eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
279 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
💗 حاج احمد 💗
در بخشی از کتاب «به روایت همت؛ درس- گفتارهای معلم بسیجی شهیدمحمدابراهیم‌همت»، روایت سردار شهیدحاج‌محمدابراهیم‌همت از سفری که به اتفاق یارانش در معیت مرحوم حائری شیرازی به زیارت بیت الله الحرام مشرف شد،‌ آمده است،‌ که جالب و خواندنی است.😊👇👇 نقل می‌کند که «جای همگی شما در مراسم حج سال 1360 خالی! در آن سال خداوند قسمت کرد و ما به اتفاق برادر بزرگترمان حاج احمد متوسلیان و در معیت یکی از بزرگان این عصر و زمانه، یعنی آیت الله محی الدین حائری شیرازی نماینده حضرت امام در استان فارس و امام جمعه کنونی شیراز ، همسفر زیارت خانه خدا شدیم☺️. این همسفر شدن ما با ایشان از فرودگاه مهرآباد تهران، به هم اتاقی شدن ما با هم در شهر مکه🕋 منتهی شد و آقای حائری شیرازی؛ تا پایان آن سفر، در کنار ما بودند. به راستی چقدر لذت دارد که اعمال پیچیده و مناسک مشکل و در عین حال ظریف و دقیق را، انسان در معیت عزیزی به این بزرگی انجام بدهد؛ طوری که بتواند در هر منزل از منازل سفر، مسایل مربوط به هر مرحله را، از او بپرسد و پاسخ آنها را دریافت کند.♥️ ...خاطرم هست روز هشتم ذی الحجه پیش از حرکت به سمت صحرای عرفات، آقای حائری شیرازی به حاج احمد، شهید حاج محمود شهبازی و من گفت: مگر در زمان پیامبر اکرم و ائمه اطهار، آن بزرگواران برای عزیمت به عرفات، سوار ماشین می شدند😕؟. همگی جواب دادیم: معلوم است که این طور نبوده. ایشان پرسید: پس آن بزرگواران چه کار می کردند؟. گفتیم: باپای پیاده🙂 می رفتند. آقای حائری گفت: پس بهتر نیست تا ما هم از مکه پای پیاده به عرفات برویم؟!😇 آنجا از شنیدن این سخن شیوای آقای حائری چنان خوشحال شدیم که گفتیم: بله؛ پای پیاده🚶 می‌رویم. لذا در زیر آن آفتاب داغ☀️ و روی زمین داغ تر عربستان، پای پیاده از مکه به راه افتادیم. واقعا راهپیمایی خیلی سختی بود😣. شب بود که رسیدیم به مسجد "خیف"؛ اقامتگاه خاص مومنین و از آنجا هم، با پای پیاده، حرکت مان را تا بیابان عرفات ادامه دادیم. به مقصد که رسیدیم، کف پای همه ما بلا استثنا تاول زده بود🙁؛ مع الوصف، تجربه حضور در عرفات در روز بزرگ به قدری برایم لذت داشت، که اعتنایی به جراحت پاهایم نداشتم.. انگار که همین دیروز بود!"☺️ منبع: به روایت همت؛ درس- گفتارهای معلم بسیجی شهید محمد ابراهیم همت، بهار1359 تا زمستان1362، دوره 3 📕جلدی، کتاب سوم، درس گفتار سی و ششم،سخنرانی🎤 در جمع رزمندگان لشکر27، مکان: ارتفاعات قلاجه؛ اردوگاه شهید بروجردی، زمان: بعد از ظهر یکشنبه 27 شهریور1362 مطابق با عید سعید قربان، راوی: اسدالله توفیقی.🌹 @yousof_e_moghavemat
حضرت سيدالشهدا عليه السلام می‌فرمایند: دوست تو کسی است که تو را از [گناه] باز دارد و دشمنت، آن که تو را [بدان] وا‌دارد. مَنْ أحَبَّکَ نَهَاکَ وَمَنْ أبْغَضَکَ أغْرَاکَ... بحار الانوار، ج78، صفحه 128 @yousof_e_moghavemat
