eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
280 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 زمانی كه «حاج بصير» فرماندهي گردان يا رسول (ص) را به عهده داشت. روزي از طرف فرماندهي لشگر 25 کربلا آمدند و به او گفتند: «ابلاغی آمده مبني بر اينكه شما از اين پس به فرماندهي تيپ يكم لشگر منصوب شديد.» حاجي ابتدا قبول نكرد ولي بعد از اصرار زياد برادران فرماندهي، به آنها گفت: «من بايد فكر كنم.» آنها رفتند و فرداي همان روز دوباره آمدند و از او پاسخ خواستند. حاج حسين اين بار جواب مثبت داد. همرزمانش به او گفتند: «حاجي! چرا همان ديروز جواب مثبت نداديد.» وی در جواب گفت:«ديروز در آن حالت نمي توانستم فكر كنم و تصميم بگيرم. راستش رفتم و با خودم فكر كردم«امروز كه مرا به فرماندهي تيپ منصوب كردند اگر چند روز ديگر بخواهند اين مسئوليت را از من بگيرند و بگويند از اين پس بايد به عنوان يك تيرانداز در جبهه خدمت كني من چه عكس العملي نشان مي دهم؟ اگر ناراحت و غمگين شدم پس معلوم مي شود براي رضاي خدا اين مسئوليت را قبول نكردم. ولي اگر برايم فرقي نداشت پس مشخص مي شود كه اين مسئوليت را براي رضاي خدا قبول كردم و فرقي ندارد در كجا خدمت كنم. بعد ديدم اگر بخواهند مسئوليت فرماندهي تيپ را از من بگيرند برايم فرقي نمي كند لذا قبول كردم». @yousof_e_moghavemat
📜 بخشی از وصیت نامه شهید سردار حاج حسین بصیر 🔹امام گفتيم اگر همه وجودمان را در راه اسلام از دست بدهيم ترا تنها نخواهيم گذاشت ما مردمان كوفه نيستيم. 🔺فرمان تو فرمان پيامبر گونه است، امام گونه و نشأت گرفته از انديشه خدايي است با دل و جان خريدار پيام تو هستيم. 🌹 @yousof_e_moghavemat
┄۞✦✦۞🌸۞✦✦۞┄ . 🔸از فرماندهی لشکر، حکم فرماندهی تیپ را برایش آورده بودند. سریع با فرمانده لشکر تماس گرفت و گفت: من باید فکر کنم. همین طوری که نمی شود! فردا که دوباره آمدند، حاجی به حکم فرماندهی تیپ، جواب مثبت را داد. ❗من که از این قضیه تعجب کرده بودم، به حاجی گفتم: چرا همان دیروز جواب مثبت ندادید؟ حاجی هم گفت: دیروز در آن حالت نمی توانستم فکر کنم و تصمیم بگیرم. 💬راستش رفتم و با خودم فکر کردم، امروز که مرا به فرماندهی تیپ منصوب کردند. اگر چند روز دیگر بخواهند این مسئولیت را از من بگیرند و بگویند: «از این پس باید به عنوان یک رزمنده ساده در جبهه خدمت کنی»، من چه عکس العملی نشان خواهم داد؟ 🔻اگر ناراحت و غمگین شوم، پس معلوم می شود برای رضای خدا این مسئولیت را قبول نکرده ‏ام. ولی اگر برایم فرقی نداشت، مشخص می‏ شود که این مسئولیت را برای رضای خدا و به دور از هوای نفس قبول کرده‏ ام و فرقی ندارد که در کجا خدمت کنم چون دیدم اگر بخواهند مسئولیت فرماندهی تیپ را از من بگیرند، برایم فرقی ندارد، لذا قبول کردم. 🌷 @yousof_e_moghavemat
جبهه یعنی جسم و جان وقف خدا سردار همراه با رزمندگان @yousof_e_moghavemat
حاجی (حسین بصیر)داشت چیزی رو پتو پیچ می کرد تا مرا ديد لبخند مليحی زد و گفت: ميدونی اين چيه؟ من كه فهميده بودم ,گفتم:علی اصغر (بصیر) نيست ؟ حاجي گفت :آره ! درست فهميدی , داداش اصغرته !! من كه تمام وجودم را غم گرفته بود بغض راه نفسم را تنگ كرد. ولي نمی توانستم گريه كنم ,چرا كه وقتی حاجی را مي ديدم , با آن روحيه قوی خجالت می كشيدم گريه كنم ... آن لحظه كه حاجی اين حرف را به من زد،سوختم و از اين عظمت , هيبت , صبر و استقامت زبانم از حرف زدن , باز ماند... حاجي خواست جنازه علی اصغر را داخل آمبولانس بگذاردكه يكی از فرماندهان از راه رسيد و از حاجی سوال كرد:حاجی ! اين چيه داخل آمبولانس گذاشتی؟ حاجی هم با روحيه ای بسيار قوی و با طمانينه گفت :چيزی نيست , جنازه علی اصغر او كه هاج و واج مانده بود،هيچ نگفت و محو صورت حاجی شد. حاجی وقتی جنازه متلاشی و سياه شده علی اصغر را ديد , دست به سوی آسمان دراز كرد و خدا را شكر نمود و گفت : خدايا! شكر كه ما را لايق دانستی و از خانواده ما كسی به شهادت رسيد. از چپ: شهید علی اصغر بصیر، شهید حاج حسین بصیر و هادی بصیر 🌷سردار سرافراز ؛ جانشین لشگر ۲۵ کربلا دوران @yousof_e_moghavemat