eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
282 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
#قاب_ماندگار بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست..... پ.ن: چه قشنگ میگه حاج حسین یکتا: " تو قلبی که جای #شهید نیست اون، قلب نیست؛ قبره... #پاسدار_شهید_جواد_عامریان گلزار شهدای بهشت زهرا(س)، قطعه ۲۹، ردیف ۱، شماره ۱۴ @yousof_e_moghavemay
#اول_نیروها_و_زیردست‌ها یک بار که #همت و فرماندهان گردان ها دور تا دور سفره، نشسته بودند، #شهیدهمت بشقابی را برداشت که برای خود غذا بکشد🍽. ناگهان رو به بی سیم📞 چی کرد و گفت: «برادر! بی سیم بزن ببین به بچه ها در خط غذا داده اند یا نه؟»😕 او با این سؤال، دیگران را نیز منتظر گذاشت. وقتی جواب مثبت شنید، مشغول صرف غذا شد.🙂🍃 #شهید_محمد_ابراهیم_همت @yousof_e_moghavemat
بس که پاشیده ز هم مثل گلِ چیده، تنت می کند گریه به زخمِ بدنت، پیرهنت آیه با تیغ نوشتند به سر تا پایت نقطه با تیر نهادند به آیاتِ تنت... #بسیجی_شهید_عباس_اشرف_زاده گردان عمار لشگر ٢٧ محمد رسول الله(ص) تولد: ۱٣۴۵ شهادت: ۱٣۶۶/۱/٢۵؛ سردشت @yousof_e_moghavemay
🍃🌹🕊 #لاله‌های_آسمونی ‼️روز قبل از عملیات بازگشایی جاده سر دشت – بانه، انبار تنباکو توقف کرده بودیم قرار شد فردا ساعت دوازده عملیات داشته باشیم. ‼️وقتی صبح داخل حیاط شدم، با تعجب دیدم سیدرضا یخ های حوض را شکسته و در حال غسل کردن است. گفتم: «تو این سرما چیکار میکنی؟»لبخندی زد و گفت: «غسل شهادت.» ‼️وسوسه شدم. من هم غسل کردم. دندونهام از سرما به هم می خورد. عازم عملیات شدیم. او شهید شد و من سالم برگشتم. ✍️ به روایت سیدمهدی هراتیان #شهید_سیدرضا_ترابی 🌷 #سالروز_شهادت @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پسر فاطمه، نور هدی✨💖 سبزترین باغ بهار خدا💖 با تو دل از غصه رها می شود🌸 پاکتر از آینه ها می شود🌸 ای گل گلزار خدا، یا حسن عسکرى (ع)💖🌸 آینه ی قبله نما یا حسن عسکرى (ع)💖🌸 فرخنده میلاد باسعادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام✨💖 مبارک باد🌸🎊🌸 @yousof_e_moghavemat
#طنز 😂✋🏻 فرمانده گردانمون #شهیدحاج_علی_باقری نیم ساعت در مورد سکوت در شب حرف زد : برادرا هیچ صدائی نباید از شما شنیده بشه ! سکوت ،سکوت،سکوت کوچکترین صدا می تونه #سرنوشت یک عملیات رو عوض کنه.باید سکوت رو تمرین کنیم. گردان در یک ستون به حرکت در آمد و ما همه مواظب بودیم صدای پاهایمان هم شنیده نشود که در سکوت و تاریکی مرگبار شب ناگهان فریادی از عمق وجود همه ما را میخکوب کرد آقای #اسحاقیان بود مرد ساده دلی که خیلی دوست داشتنی بود: در تاریکی قبر #علی بفریادت برسه بلند #صلوات بفرست🤭 همه بچه مانده بودند صلوات بفرستند ؟ بخندند؟ بعضی ها اجابت کرده و بلند صلوات فرستادند و بعضی ها هم آرام اما حاج علی عصبانی فریاد کشید بابا سکوت سکوت سکوت😡 و باز سکوت بود که بر ستون حاکم شد و در تاریکی به پیش می رفت که، این بار با صدائی به مراتب بلندتر فریاد کشید: لال از دنیا نری بلند #صلوات بفرست .😂 وباز ما مانده بودیم چه کنیم ... حاج علی باقری دو باره عصبانی تر ... هنوز حرفهای حاج علی تمام نشده بود که فریاد #اسحاقیان بلند شد: سلامتی #فرماندهان اسلام سوم صلوات رو بلندتر ...😂😂 خود حاج علی هم از خنده نتونست دیگه حرف بزنه.😂😂😂 @yousof_e_moghavemat
در این آشوبِ شهـر ... دلتنگے برای شهادت یڪ عنایـت است ... باید شاڪر باشم خدا را ڪہ هنوز دلتنگم مے ڪند براے شمـا ... 📎شھدای والفجر8 🌹 @yousof_e_moghavemat
