eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
283 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
💗 حاج احمد 💗
♦️3 راننده، حریف پرکاری حاج قاسم نمی‌شدند ✍«گاهی اوقات، 3 راننده برای حاج قاسم عوض می‌کردیم. راننده‌ها خسته می‌شدند، اما او همچنان می‌دوید و کار می‌کرد. خودش می‌گفت: "از ابتدای صبح که هنوز هوا تاریک است، از خانه بیرون می‌آیم و شب، وقتی به خانه برمی‌گردم که بچه‌هایم خوابند و نمی‌توانم آن‌ها را ببینم. "» روایت سردار حسنی به دیدار آخر می‌رسد. نفس بلندی می‌کشد و می‌گوید: «آخرین بار، 3 روز قبل از شهادتش به کرمان آمد. سه‌شنبه، کرمان بود. چهارشنبه رفت تهران. پنجشنبه در لبنان و سوریه بود و سحرگاه جمعه، در عراق به شهادت رسید. ببینید! اینقدر پرکار بود. یکی از دوستان به سردار گفته‌بود: اینقدر ندو. اینقدر خودت را خسته و اذیت نکن. حاج قاسم در جوابش گفته‌بود: "من اگر ندوم، نیروهایم راه نمی‌روند. من باید بدوم تا نیروهایم راه بروند"... می‌گفتند در آخرین جلسه‌ای که پنجشنبه در سوریه برگزار کرد، از ساعت 8 صبح شروع کرده‌بود و به غیر از زمان محدود نماز و ناهار، تا ساعت 3 بعدازظهر برایشان صحبت کرده‌بود. تاکید کرده‌بود: "همه بنویسند. هرچه می‌گویم، بنویسید. منشور 5 سال آینده را دارم برایتان می‌گویم." حاج قاسم گفت و نیرو‌ها نوشتند؛ از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج سال بعد، از شیوه تعامل با همدیگر و... بعد از جلسه سوریه، برای دیدار با سید حسن نصرالله به لبنان رفت و بعد از آن هم، پرواز به سمت عراق و ترور و شهادت... آخرین دست‌نوشته حاج قاسم، همانی بود که در آن نوشته‌بود: "خداوندا مرا پاکیزه بپذیر. خداوندا عاشق دیدارتم... " نیروهایش در سوریه بعد از شنیدن خبر شهادتش، آن دست‌نوشته را جلوی آینه محل استراحت سردار در مقرشان در سوریه پیدا کردند. تاریخ آن دست‌نوشته، 12 دی‌ماه، یعنی همان چند ساعت قبل از پرواز به سمت عراق بود.» @yousof_e_moghavemat
🔴 پیام رهبر انقلاب به مناسبت سالگرد شهادت دکتر چمران 🔹به استادان بسیجی دانشگاه و اجتماع آنان در روز ملی بسیج اساتید سلام و درود می فرستم و یاد دانشمند مجاهد شهید مصطفی چمران و دیگر شهدای دانشگاه را عزیز و گرامی می دارم. سایه مبارک استاد متعهد و متدین و مجاهد بر سر دانشگاه کشور یکی از بزرگترین نعمتهای الهی و نوید دهنده سرافرازی و رستگاری آینده ملت ایران‌ است.علم نافع و پیشرفته شما چه در موضوعات راهبردی و اساسی و چه در مسائل کاربردی نیاز حتمی و فوری کشور است. 🔹فعالیت استاد بسیجی تنها تعلیم نیست پیشرفت علمی، نواوری و ماهیت دانش و زبان آن آمیخته با اخلاق و تربیت نفسانی و همت گماشتن به دو گانه فراگیری تازه های علمی و‌ اجتهاد و تولید علم و وظایف دیگری از این قبیل نیز از جمله مسئولیت‌های استاد علم است و شما بسیجیان عزیز در همه این زمینه ها می توانید پیشگام و‌ پیشران باشید. توفیقات شما را از خداوند متعال مسئلت می‌کنم. @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
