eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
287 دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✦ یا من أرجوه لکل خیر! من، کم نه... بلکه همه‌ی خیرها را می‌خواهم 🌟 @yousof_e_moghavemat
☀️ روز، سرشار حس بودن است 🌈 جاده‌های عشق را پیمودن است... @yousof_e_moghavemat
💠 شهید محمود ثابت نیا؛ 🌿 فرمانده گردان كميل از لشكر ٢٧ محمد رسول الله(ص) 🌱 تاریخ تولد :١٣٣٥ 🌷 تاریخ شهادت : ۱۸ بهمن ماه ١٣٦١ محل تولد : /تهران /فیروزآباد محل شهادت :فکه ⚪️ قبل از اینکه او قدم به دنیای فانی بگذارد مادر بزرگوارش جهت سالم به دنیا آمدن طفل او را نذر حضرت ابوالفضل (ع) کرده بود. زندگی آنها ساده و به دور از هر تکلفی بود. احمد برادر دیگرش، هشت سال پس از او، در سال ١٣٤٣ به دنیا آمد. پس از آغاز تهاجم ارتش بعث عراق به میهن اسلامی، وی به جبهه رفت و ‌هفت ماه در کردستان و یک سال هم در سر‌پل ذهاب، بازی دراز و سومار با متجاوزان بعثی جنگید و پس از آن برای‌ دادن آموزش نظامی به نیروهای مردمی سپاه و بسیج به تهران برگشت. در این زمان خبر شهادت برادر كوچكترش احمد را به او دادند. او بعد از خاکسپاری برادرش و انجام مراسم مرسوم مجدداً به جبهه برگشت. وقتی در عملیات والفجر مقدماتی در منطقه گردان کمیل در محاصره قرار گرفت، محمود که فرماندهی گردان را به عهده داشت، با معدود نیروهایی که سالم مانده بودند، به جنگ نابرابر خود با ارتش متجاوز بعث ادامه دادند و پاتک‌های متعدد تیپ‌های زرهی عراق را، در هم کوبیدند. سرانجام پس از چند روز جنگ نابرابر که بین محمود و نیروهایش از یک سو و مهاجمان تا بن دندان مسلح بعثی از سوی دیگر جریان داشت، مظلومانه در قتلگاه فکه جنوبی به شهادت رسیدند و پیکرهای پاک آنها در منطقه باقی ماند.... @yousof_e_moghavemat
جز ڪوی تو در دل نبوَد منزل دیگر ... (نفر اول نشسته از سمت راست) @yousof_e_moghavemat
عشق را تنها در پناهِ شهدا جستجو میکنیم .... @yousof_e_moghavemat
چه شود گر به عیادت قدمی رنجه کنی که فغانم همه شب تا سحر از بیماریست من پرستار دو چشم خوش بیمار توام گرچه بیمار پرستی بتر از بیماریست تا دلم فتنهٔ آن نرگس بیمار تو شد بر من این واقعه نوعی دگر از بیماریست عیب خواجو نتوان کردن اگر بیمارست هر کسی را که تو بینی گذر از بیماریست همه بیماری او روز و شب از نرگس تست ورنه پیوسته مر او را حذر از بیماریست (خواجوی کرمانی) @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🌷 ۱۳٦۵/۱۱/۱۸ - سالروز شهادت سید محسن صفوی فرمانده قرارگاه صراط المستقیم سپاه 🔺شهید صفوی در سال ۱۳۳۳ در یکی از روستاهای اطراف «اصفهان» در خانواده‌ای متدین و اصیل دیده به جهان گشود. در زمان مبارزات سیاسی قبل از انقلاب با شهید مظلوم بهشتی ارتباط نزدیک داشت و در درگیری‌ها و عملیات نظامی اوایل سال ۱۳۵۶ مسئولیت تهیه مواد منفجره و سلاح به عهده او بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی طی حکمی مأمور تشکیل کمیته شهرستان سمیرم را نیز راه اندازی کرد. با توجه به حضور خوانین و مسئله سازی آنها در منطقه، با همکاری روحانیت منطقه، برادران حزب الله را سازماندهی کرد و سپاه را در این دو شهر تشکیل داد و تا مدت‌ها فرماندهی سپاه شهرهای یاد شده را به عهده داشت. 