دست ز تو نمے کشم،
تا ڪہ وصال من دهی ...
هر چہ کنے بڪن بہ من،
راضے ام از رضاے تو ...
#شهید_مهدی_حسینی
روزتان_شهدایے🌷
Eitaa.com/@yousof_e_moghavemat
🗓 ۴ اردیبهشت سالروز شهادت
فرمانده قهرمان سپاه پاسداران پاوه
دوست و همراه حاج احمد متوسلیان
#شهید_غلامرضا_قربانی_مطلق
Eitta.com/yousof_e_moghavemat
#پست_مناسبتی
📸 اواخر زمستان ۱۳۵۸، مریوان - #حاج_احمد_متوسلیان در کنار شهید غلامرضا قربانی مطلق
❤️ سالروز شهادت غلامرضا قربانی مطلق در سال ۵۹
http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
❤️ #سردار_خندان ؛ #شهید_غلامرضا_قربانی_مطلق ❤️
◼ برادر #احمد از دست یکی از نیروها شدیدا عصبانی شده بود😠 و در حالی که زیر لب می غرید ،سوار خودرو 🚗 شد تا خودش را به محل استقرار او برساند .من و غلامرضا هم نشستیم کنارش،غلامرضا در حالی که سیگارش را آتش می زد سرش را به گوش من نزدیک کرد و زیر لب ،خونسرد گفت :قبل از اینکه کاری دست خودش یا آن بنده خدا بده باید یه فکری بکنیم !😏
من هم نگران بودم چهره برادر #احمد از غضب سرخ شده بود😠 .در این جور مواقع ما جرات نزدیک شدن به او را نداشتیم😱 ،اما غلامرضا عین خیالش نبود و در حالی که نیشش مثل همیشه تا بنا گوش باز بود😄 با زیرکی به صورتی که برادر #احمد متوجه نشد ،کلت کمری او را از غلافش خارج کرد و گذاشت تو جیب اورکت خودش بعد در حالی که نفس عمیقی می کشید به من چشمکی زد و آهسته گفت :این طوری خیالمان راحت تر است .😄😄
🔻
به مقر مورد نظر که رسیدیم برادر #احمد مثل فشنگ از ماشین پرید پایین . من هم نگران در پی او 😱 . اما غلامرضا خیلی راحت در حالی که به سیگارش پک می زد ،پیاده شد .کلاه لبه دار ارتشی اش را روی سرش جا بجا کرد و قدم زنان به طرف ما آمد ،برادر #احمد داشت ،با عصبانیت ،سر نیروی خاطی ،داد وهوار می کرد😬 .البته این را هم گفته باشم ،حق به جانب #احمد بود ،آخر آن نیروی سهل انگار ،با بی توجهی به اوامر برادر احمد ،حسابی کلافه اش کرده بود ومن و #رضا_دستواره هم که آنجا بود ، جرات دخالت نداشتیم .ناغافل برادر #احمد دست برد به طرف کمرش تا کلتش را بیرون بکشد که با جای خالی اسلحه مواجه شد !حسابی جا خورد .دیگر آتش غضب از چشمانش زبانه می کشید 😠که دیدم غلامرضا دستی به شانه او زد و سیگار نصفه ای را که بین انگشتانش بود به طرف برادر #احمد گرفت و با بی خیالی کامل ،گویی که هیچ اتفاقی نیفتاده است ،گفت:
😅
😅
برادر #احمد ،سیگار می کشی جانم ؟اعصابت راحت می شه ها !...
🔻
برادر #احمد علی رغم اینکه از سیگار بیزار بود ناگهان لبانش به خنده باز شد.
😃
😃
آتش خشمش فرو کش کرده بود و در حالی که سر خود را تکان می داد گفت :لا اله الا الله تو اینجا هم دست از شوخی بر نمی داری ؟😏😃😏
.
.
به دنبال او همه ما شروع کردیم به خندیدن😄 .غلامرضا ، همان طور جدی ایستاده بود و وانمود می کرد که از رفتار ما متعجب شده است و بعد از آنکه پکی به سیگارش زد آن را دور انداخت و به ما ملحق شد.😃
.
.
.
⭕✅⭕ منابع:"ستارگان آسمان گمنامی"نوشته ی محمد علی صمدی،نشر فرهنگسرای اندیشه،تهران-1378 - "سردار خندان" ششمین کتاب از سری کتب مردستان، نویسنده : محمد علی صمدی ،نشر آوینی
https://sapp.ir/yousof_e_moghavemat
https://gap.im/yousof_e_moghavemat
http://Eitaa.com/yousof_e_moghavemat
#اطلاعیه 📢📣🔊
🔵 با سلام خدمت همۀ اعضای محترم کانال « یوسف مقاومت »
...عزیزانی که آمادگی برای ادمین شدن و کمک رسانی جهت بهتر ارائه شدن مطالب را دارند به این ID اطلاع بدهند...
@Haj_Ahmad
💗 حاج احمد 💗
آیا جز این بود که یک دست غیبی در کار است؟چه کسی هلی کوپترهای آقای کارتر را ساقط کرد؟ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند. شنها مأمور خدا بودند، باد مأمور خداست.
امام خمینی ره؛ ۵ اردیبهشت ۵۹
🌹سالروز طوفان شن در طبس🌹
@yousof_e_moghavemat