💗 حاج احمد 💗
#سپ_مایر_ایران ⚽️
- وقتی #تقی_رستگار داخل دروازه بود، هم خیال خودم راحت بود و هم خیال بازیکنهای تیم. (سرمربی سابق تیم فوتبال عارفِ قم)
- اگر تقی الآن بود، بیشک بهترین دروازهبان ایران و دروازهبان اول تیمملی بود.
- زمانی که تقی توی دروازه میایستاد، مهاجمان حریف از مقابلهی با او میترسیدند.
- تقی هر وقت جبهه بود، برای بازی خودش را میرساند و بعد برمیگشت جبهه.
- یک بازی فوقالعاده حساسی داشتیم. اگر میبردیم به دستهی دو صعود میکردیم و اگر مساوی میشدیم به دستهی دو سقوط میکردیم. دقیقهی ۸۲ بازی بود. ۳ بر ۲ هم عقب بودیم. تقی رستگار یک کار خطرناک و شیطنتآمیزی کرد. توپ را انداخت جلوی پای مهاجم حریف و او هم بیمعطلی توپ را وارد دروازه کرد. ازش پرسیدیم چرا اینکار را کردی؟ جواب داد بازیکن حریف چندین دقیقه است اینجا ایستاده و دوست داره گُل بزند. نخواستم امیدش را ناامید کنم.
در آن بازی به طرز عجیبی، در همان واپسین دقایق مانده به پایان بازی، سه گل زدیم و بازی را ۶ بر ۳ بردیم. تقی گفت دیدین من گفتم میبریم!؟ الان هم اون بازیکن گلش رو زد و هم ما بُردیم...
- فیزیک بدنی، نرمی بدن، شجاعت، نترسی و کلهشقی ایدهآلی داشت. خیلی از تیمها میخواستنش، اما روی تیم عارف تعصب داشت. جای خالی او با هیچ بازیکنی پرشدنی نبود.
⊹──⊱✠⊰──⊹
☆ گفتهها و تعاریف برخی از همرزمان و بازیکنان تیم فوتبال عارف در سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۱ از سردار دلیر سپاه اسلام #جاویدالاثر_تقی_رستگار_مقدم در کتاب #چشم_احمد نوشتهی برادر #امیرحسین_انبارداران .
□ عکس سمت چپی مربوط به #سپ_مایر ، دروازهبان افسانهای تیم ملی فوتبال آلمان و باشگاه #بایرن_مونیخ در دهههای اخیر است که به #دیوار_نفوذناپذیر و #دیوار_ژرمنها معروف بود. وی به همراه شاگرد خودش - #الیورکان - از دروازهبانان اسطورهای تاریخ آلمان و جهان به حساب میآیند.
#تقی_رستگار_مقدم
#آقا_تقی_چشم_ماست
#تقی
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ
#پلنگ_کردستان
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#مظلوم_تر_از_همیشه
💕💎.•°``°•.¸.•°``°•.💎💕
◇ محبوبیتی که #تقی میان بچهها داشت از نظر من کار خدا بود. من همانشب که در آن شرایط سخت [زیر سرمای منفی چند درجه دیماه کردستان، داخل جیپ به حالت نشسته] #نماز_شب خواندنش را دیدم، به این نتیجه رسیدم که محبوبیت تقی به خاطر همان گریه و اشک و آهِ سحرِ اوست. تقی جوانِ بااخلاصی بود، و از نظر من انسانی کامل بود. اگر از اطرافیان تخلفی میدید با مهربانی و با رأفت اسلامی او را از کارش پشیمان میکرد نه با تندی و خشم. من به یاد ندارم از زبان تقی غیبتی شنیده باشم، یا بشنوم از عیوب کسی حرفی زده باشد. اگر موردی بود طرف را محترمانه صدا میزد و او را به گوشهای میبرد و خیلی دوستانه موضوع را مطرح میکرد تا رفع اشکال بشود.
✠
تقی، ضمن اینکه بچهی شلوغی بود و شیطنتهایی هم داشت اما به نماز اول وقت و انجام واجبات و حتی مستحبات، خیلی اهمیت میداد. رفتارش برای دیگران درس بود. شاید به خاطر همین خصیصههایش بود که برادر احمد او را رها نمیکرد. تقی هم که این علاقه برادر احمد را با جان و روح خودش حس کرده بود از مسئولیتها و عناوینی که احمد نصیبش میکرد، طفره میرفت و در نقش همان رانندگی، کنار احمد میماند. این، کنارِ احمد بودن برای بقیه هم خیلی خوب بود، بچهها اگر کاری، فکری و یا مشکلی داشتند که به علت نجابت بیش از حد و شرم حضور نمیتوانستند با برادر احمد مطرح کنند به تقی میگفتند و او مسئله را جمع و جور میکرد، به تعبیری، #تقی_رستگار کلید حل مشکلات نیروها بود.
⊰──⊹
● خاطرات سردار سرافراز جانباز حاج #جعفر_جهروتی_زاده از #جاویدالاثر_تقی_رستگار_مقدم برگرفته از کتاب جذاب و خواندنی #چشم_احمد صفحات ۱۳۸ و ۱۳۹، نوشته #امیرحسین_انبارداران ☆
━━━🍃🌻🍂━━━
#تقی_رستگار_مقدم
#چهار_دیپلمات_ربوده_شده
@yousof_e_moghavemat