eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
283 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
. به یاد پاسدار رشید سپاه اسلام معاون ۲۷_محمد_رسول_الله_ص . برادر فرمانده ۱۰_سیدالشهدا_ع است. . شهید در تاریخ ۶۱/۰۲/۱۳ در در حالی به شهادت رسید که معاون فارسی تیپ ۲۷ محمد رسول‌الله(ص) بود و فرمانده‌اش در آن برهه زمانی، بود که دو روز بعد از معاونش در واقعه محاصره به شهادت رسید. . محاصره گردان سلمان در ۱۵ اردیبهشت اتفاق افتاد و در واقع این روزها سالگرد دفع سومین پاتک سنگین دو تیپ زرهی و مکانیزه سپاه سوم ارتش عراق در جاده اهواز-خرمشهر توسط ۲۷_محمد_رسول_الله_ص است که در سال ۱۳۶۱ و در جریان عملیات اتفاق افتاد. . سردار شهید است که در همین عملیات و در رزمی نفس‌گیر، روز ۱۵ اردیبهشت به شهادت رسید. . شرح نبرد سنگین جاده اهواز-خرمشهر، از روایت‌های زیبای مقاومت رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس است که تا پای جان جنگیدند به طوری‌که وقتی بچه‌های گردان‌های دیگر توانستند محاصره آنان را بشکنند و به بچه‌های گردان سلمان برسند حتی یک نفر از آنان هم زنده نمانده بود. . باشد که ادامه دهنده راهشان باشیم. . مزار: ۲۶ /ردیـف۶۲ /شـماره۴۷ . قسمتی از : خداوند ما را دارد آزمایش می‌کند چون ما می‌دانیم که آزمایش شویم حال که حق و حقیقت را می‌دانیم و به پوچ بودن دنیا اعتقاد داریم پس چرا خودمان را گول بزنیم و جزء راه الله راانتخاب کنیم پدرم ، مادرم بدانید که شهادت حد نهایی تکامل انسان است و آماده از دست دادن دیگر فرزندان خود در راه میهنت و خدا باشید و کوه باشید و چون کوه استقامت کنید لحظه ای از نام خدا غافل مباشید و برای فرزندان خود آرزوی پیوستن به سرور شهیدان حسین ابن علی( ع ) را داشته باشید و بر خودتان ببالید که امانت خدا بخود خدا برگردانیده‌اید. اگر زنده بودم همیشه یک راه را انتخاب می‌کردم و همچنانکه انتخاب کردم راه الله شهادت و ایمان یکتاپرستی بود چون من از سرورم حسین درس مبارزه و جهاد و درس شهادت را یاد گرفته ام ، من آموخته‌ام که زندگی مادی نکبت بار است و نباید منتظر باشیم که مرگ ما را فرا گیرد خودتان را مهیای سفر آخرت کنید فراموش نکنید امام زمان شما حضرت مهدی(عج) است لحظه‌ای از دعا برای سلامتی ایشان غفلت نکنید..... @yousof_e_moghavemat
عباسی برقی، نحوه اعلام کادر بندی رده های ستادی این یگان نوبنیاد را چنین روایت می کند: "... شب بیست و چهار بهمن، برادر #حسین_قجه‌ای به سراغمان آمد و خبر تعيين مسؤولین رده های تیپ ۲۷ را به ما داد... یکی از بچه ها، مقوای سفیدرنگ بزرگی را برداشت و همان جا با یک ماژیک درشت خط سیاه، شروع کرد به نوشتن نام مسؤولين منتخب برای رده های ستادی تیپ. او نوشت: احمد متوسلیان فرمانده تیپ محمود شهبازی جانشین فرماندهی محمد ابراهیم همت رئیس ستاد پشتیبانی عباس کریمی مسؤول واحد اطلاعات عملیات جعفر جهر وتی زاده مسؤول واحد تخریب سید محمدرضا دستواره مسؤول واحد پرسنلی محمد حسین مردی ممقانی مسؤول واحد بهداری رزمی علی میرکیانی مسؤول واحد تدارکات محمد رستم مسؤول واحد تسلیحات سیف الله منتظری مسؤول واحد موتوری علیرضا نجفی مسؤول واحد مخابرات علی گچ کار تهرانی مسؤول واحد پدافند علیرضا ناهیدی مسؤول واحد ادوات غلامرضا یزدانی مسؤول واحد توپخانه @yousof_e_moghavemat
🌦 بعد هم همه نیروهای مستقر در زمین صبحگاه از جمله #حاج_محمود_شهبازی و #حاج_همت را شروع کرد به دوانیدن. بچه ها، خواب آلوده و سرمازده. اکثر آزرده از این نحوهی برخورد خشن #حاج_احمد_متوسلیان، نیم ساعتی، سه - چهار دوره گرد زمین درندشت #صبحگاه_دوکوهه دویدند. هر از چندی، نهیب حاج احمد بلند میشد: "بدو... غر زدن موقوف... حرف بی حرف... بد و برادر، بدو!" 🔸یادش به خیر، #حسین_قجه‌ای با آن جثه ظریف و ریز نقش خودش، همان طور که خیس عرق پا به پای ما می دوید، به بچه هایی که زیر لب غر می زدند، می گفت: "بچه ها، مطیع باشید. به فرمان احمد گوش کنید." آنها هم که دیدند حسین خودش با چه مشقتی دارد پا به پای آنها می دود، دست از غرغر کردن بر داشتند. @yousof_e_moghavemat
💠 به صلاحدید #حاج_احمد_متوسلیان، در وهله نخست، تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) کار خود را با تشکیل دو گردان پیاده آغاز کرد. عباس برقی ماجرا را این گونه شرح می دهد: 🔸 "... فردای ورود سومین مجموعه از بسیجیان اعزامی به #دوکوهه، به دستور حاج احمد شروع کردند به تعیین مسؤولین گردان ها. یادم هست روی مقوایی نوشتند: #حسین_قجه‌ای فرمانده گردان سلمان فارسی #رضا_چراغی فرمانده گردان حمزه سیدالشهداء (ع) همین جا بگویم که حسین و رضا، در زمره کارآمدترین نیروهای حاج احمد در #جبهه_مریوان به شمار میرفتند. آن روز، رضا چراغی برای توجیه شناسایی به #محور_بلتا رفته بود که بر اثر انفجار گلوله خمپاره عراقی ها ترکش خورد و با همان وضعیت به دوکوهه برگشت. با ورود به پادگان، دید اسمش را نوشته اند به عنوان فرمانده گردان. بامزه تر، مساله برخورد حسین قجه ای با این انتخاب بود. این دلاور از فرط حجب و حیایی که داشت، وقتی فهمید فرمانده گردان شده، تا یکی دو روز حتی المقدور خودش را در جمع بچه ها آفتابی نمی کرد؛ بس که خجالتی بود." شهید حسین قجه ای نفر سوم ایستاده از راست @yousof_e_moghavemat
پس از فتح خرمشهر، وقتی به شهر رفتيم همه روبروی #مسجد_جامع_خرمشهر جمع شده بودند. #حاج_احمد_متوسلیان كه وارد شد، همه صلوات فرستادند. 🔰 حاج احمد گفت: ای كسانی كه بر زمين های #خرمشهر خوابيده ايد، شما جانتان را فدایی كرديد و اين شهر را آزاد كرديد. بعد شروع كرد به نام بردن تك تك بچه ها: #حسين_قجه‌ای، #محسن_وزوايی، #احمد_بابايی، #محمود_شهبازی، #عباس_شعف، #علی‌اصغر_بشکیده و... شانه هایش داشت تکان میخورد. @yousof_e_moghavemat