eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
279 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید حاج احمد کاظمی (نفر سوم از سمت راست) سپاه هفتم حدید قبل از عملیات والفجر مقدماتی اواخر سال ۶۱ @yousof_e_moghavemat
💠 چرا حاج قاسم سلیمانی وصیت کرد کنار یاران شهیدش دفن شود؟؟ ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 🌷شهید حاج قاسم میرحسینی، قائم مقام لشکر ۴۱ ثارالله (ع)- کرمان - (دوران دفاع مقدس) 💠 شهیدی که حاج قاسم سلیمانی در زمان نبردهای سنگین با داعش و تکفیری ها در عراق و سوریه به او توسل می‌ جست... @yousof_e_moghavemat
احمَد،احمَد،احمِد 😊 در عملیات بیت المقدس دو تا از فرمانده‌های تیپ‌های سپاه اسم کوچکشان \”احمد\” بود . احمد کاظمی‌و احمد متوسلیان . معرف هر دو در شبکه ی بی سیم قرارگاه احمد بود. تماس که می‌گرفتند از لهجه شان می‌فهمیدیم که کدام است . گاهی هم دو احمد با هم کار داشتند . احمد کاظمی‌، متوسلیان را این طوری صدا می‌زد : \” احمَد،احمَد،احمِد\”. @yousof_e_moghavemat
خاکی که باشی خدا خوشگلت می‌کند درست مثل شهدا ..... بچه‌ها در دژ خرمشهر، شیمیائی شده بودند او خودش را با موتور از شلمچه رسانده بود قوت قلب گردان بودو خیلی پر انرژی! خاک‌ها بر سر و رویش نشسته‌ بودو او هنوز چون ماه ‌می‌درخشید! ۸ @yousof_e_moghavemat
🍃میخواستی یک قهرمان ملی باشی! طوری که همه ی به خوبی یادت کنند.نمیدانستی با این غیرت و شجاعت مردانه ات در همان ، نه فقط اینجا روی زمین، که عرش هم به تو میبالد🌹 . 🍃میبالیم به تویی که هیچ نبودی.کاری نداشتی چه کسی میاید چه کسی نمی آید.تو بودی و خودت که با موهای ژولیده میرفتی توی دل ،بهانه میاوردی برایشان که دنبال مادرت میگردی و کی فکرش را میکرد یک بچه ی لاغر و استخوانی و ریز جثه آمده باشد برای ! چه سر نترسی داشتی . چه بودی تو! . 🍃چقدر هوای شهر و دیارم این روزها مردهایی مثل تو را نیاز دارد. که توی وصیت نامه سه خطی شان بنویسند نمیدانم چه بگویم فقط آرزوی دارم. . 📅تاریخ تولد : ۱۲ بهمن ۱۳۴۵ . 📅تاریخ شهادت : ۲۸ مهر ۱۳۵۹ . 📅تاریخ انتشار : ۲۸ مهر ۱۳۹۹ . 🥀مزار شهید : قطعه شهدای کلگه، شهرستان مسجد سلیمان @yousof_e_moghavemat
گوشے‌ام پر شده از عکس ضریحت ارباب مونس لحظه‌ی دلتنگی شبهای من است با خیال حرمت زندگے‌ام می‌گذرد خواب شیرین حرم آخر رویای من است @yousof_e_moghavemat
🔰صاحب شما 🍂أَحـْمـَدُ بـْنُ مـِهْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ وَ إِسْمَاعِيلَ بْنِ عَبَّادٍ الْقَصْرِيِّ جـَمِيعاً عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّيِّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي إِبْرَاهِيمَ(علیه السلام) جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي قَدْ كَبِرَ سِنِّي فَخُذْ بِيَدِي مِنَ النَّارِ قَالَ فَأَشَارَ إِلَي ابْنِهِ أَبِي الْحَسَنِ(علیه السلام) فَقَالَ هَذَا صَاحِبُكُمْ مِنْ بَعْدِي🍂 ◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️ 🍃داوود رقي گويد: به موسي بن جعفر(علیه السلام) عرض كردم: قربانت گردم، من پير شده ام مرا از دوزخ رهايي بخش (امامم را به من بنما) حضرت با دست اشاره به پسرش ابوالحسن(علیه السلام) نمود و فرمود: اين پس از من صاحب شماست.🍃 📚الکافی،ج۳،ص۸۹،ح۳ @yoyusof_e_moghavemat
روزِ ما مـزه‌ی لبخندِ تو را ڪم دارد ... @yousof_e_moghavemat
🚨اینجاکه‌پلیس‌نیست 🚙چـراکمربندمیبندی؟ @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
یکی از عملیات ها بود که فرمانده دستور داد بود شب هیچکس تکون نخوره و صداش درنیاد😳 وقت نماز صبح شد. آفتابه رو برداشتم رفتم وضو بگیرم که یکدفعه احساس کردم کسی اون طرف تر تکون میخورد. ترسیدم😫 نمیتونستم کاری بکنم، تنها بودم و بدون اسلحه و یک متر جلوترم یک بعثی که اگه برمیگشت منو میدید شهادتم حتمی بود. شروع کردم به دعا...گفتم خداجون من نیومدم کار بدی بکنم که الان گرفتار شدم اومدم وضو بگیرم پس کمکم کن.. یک لحظه چیزی به ذهنم رسید👏 لوله آفتابه رو گذاشتم رو سر عراقی و گفتم حَرِّڪ...😂( حرکت کن) بیچاره اینقدر ترسیده بود که به عربی میگفت نزن اینطوری شد که همه چی رو اعتراف کرد و عملیات به نفع ایران تموم شد😂 تا صبح همه رزمنده ها و فرماندمون از خنده داشتند غش میکردند😂😅 تا اینکه فرمانده گفت: بچه ها دلهاتون رو پاک کنید اونوقت با یه آفتابه هم میشه دشمن رو نابود کرد😂😂 @yousof_e_moghavemat