🌹 همه جای بدنش سوخت به جز ... 🌹از همان سن کودکی و نوجوانی علاقه خاصی به امام زمان(عج) داشت😇 می گفت: من دوست دارم امام زمانم (عج ) از من راضی باشد.🙂 🌱نماز امام زمان(عج) را همیشه می خواند.... صورت امیر را زنبور نیش زده بود. به حالت بدی متورم شده بود، اما اصرار داشت در مراسم تشییع شهید نوژه شرکت کند. وقتی از مراسم برگشت دیدم جای نیش زنبور خوب شده است. ازش پرسیدم چه شده: گفت: وقتی تابوت شهید نوژه تشییع می شد مردی نورانی را دیدم که سوار بر اسب در میان جمعیت بود. آن آقا شمشیری بر کمرش بود و روی شمشیرش نوشته بود: «یا مهدی-عج»یکباره امام به سراغم آمدند و پرسیدند: «صورتت چرا ورم کرده؟» بعد آقا دستی به صورتم کشید و گفت خوب می شود😊باورش برای خیلی‌ها سخت بود. اما نشانه ای که نشان از بهبودی امیر بود مرا به تعجب وا داشت. من حرف امیر را باور کردم. من که پدرش بودم از او گناهی ندیدم.... 🌱بارها[او را] در حال خواندن نماز امام زمان(عج) دیده بودم. برای کسی از این ماجرا چیزی نگفتم چون باورش سخت بود. 🌹شهید امیر امیرگان در سال 1366 به شهادت رسید. همه بدنش سوخته بود. ولی تعجب کردم. فقط گونه سمت راست صورت امیر همان جایی که آقا دست کشیده اند سالم مانده بود؛ حالا مطمئن شدم که فرزند پاک و مؤمن من در نوجوانی به خدمت امام-زمان-عج مشرف شده است. @yousof_e_moghavemat
🚩 🌸 ⚘ اواخر بهمن ۱۳۶۲، استان خوزستان، دشت جُفِیر. سردار عاشورایی سپاه اسلام در حال مذاکره با مهدی مبلّغ؛ فرمانده وقت سپاه منطقه ۱۰ تهران. 📸 منبع عکس: سایت Sarbandesorkh.ir 👉 @yousof_e_moghavemat
📝 متن خاکریز خاطرات ۲۳۹ 🌺 کاش قلبی به وسعتِ قلب این شهید داشتیم... هر چیزی که داشت رو بیـن فقرا و نیـازمندان تقسیم می‌کرد. بهش گفتم: سید جعفر! کمک کردن به مردم بسه؛ لازم نیست هر چی داری رو بدی به مردم و دستت خالی بشه ... اما آقا سید جعفر در جوابم گفت: حاضرم قلبم رو هم با مردم نصف کنم... 🌹خاطره‌ای از زندگی سردار شهید سید جعفر احمدپناه 📚منبع: فرهنگنامه شهدای سمنان، جلد۱ ، صفحه ۹۶ @yousof_e_moghavemat
رجب .... هنگامه راز و نیاز است برای عاشقان فصلِ نماز است @yousof_e_moghavemat
🌺عن الامام الباقرعلیه السلام: 《یَأْتِی عَلَی النّاسِ زَمانٌ یَغِیبُ عَنْهُمْ اِمامُهُمْ فَیاطُوبی لِلثّابِتِینَ عَلی اَمْرِنا فِی ذلِکَ الزَّمانِ اِنَّ اَدْنی ما یَکُونُ لَهُمْ مِنَ الثّوابِ اَنْ یُنادِیَهُمُ الْبارِی ءُ عَزَّ وَجَلَّ عِبادِی آمَنْتُمْ بِسِرّی وَصَدَّقْتُمْ بِغَیْبی فَأَبْشِرُوا بِحُسْنِ الثَّوابِ مِنّی》  بر  مردم زمانی می آید که امامشان از منظر آنان غایب می شود. خوشا به حال  آنان که در آن زمان در امر [ولایت] ما اهل بیت ثابت قدم و استوار بمانند! کمترین پاداشی که به آنان می رسد، این است که خدای متعال خطابشان می کند و می فرماید: بندگان من! شما به حجت پنهان من ایمان آوردید و غیب مرا تصدیق کردید. پس بر شما مژده باد که بهترین پاداش من در انتظارتان است🌺 کمال الدین،ج۱ص۳۳۰ @yousof_e_moghavemat
اول اسفند سالروز شهادت شهیدی که رهبر انقلاب او را اعتلای‌ اسلام دانست حاج همّت عاشق‌ او بود و او را بسیجی واقعی می‌نامید، حاج‌احمدمتوسلیان نبوغش را دریافت و مسئولیت توپخانه لشکر 27 را به او داد... @yousof_e_moghavemat