eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
283 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
تخریبچی عملیات لو رفته بود و هر چه تلاش میکردیم با بی سیم با عقب تماس برقرار کنیم نمیشد. من و و یکی از بچه های و فرمانده گردان و یکی از مسوولین گروهان و برادر جعفری از که بی سیم روی کولش بود برای مشورت دور هم جمع شدیم. صحبت این بود که چکنیم؟؟؟؟ سر تیم میگفت: دستور امام است ما حمله میکنیم. من در آن لحظه شهادت را در چشمان دیدم یک دفعه و پشت سر اون سه نفر هم دویدند چهارقدم از من دور نشده بودند که یک خمپاره 60 جلوی پای خورد و سه نفر شدند و با انفجار خمپاره من هم مجروح شدم . ✍️ راوی: @yousof_e_moghavemat
نقشه عملیاتی کربلای2 تاریخ عملیات 1365/6/10 ✴️ خلاصه گزارش عملیات : نام عملیات : کربلای 2 زمان اجرا : 10/6/1365 مکان اجرا : منطقه عملیاتی حاج عمران عراق – محور شمالی جبهه جنگ رمز عملیات : یا اباعبدالله الحسین (ع) ارگان های عمل کننده : ارتش و سپاه اهداف عملیات : تصرف قله 2519 و ارتفاعات شهید صدر و خارج ساختن خطوط خودی از اشغال دشمن تلفات دشمن :3200 عمليات كربلاي 2 در 10شهريور 1365درمنطقه حاج عمران، با شركت يك تيپ از لشكر 10 سيد الشهداء (ع) و تيپ 9 بدر، 12قائم، 21امام رضا 105قدس، 155 شهداء كه در مجموع به استعداد 28 گردان از سپاه انجام شد. @yousof_e_moghavemat
یاد مردان خطر کرده بخیر آنان که زخمی ترین بوده‌اند شهیدان میدان مین بوده‌ اند ... ۱۰ شهریور ۱۳۶۵ ؛ حاج عمران رزمندگان تخریب لشکر۱۰سیدالشهداء که در زمان معبرگشایی مجروح شدند @yousof_e_moghavemat
❇️ فرماندهي اين عمليات به قرارگاه سيدالشهداء (ع)، يكي از قرارگاه هاي تابعه نيروي زميني سپاه واگذار شد. درشب اول عمليات، تپه شهيد صدر، تخته سنگي و مقر فرماندهي دشمن به تصرف نيروهاي خودي درآمد و در جناح چپ، به علت عدم دستيابي كامل به هدف ها، رزمندگان عقب نشيني كردند. درشب دوم، بارديگر نيروها از محور چپ دست به حمله زدند. اما موفقيتي به دست نيامد و عمليات با تصرف نيمي از هدف ها، به پايان رسيد. از جمله ويژگي هاي مهم اين عمليات حضور يك گردان از اسيران داوطلب عراقي درزير مجموعه تيپ 9 بدر در اين عمليات است كه به نوبه خود براي اولين بار در طول جنگ اين اتفاق افتاد. دومين ويژگي شهادت شهيد محمود كاوه فرمانده لشكر ويژه شهدا كه آوازه شجاعت و دلاور مردي آن زبانزد همگان بود. 1-مدافع حرم سردارشهید حاج حسین همدانی 2-سردارشهید مهدی خوش سیرت 3شهید گلستانی 4-شهید قبادی 5-شهید قلی پور 6-شهید علی زاده حماسه سازان عملیات کربلای2 لشگر قدس گیلان @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
mehr: 🌴 🌷 ▫️ شهادت : شهریورماه 1366 - سردشت(بلفت) ⚪️ رو از میشناسم داشتم از کنار یکی از چادرها رد می شدم دیدم یه صدای ناله میاد . توجه ام جلب شد، دنبال صدا رفتم و درب چادر رو بالا زدم دیدم یکی داخل چادر خوابیده و یک به گوششه و با لب های بسته و با تکان دادن دماغش از خودش صدا در میاره و از گوشه های پلک های بسته اش قطره های اشک سرازیره.