5.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
yamen: 🌫💦🍃🌹〰⭐️🕊 💦🍃🌹 🍃🌹 🌹 #پنجشنبه_می_آید... که یادمان بیاورد.. کسی بود که فکرش را نمیکردیم یک روز نباشد... 🕊شادی ارواح طیبه شهدا و همه اموات #فاتحه_و_صلوات🕊 ا🌹 ا🍃🌹 ا💦🍃 ✨ ✨ ا🌫💦🍃🌹〰⭐️🕊 ارسالی از طرف یکی از اعضای محترم کانال اجرشان با امام وشهدا ان شاء الله @yousof_e_moghavemat
🌸حدیث روزپنجشنبه🌸 #زیارت_اربعین 🌺قالَ الإمامُِ الْعَسْکَری علیه السلام: عَلامَهُ الاْیمانِ خَمْسٌ: التَّخَتُّمُ بِالْیَمینِ، وَ صَلاهُ الإحْدی وَ خَمْسینَ، وَالْجَهْرُ بِبِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم، وَ تَعْفیرُ الْجَبین، وَ زِیارَهُ الاْرْبَعینَ؛ علامت و نشانه ایمان پنج چیز است: انگشتر به دست راست داشتن، خواندن پنجاه و یک رکعت نماز (واجب و مستحبّ)، بلند خواندن «بسم الله الرّحمن الرّحیم» (حتی در نماز ظهر و عصر)، پیشانی را در حال سجده روی خاک نهادن، زیارت اربعین امام حسین – علیه السلام – انجام دادن🌺 حدیقة الشيعه ج٢ ص١٩٤ ❤️میلاد اقا حضرت امام حسن عسگری علیه السلام را شاد باش عرض میکنیم❤️ @yousof_e_moghavemat
#شهیدی_که_مادرش #صدایش_را_ازمزارش_میشنود روزی سید مهدی از جبهه آمد و گفت - #مادرجان! بازهم جدّم به دادم رسید. در حال انجام عملیات بودیم؛ در محوری که ما بودیم تمامی نیروها شهید شدند و من در آنجا تنها ماندم، راه را گم کرده بودم و نمی دانستم به کدام سمت باید بروم. آنقدر #جدم #حسین(ع) و اربابم ابالفضل را صدا زدم که به طور #تصادفی و غیر ممکن نیروهای خودی مرا پیدا کردند. هر سال روز مادر که می شود خواب می بینم #سیدمهدی روی سرم گلاب می پاشد، هدیه ای به من می دهد و پیشانی ام را می بوسد. هر هفته پنج شنبه ها بر سر #مزارش می روم و هنگامی که قبرش را می شویم، ناگهان از دِل #قبر سید مهدی مرا #صدا می زند و چند بار می گوید: - #مامان! سه بار این کار را انجام می دهد. سرم را روی قبر می گذارم و با سیدمهدی دردِ دل می کنم. سید احمد غزالی (برادرشهید) آخرین باری که می خواست #اعزام شود. با همه #خداحافظی کرد و من آخرین نفر بودم که باید با سیدمهدی خداحافظی می کردم، با هم روبوسی کردیم و همدیگر را در آغوش گرفتیم. سیدمهدی گفت: - داداش! این آخرین باری ست که می بینیمت و در آغوشت هستم. من دیگر برنمی گردم؛ حلالم کن. خیلی ناراحت شدم و گریه کردم. هیچ وقت سیدمهدی را اینقدر نورانی ندیده بودم. شب بعد، خواب دیدم که سید مهدی شهید شده است. دقیقاً یک هفته بعد خبر شهادت سیدمهدی را هم شنیدم. #شهیدسیدمهدی_غزالی 🆔 @yousof_e_moghavemat
♥️(شهیدابراهیم هادی)♥️ 🌸به کوچکترین چیزهایی که ما توجه نداشتیم دقت می کرد.😊🌱 اسراف در زندگیش راه نداشت.😍✨ تا می توانست، در هر شرایطی به مخلوقات خدا کمک می کرد. ✋🏻😌از هر لحظه ی عمر خودش بهترین استفاده را می کرد.🕊 یادم هست پشت باشگاه صدری، دور هم نشسته بودیم. کنار ابراهیم، یک تکه نان خشک شده افتاده بود.🍞 نان را برداشت و گفت: ببین نعمت خدا رو چطور بی احترامی کردند؟! 😐☹️نان خیلی سفت بود. بعد یک تکه سنگ برداشت. و همینطور که دور هم نشسته بودیم، شروع به خُرد کردن نان نمود.😳🙊 حسابی که ریز شد، در محوطه باز انتهای کوچه پخش کرد! 😱😶چند دقیقه بعد کبوتر ها آنجا جمع شدند. 🤗🙃پرنده ها مشغول خوردن غذایی شدند که ابراهیم برایشان مهیا نموده بود. 😄🌟✋🏻 📚 سلام بر ابراهیم۲/ص۱۴۷ @yousof_e_moghavemat