🔺مدتی بعد به عنوان مسئول مهندسی وزارت سپاه در استان اصفهان انتخاب شد. بعد از مدتی به منظور پشتیبانی فعال‌تر دولت از جنگ، قرارگاهی بنام صراط المستقیم زیر نظر قرارگاه مهندسی رزمی خاتم الانبیا (ص) تمام پروژه‌های مهندسی وزارتخانه‌های مختلف را زیر پوشش خود قرار داد. با توجه به دو هویتی بودن قرارگاه مزبور، علاوه بر پشتیبانی و نظارت بر پروژه‌های وزارتخانه‌های شرکت کننده در جنگ، نسبت به اجرای پروژه‌های مهم و مورد نیاز جبهه نیز با همکاری دو تیپ مهندسی رزمی کوثر و ابوذر و گردان مستقل فاطمه الزهرا (س) اقدام می‌گردد. 🔺 احداث جاده‌ها و پل‌های متعدد خاکی در هورها و جزایر خیبر شمالی مانند جاده‌های شهید همت، شهید جولایی، قمر بنی هاشم (ع) و احداث سد خاکی بسیار مهم و استراتژیک فاطمه الزهرا (س) در منطقه چوبیده بر روی رودخانه بهمن شیر و نیز سایت‌های متعدد موشکی و طراحی و تولید سنگرهای اجتماعی- که بعدها از شهادت ایشان به سنگر شهید صفوی معروف شد- و همچنین احداث کانال های متعدد دفاعی و مقرهای پشیتیبانی از اهم فعالیت‌ها و تلاش‌های شبانه روزی مجموعه برادرانی است که با مدیریت این شهید بزرگوار باعث پیروزی‌های تعیین کننده‌ای در صحنه‌های دفاع مقدس گردیدند. 🔺سرانجام در بهمن ماه ۱۳۶۵ و بعد از عملیات کربلای ۵ ایشان جهت انجام مأموریتی از جبهه به تهران آمد و در هنگام بازگشت در یک سانحه هوایی مظلومانه به شهادت رسید. 🍃خاطره‌ای از شهید شب عید نوروز سال ۱۳۶۴ به اتفاق از منطقه می‌آمدیم تا سری به خانواده‌هایمان بزنیم. وقتی وارد اهواز شدیم کنار یک مغازه میوه فروشی توقف نمود و گفت: «چطوره قدری میوه و شیرینی بخریم؟» گفتم: خوبه و مشغول جدا کردن میوه‌ها شدیم. ناگهان گفت: «عباس! من پشیمان شدم، میوه نمی‌خرم. شما بخر.» من که در بهت فرو رفته بودم. گفتم من هم نمی خرم، چطور شد مگه!؟ گفت: پول ندارم. گفتم من پول دارم. ضمنا حواست کجاست؟ وقتی بنزین زدیم کلی پول داشتی. گفت: عباس آن پول بیت المال بود پول شخصی ندارم. گفتم: معذرت می‌خواهم. سپس من با کلی التماس پول میوه را دادم و ایشان با قول اینکه قرض می‌دهم و بعدا پس می‌گیرم، قبول کرد. @yousof_e_moghavemat
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: خداوند در آسمان هفتم، فرشته اى گماشته است كه به آن ، «داعى» گويند، و چون ماه رجب فرا رسد ، آن فرشته هر شبِ آن ماه را تا صبح، ندا مى دهد: «خوشا بر ذاكران! خوشا بر طاعت كنندگان!». خداوند نيز مى فرمايد: «من، همنشين كسى هستم كه با من ، همنشين باشد، و مطيع كسى هستم كه اطاعتم كند، و آمرزنده كسى هستم كه از من آمرزش بخواهد. ماه، ماه من است و بنده، بنده من و رحمت، رحمت من. هر كه مرا در اين ماه بخواند ، پاسخش مى گويم، و هر كه از من [چيزى] بخواهد، عطايش مى كنم، و هر كه از من هدايت جويد، راه نمايش خواهم بود. اين ماه را رشته اى (ريسمانى) بين خودم و بندگانم قرار داده ام. هر كس به اين رشته (ريسمان) چنگ زند، به من مى رسد». الإقبال جلد3 صفحه174 @yousof_e_moghavemat