eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
271 دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
43 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
💗 حاج احمد 💗
سه یار گمنام گیلانغرب، جبهه آوزین، تپۀ کرجی جمعه 25 دی 1360 چند روزی از ورودمان به جبهه نگذشته بود که اولین حادثۀ دل‌خراش به وقوع پیوست. پایین تپه و کنار جادۀ خاکی، پهلوی سنگر بچه‌های بسیج، سنگر نیروهای ارتشی قرار داشت که خدمۀ یک دستگاه تانک "ام-60" بودند. "ولی‌بگ ناصری" از ارتشیان مومن، فرمانده تانک بود. در سرکوب تحرکات دشمن، لحظه‌ای آرام و قرار نداشت. بعدازظهر آن روز، طبق روال هر روز برای کوبیدن سنگرهای دیده‌بانی دشمن، به سکوی شلیک رفت و پس از شلیک چند گلوله، به‌طرف آشیانه برگشت. تانک را کنار جیپ 106 در سینه‌‌کش تپه پارک کرد و از آن خارج شد. خدمۀ تانک هم به سنگر خود رفتند. "رمضان‌علی آپرویز" از بچه‌های بسیجی شمال که مسئول جیپ 106 بود، همان روز از مرخصی برگشته بود. آن‌طور که خودش می‌گفت، برای عروسی رفته بود. چند دقیقه‌ای برای احوال‌پرسی پهلوی ولی‌بگ ناصری ماند. در همان حین، "علی‌رضا فیجانی" که از امدادگر بود، به جمع‌شان پیوست. ناگهان خمپاره‌ای در پشت سرشان منفجر شد. آنها سراسیمه به داخل تانک رفتند. دقیقه‌ای در سکوت گذشت. از تانک خارج شدند و بین جیپ 106 و تانک قرار گرفتند که حدود دو متر و نیم فاصله داشتند. ناگهان سه گلولۀ خمپارۀ 120 در کنار‌شان منفجر شد. همه جا را دود باروت گرفت. گلوله‌های خمپارۀ 60 هم بالای تپه را زیر آتش گرفتند. یکی دونفر هم آن‌جا مجروح شدند. دمی بعد، آرامش کامل برقرار شد. بچه‌ها سراسیمه به‌طرف تانک دویدند. بدن‌های متلاشی آن سه نفر به اطراف پخش شده بود. خرج‌های گلولۀ 106 آتش گرفته بود و روی تکه‌های اجساد می‌پاشید و می‌سوخت. هوا رو به تاریکی می‌رفت که گریان و دست‌پاچه، اجساد تکه تکه شده را داخل آمبولانس گذاشتیم و به شهر فرستادیم. فردای آن روز، کیسه گونی‌ای به‌دست گرفتم و تکه‌های جاماندۀ بدن آنها را از اطراف جمع کردم؛ انگشت، پوست چانه و دیگر تکه‌های بدن هر سه. یکی دوتا از بچه‌ها آمدند کمکم تا همۀ آنها را جمع کنیم. گونی که پر شد، هرچه فکر کردیم هیچ راهی بهتر از این به ذهن‌مان نرسید که آن را در همان خط مقدم خاک کردیم، سپر کنده شدۀ جیپ 106 را هم روی آن نصب کردیم و روی تخته‌سنگی نوشتیم: "سه تن از یاران حسین (ع) رمضانعلی ‌آپرویز (بسیجی) ولی‌بگ ناصری (ارتشی) علی‌رضا فیجانی (سپاهی) (تابستان سال 1389 سفری به گیلان‌غرب داشتم. تپه کرجی را برای بازدید کاروان‌های راهیان نور آماده و بازسازی کرده بودند. متاسفانه برای گسترده کردن جاده، دامنۀ تپه کنار آن را کنده بودند که محل دفن آن سه شهید نیز از بین رفته بود.) * شهید "ولی‌بگ ناصری" متولد: 2 شهریور 1340 مزار: لرستان، کوهدشت، آبادی کوهدشت شمالی، گل‌زار شهدای تکیه اولاد قباد * شهید "رمضان‌علی آپرویز" متولد: 2 دی 1343 مزار: گیلان، لاهیجان، دهستان رودبنه، گل‌زار شهدای بهمدان قاضی‌محله * شهید "علیرضا فیجان پودنک" متولد: 4 اسفند 1340 مزار: فارس، شیراز گلزار دارالرحمه @yousof_e_moghavemat