💦 اول خیال کردم خودش رو به خواب زده . یکی دوبار دستم رو مقابل صورتش تکون دادم که شاید پلکهاش حرکت کنه اما عکس العملی نشون نداد. خواب خواب بود. کنجکاو شدم که با واکمن داره چی گوش میده. گوشی رو از گوشش آروم برداشتم . دیدم صدای ناله اش بند اومد. گوشی رو در گوشم گذاشتم . صدای با لحن حزینی بود که تا اون روز نشنیده بودم. ضبطش رو خاموش کردم و گوشیش رو کنارش گذاشتم و پرده چادر رو انداختم و رفتم. بعد از نماز ظهر و عصر در برگشت از اون رو کنار کشیدم و سر صحبت رو باز کردم و بهش گفتم راضی باش من خواب بودی اومدم خلوتت رو به هم زدم از اون به بعد گاهی واکمنش رو به من می داد تا اون قرآن رو گوش بدم یه خورده زبونش می گرفت. بعضی وقت ها از شدت علاقه ای که به من پیدا کرده بود می گفت: برادر جعفر؟؟؟ من توی گردان با همه دوستم اما فقط با تو رفیقم. من هم سر به سرش می گذاشتم و می گفتم : سیدجان .. رفیق یه دونه ر داره نه چند تا ررررررررررررررر😊 هم با تیم ما اومد عملیات و توی مسیر برگشت از شدت خستگی غش کرد و کلی ما رو معطل کرد. توی مستقر بودند و مقابل دشمن رو می کردند. یه شب توی سنگر بحث شد و هر کسی یه چیزی می گفت.. گفت توی شهادت سراغ من نمیاد تصمیم گرفتم از گردان برم به یه گردان رزمی. چند وقت بعد هم تسویه گرفت و از تخریب رفت یه روز صبح رفته بودم قاطر بگیرم. نزدیک تدارکات لشگر10 دیدمش. با هم روبوسی کردیم. گفتم برگشتی؟؟ گفت آره اومدم گردان کمیل لشگر27. سراغ همه بچه ها رو گرفت و از هم جدا شدیم چند روز بعد تازه از شناسایی برگشته بودم که یکی از بچه ها گفت : شده. و یادم میاد شنیدم که گفتند وقتی با آمبولانس عقبش می بردند چندین بار روح از بدنش جدا شده باز یرگشته و توی آمبولانس بلند شده و نشسته بود. به آرزوش رسید و ما موندیم و حالا حالا ها آرزو می کنیم: به هرکس قسمتی دادی خدایا شهادت قسمت ما می شد ایکاش🤲 ✍️ راوی : جعفرطهماسبی @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 آبانماه ۱۳۶۵ جمع بچه های تخریب لشگر10 با مداحی حاج جعفرطهماسبی ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔶 روزهای آخر آبان 65 مصادف با ایام ولادت و امام صادق (ع) بود یکی دو ماه بود که عملیات نرفته بودیم و گردان نیروی جدید گرفته بود و مشغول آموزش بودند بخشی از در منطقه در پیرانشهر و یه تعداد هم مشغول در مقابل خط پدافندی لشگر۱۰ بودند. چون مقدمات عملیات بعدی در حال انجام بود بخشی از بچه های تخریب هم کنار در حال تمرین غواصی و آموزش های آبی و خاکی بودند. شب ولادت پیامبر و امام صادق علیهم السلام فرصتی شد تا اکثر نیروهای تخریب در جمع شوند جشن با شکوهی به پا شد. اونجا هم بگ و مگو بود که بچه ها حین سرود خوندن کف بزنند یا نزنند. من که در این برنامه میخوندم اصراری بر کف زدن نداشتم و هم که فرمانده ما بود اعتراضی به کف زدن بچه ها نداشت. در حین سرود خوندن بعضی ها دو انگشتی کف میزدند و زیر چشمی به هم نگاه میکردند تا اینکه جلسه رو دست گرفت. ابتدا یه آه کشید تا همه ی توجه ها رو به خودش جلب کنه و بعد دستهاش رو بالا آورد و شروع کرد به کف زدن و یه عده نوچه هاش هم همراهی کردند و جلسه رو از دست ما گرفت. اون شب بچه ها خیلی شادی کردن. ✅ در 19 دی۶۵ و در به عنوان به (ع) مامور شد و در نبرد نزدیک با دشمن بعثی در داخل به شهادت رسید. راوی: جعفرطهماسبی @yousof_e_moghavemat