🌸 #جوانی_که_سوریه_را_به_آلمان_ترجیح_داد 🌸
💠
✅
#بسیجی پاکباخته #شهید_بابک_نوری_هریس 💎
.
.
ولادت: ۲۱ مهر ۱۳۷۱ ، #رشت
اصالت: #هریس از توابع #خلخال
مجرد، هیئتی، بوکسور، دانشجوی ارشد حقوق #دانشگاه_شهید_بهشتی و عضو #هلال_احمر
محل #شهادت : #بوکمال ، بر اثر اصابت ترکش خمپاره ، آبان ۹۶
مزار: #گیلان ، #گلزار_شهدای_رشت 💠
.
.
یک روز مانده به یکی از پیروزی های بزرگ #جبهه_مقاومت و شکسته شدن آخرین سنگر داعش در منطقه #بوکمال ، فضای مجازی پر شد از تصاویری متفاوت از یک جوان #مدافع_حرم دهه هفتادی؛ جوانی با ظاهری شبیه مدل های سینمایی.
قصه #شهید_بابک_نوری از همین جا سر زبان ها افتاد ...
وقتی عکس هایش در کانال های تلگرامی و صفحات اینستگرام منتشر و روی قضاوت خیلی ها خط کشیده شد _قضاوتی که معیار و اندازش چشم آدم ها بود_ خط کشی که نمی توانست عکس آخرین سلفی بابک در #سوریه را کنار عکس های قبل از اعزامش بگذارد...💌
.
...اما حالا #بابک شده یک نماینده برای دهه هفتادی ها... برای همه آنهایی که گهگاهی به غفلت و با فاصله گرفتن از معنویات، متهم می شوند...
#بابک قصه ما هم «ارشد #رشته_حقوق دانشگاه شهید بهشتی» داشت و هم پذیرش ادامه تحصیل در آلمان؛ اما بجای آلمان از سوریه و صف #مدافعان_حرم سر درآورد...
بابک وقتی از این همه دل مشغولی های دنیایی برید، خدا هم خیلی زود مهر قبولی پای کارنامه اش زد و آبان سال ۱۳۹۶ #شهید راه دفاع از مرز های اسلام و حرم «حضرت زینب سلام الله علیها» شد...
جوانی که حالا خیلی ها به او لقب #زیباترین_شهید_مدافع_حرم می دهند.💌💎
.
* پدرش میگفت: «واقعیتش را بگویم، ما اصلا بابک را نشناختیم. در حال حاضر که بابک #شهید شده میبینم که پسرم چقدر در انجمنهای خیریه فعال بوده، میبینم همه جا او را میشناختند٬ اما انگار فقط ما هنوز او را نشناخته بودیم ...💓
.
شاید قصه شهید با آخرین سلفی اش در سوریه شروع شده باشد، ولی بعد از شهادتش همه با سیرت زیبایی که داشت، آشنا شدند؛ حتی خانواده خودش هم از خیلی فعالیت ها و کارهای خیری که کرد، مطلع نشدند.
او همه تصاویری را که بعد از شهادتش منتشر شدند برای دل خودش گرفت.💌💠
.
مادرش می گفت: «عروسی دوستش بود. بهش گفتم: چرا عروسیه دوستته رفتی مزار عکس گرفتی؟ گفت: مامان درسته عروسیه دوستمه ولی آدم توی خوشی ها هم نباید مردن رو فراموش کنه. هر وقت در خانه ورزش می کرد، نوحه «زینب زینب» را می گذاشت.»
مادر #شهید ادامه میدهد: «به من گفت که با اعزامم موافقت شده، من هم از روی احساسات مادرانهای که داشتم خیلیگریه کردم، شاید منصرف شود. اما بابک تصمیم خود را گرفته بود، گفت: «من حضرت زینب(س) را در خواب دیدهام و دیگر نمیتوانم اینجا بمانم باید به سوریه بروم. این قضیه رفتنم هم مال امروز و دیروز نیست مادر، من چند ماه است که تصمیمم را گرفته ام.» حتی شنیدم که به او گفتهاند که چطور میخواهی مادرت را تنها بگذاری و بروی، پسرم بابک هم گفته مادر همه ما آنجا در سوریه است.»
.
📄 بخشی از #وصیت_نامه_شهید :
خواهران خوبتر از جانم!!! من نمیدانم وقتی حسین(ع) در صحرای کربلا بود چه عذابی میکشید، ولی میدانم حس او به زینب (س) چه بوده!
عزیزان من!!! حالا دستهایی بلند شده و زینبهایی غریب و تنها ماندهاند و حسینی در میدان نیست. امیدوارم کسانی باشیم که راه او را ادامه دهیم و از زینبهای زمانه و حرم او دفاع کنیم...
#شادی_روح_شهدا_صلوات
#شهدای_مدافع_حرم
#شهدای_گیلان
☑ صفحۀ اینستاگرامی #شهید :
Instagram.com/be_yade_shahid_babak_nouri
- لطفاً حمایت و پیگیری کنید.
@yousof_e_moghavemat
۶ دیماه ۱۳۹۳ ---- سالروز شهادت حاج حمید تقوی فر (ابومریم)
از مسئولین و فرماندهان #جبهه_مقاومت ؛
▫️ بزرگ مردی که نقش بی بدیلی در آموزش و سازماندهی اولین هسته های نیروهای داوطلب مردمی عراق برای مقابله با داعش را داشت.
وی که در آن زمان بازنشسته نیروی قدس سپاه بود با شکل گیری داعش در عراق، خود را به آنجا رسانده و با کوله باری از تجربه ای که داشت، تیپ سرایا الخراسانی را از میان نیروهای داوطلب مردمی تاسیس نمود و تا زمان شهادت، در کنار آنها ایستاد. شهر سامراء ، هیچگاه رشادت های ابومریم را فراموش نخواهد کرد...
شهید تقوی، از جمله فرماندهان اطلاعات و عملیات دوران #دفاع _مقدس بود که مأموریت های برون مرزی متعددی را در طول خدمتش انجام داده بود.
با آغاز تحرکات گروه تروریستی داعش در منطقه، حاج قاسم سلیمانی او را به عنوان فرمانده محور سامرا معرفی میکند. وی مجاهدی نستوه و سراسر اخلاص و بیزار از پست و مقام دنیوی بود که سرانجام در ششم دی ۹۳ در منطقه عزیزبلد در سامرا در حالی که پیشرو نیروهایش بود؛ پس از آزادسازی کیلومترها مناطق مسکونی از چنگال داعش, در زیر آتش رگبار آن حرامیان با اصابت دو گلوله به پهلویش در میدان جنگ به شهادت رسید. پیکر این سردار بی ادعا در گلزار شهدای اهواز در جوار مزار پدر شهیدش به خاک سپرده شد.
شهید تقوی فر قبل رفتن: به دوستاش گفته بود: برویم عراق شهید بشویم،
وگرنه می مانیم یک سال دیگر بر اثر سکته، بیماری قندی یا چیز دیگر می میریم
حیف اگر شهید نشویم
@yousof_e_moghavemat