ●ولادت : ۱۳۳۳/۱۱/۵ تهران ●شهادت : ۱۳۶۲/۸/۲۸ پنجوین ، عملیات والفجر۴ @yousof_e_moghavemat
🌹حسن یک قاچاقچی بود و البته مسلط به منطقه. حسین تصمیمش را گرفته بود می خواست به هر قیمتی شده جذبش کند.  شب رفتیم در خانه اش.  هم ترسیده بود و هم تعجب کرده بود.  حسین گفت:  می‌خواهیم  کمکی به ما کنید. کمک به لشکر اسلام.  حسن گفت:  من یک قاچاقچی هستم؛ دشمن شما!  حسین گفت به خودت دروغ نبند و اسلحه کلاش خود را از دوشش برداشت  و به حسن داد و گفت فردا بیا مقرر سپاه.  گفت من خودم اسلحه دارم.  حسین گفت: می دانم این  هدیه‌ای  باشد از طرف من. فردا عصر که شد و  و حسن را کلاش به دوش  در سپاه هویزه دیدم. از تعجب خشکم زد.  به حسین گفت: دام بدی برای من پهن کردی کردی. تسلیم!  من اسیرت شدم.  🌹حسین گفت: تو اسیر نیستی آزاده ای. من اگر آزادگی را از نگاهت نخوانده بودم، هرگز سراغت نمی آمدم. حسین معجزه کرده بود. حسن طوری دلبسته حسین شده بود  که حتی یک روز هم  نمی‌توانست نبیندش.  🌹بعد از شهادت حسین، یک سال نشده، در عملیات آزاد سازی بستان به حسین پیوست. ✍کتاب سه روایت از یک مرد @yousof_e_moghavemat
💠 شهید طمراس چگینی، یل ایلیاتی دلاور و از فرماندهان بزرگ لشگر المهدی (عج) 🔹 در اوج عملیات کربلای پنج مجروح شد و انگشتان یک دستش قطع شد ولی راضی نشد به عقب برگردد و گفته بود اگر دو دستش هم قطع شود جبهه جنگ را رها نمی کند و در همان عملیات به مقام والای شهادت رسید ... و مزد اخلاص و استقامت عاشورایی خود را از پروردگار دریافت کرد 🌷 شهادت: ۶ بهمن ۱۳۶۵ - شلمچه، عملیات کربلای ۵ 🌈 مزار: گلزار شهدای فیروزآباد استان فارس @yousof_e_moghavemat
🌺عن الإمام الْعَسْکَری علیه السلام: 《أجْمِعْ بَیْنَ الصَّلاتَیْنِ الظُّهْرِ وَالْعَصْرِ، تَری ما تُحِبُّ》 نماز ظهر و عصر را دنباله هم(در اوّل وقت)انجام بده، که در نتیجه آن فقر و تنگ دستی از بین می‌رود و به مقصود خود خواهی رسید🌺 کافی،ج۳ص۲۸۷ @yousof_e_moghavemat
◽️شهید سلیمانی، هم در زمان زنده بودنش استکبار را شکست داد، هم با شهادتش شکست داد. ۹۹/۹/۲۶ @yousof_e_moghavemat
«طریق پرواز» به سبک 🔹علی حیدری جوانی که دفترچه‌ای داشت که نامش را «طریق پرواز» گذاشته بود و اعمال روزانه خود را در انتهای روز با امتیاز مثبت و منفی مشخص می‌کرد و اینگونه به حسابرسی اعمالش می‌پرداخت و به خود تذکر می‌داد ... 🔹در بخشی از وصیت‌نامه‌اش آمده است: من خیلی کمتر عطر خریده‌ام زیرا هر وقت بوی عطـر می‌خواستم از ته دلم می‌‌گفتم "حسین‌ جان" آن وقت فضا معطر می‌شد. 🔹علی در سن ۱۹ سالگی در عملیات بدر به فیض شهادت رسید و در قطعه ۲۷ بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد/ بخشی از کتاب «علی بی‌خیال» زندگی‌نامه و خاطرات این شهید عزیز @yousof_e_moghavemat
🌹پدران و مادران همیشه منتظر شهدا که با عکس فرزندان خود روزگار سپری می کنند و حالا که روز به روز پیرتر می شوند چشمانشان هم یاری نمی کند تا عکس عزیزانشان را ببینند..... @yousof_e_moghavemat
🌷 شهید علی اکبر رحمانیان معاون طرح و عملیات لشگر ۳۳ حضرت المهدی {عجل اللّه تعالی فرجه الشریف} . شهادت = بهمن ۶۴ فاو / عملیات والفجر ۸ 💠 سخن شهید رحمانیان : « برادرم نمی دانی چقدر لذت می برم از سوختن در گلوله های دشمن که مثل باران بر زمین می ریزد چقدر دوست دارم که با قطعه قطعه شدن بدنم و حتی باقی نماندن خاکستری از پیکرم گمنام به دیدار دوست بشتابم » @yousof_e_moghavemat
عکسی که به دیوار قدیمی گشته هر روز به این خسته سلامی می داد با رمز و اشارات و سکوتی شیرین هر صبح سپیده دم پیامی می داد حالا که سفر می کند این سوی دو چشم جز خاطره ای سرد نمانده در یاد ای کاش که عکس دیوار زبان باز کند تا لحظه به لحظه را زند او فریاد گم گشتم و جا ماندم از این قافله من دلدار نیامد از غریبی بیداد @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سخنرانی حاج‌قاسم درباره گروهک تروریستی منافقین 🔹شما آمریکایی‌ها به این زباله‌های بیرون‌ریخته ملت ایران و به این زن ولگرد دل بسته‌اید و او را در تلویزیون‌ها می‌چرخانید؟ @yousof_e_moghavemat