روایتی خواندنی از روزی که همه فکر کردند حاج قاسم در جنگ شهید شده است 🔺سردار مرتضی قربانی، فرمانده ویژه لشکر ۲۵ کربلا در دوران دفاع مقدس و همرزم شهید سلیمانی: 🔸من با حاج قاسم تماس گرفتم دیدم صدایش قطع شد. به بیسیمچی او گفتم گوشی را بده دست حاجی. رمزمان قاسم قاسم مرتضی بود. بیسیمچی گفت حاج قاسم شهید شد. این در تاریکی شب، دود و آتش و خمپاره بود. گفتم گوشی را به بنی اسدی یا رحیمی بده. در تاریکی گشت و آنها را پیدا کرد. گفتم چی شده؟ گفت حاجی افتاد روی زمین و شهید شده. 🔸حاجی بیهوش شده بود و آنها در تاریکی شب خیال می کردند شهید شده است. من دو سه تا از بچه های اصفهان را فرستادم گفتم سریع با برانکار بروید. زیر آتش رفتند. همین دوشکایی که حاجی را زد، صد برابرش در هر نقطه شلیک می شد. بچه ها رفتند و الحمدلله ایشان را با برانکار آوردند. جیپ فرماندهی من پشت خاکریز بود که حاجی را از روی خاکریز پایین آوردند. رفتم بالای سرش، دستم را روی پیشانی حاجی گذاشتم دیدم گرم است؛ پیشانی اش عرق کرده بود اما این دست کامل منهدم و رها شده بود. 🔸به بچه‌ها گفتم او را جمع و جور کردند. خونریزی زیاد بود و ترکش به سینه حاج قاسم اصابت کرده بود. همانجا یک اورژانس و آمبولانس داشتیم؛ ایشان را سوار آمبولانس کردم و با سرعت رفتند اهواز، چون سوسنگرد یک اورژانس ضعیف داشتیم. تا اهواز حدود یک ساعت و نیم راه بود. هوا بارانی شده بود و یک مقدار جاده لغزنده بود. اما احتیاط کامل انجام شد و ایشان را به اهواز رساندند. ایشان بستری شدند و جانشینان ایشان کمک کردند و ما به تمام اهدافمان رسیدیم./ سمت راست سمت چپ @yousof_e_moghavemat
بارالها! من براي زنده ماندن تلاش نمي‌کنم و از مرگ نمي‌هراسم، بلکه به شهادت دل بسته‌ام و از همه چيز دست شسته‌ام، ولی نمي‌توانم بپذيرم که ارزش‌هاي الهي و حتي قداست انقلاب، بازيچه دست سياستمداران و تجار ماده‌پرست شده است. (فرازی از ) @yousof_e_moghavemat
چقدر قدم زدی میدون مین رو... که من هر جا قدم می‌‌زارم اَمنه ... سردار در حال مشاهدۀ مین‌های ضد تانک که توسط خودش از میادین مین عراقیها بصورت شبانه برداشت شده و مجدداً علیه خود عراقی‌ها بکار گیری می‌کرد شهادت : ۳۱ خرداد ۱۳۶۱ گیلانغرب بر اثر انفجار مین حین خنثی‌کردن @yousof_e_moghavemat
🌹🕊🌹🕊🌹 ... من که در این عمر خود نتوانستم بهره‌ای از این اقیانوس بیکران الهی یعنی جهاد فی‌سبیل‌الله ببرم، ولی همواره سعی داشتم با چاکری مجاهدان مخلص خود را خاک پای آنها سازم. پدر و مادر پر قدرت و طاقتم مرا حلال کنید. همسرم مرا حلال نما و در تربیت اسلامی فرزندم شدیدا کوشا باش... فرازی از @yousof_e_moghavemat
‏سی‌ام خرداد سالروز ساقط شدن پهپاد  گلوبال هاوک امریکا توسط غیور مردان سپاه پاسداران @yousof_e_moghavemat
آن نکو روی که روی ازنظرم پنهان داشت از وِی این عشق که پیداست، نهان نتوان داشت جان بِدادیم به پیشِ درِ آن یار ، که او از پسِ پرده، رُخی همچو نگارستان داشت نو بهار آمد وبر طَرفِ چمن، پیداشد گل که ازشرمِ رُخَش ، روی ز ما پنهان داشت (سیف فرغانی) نفر چهارم ایستاده از سمت چپ در حال عکاسی هستند @yousof_e_moghavemat
لَختی استراحت ... و دوباره آغاز نبردی چندین ساعته ⚪️ زمستان ۱۳۶۵ عملیات سنگین و فرصت استراحت، کم . . . @yousof_e_moghavemat