#اسلحمو_تحویل_نمیدم 💪👊🚩
روز ۱۸ خرداد که #حاج_احمد_متوسلیان با همراهانش میرسه سوریه، دیداری هم با حافظ اسد؛ رئیسجمهور سوریه داشته. وارد کاخ که میشن، محافظ میاد جلوی حاجی و میگه که شما باید کُلت رو از کمرت باز کنی و تحویل بدی.
حاجی به مترجمش میگه که این بابا چی میگه!؟
مترجم هم بهش توضیح میده که اینجوریه...
حاجی یه لبخندی میزنه و میگه: «یه سرباز، همیشه در حال نبرده و هیچوقت خودشو خلع سلاح نمیکنه.»
رفیقدوست میاد، محتشمیپور میاد، محافظین حاجی میان، هیچکدوم نمیتونن حاجی رو متقاعد کنن که اسلحشو تحویل بده!!!
دستِ آخر، واسه اینکه حاجی خیال همشونو راحت کنه، برمیگرده میگه:
«ما باید ابهتمون رو توی اینجا نشون بدیم که فردا بتونیم فرماندهی کنیم. شما محافظید، یه وظیفه دارید، ولی بنده فرماندهی نظامی هستم، قرار نیست سلاحمو تحویل بدم...من می خوام دو تا لشکر اونو [حافظ اسد] فرماندهی کنم، پس بزرگشون باید اینو بفهمه. من با این نگاه این کارو میکنم، وگرنه خودم خوب می دونم از نظر امنیتی باید اسلحه رو تحویل بدم.»
☆☆☆
به هر صورت، اون روز #حاج_احمد_متوسلیان با اسلحهی کُلت خودش روبروی حافظ اسد میشینه و محافظان حتی جرئت نمیکنن ازش بخوان تا خشاب و گلولههای اسلحشو خالی کنه و تحویل اونا بده...
✔
↘️
✍ برگرفته از کتاب جذاب و خواندنی #راز_احمد ، نوشتهی حمید داودآبادی.
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
#احمد_متوسلیان
#حاج_احمد_متوسلیان
@yousof_e_moghavemat