eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
286 دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
🌦 درهای رحمت باز است... 📌 قطعاً درهاى آسمان در شب اوّل گشوده مى‌شود و تا آخرين شب اين ماه بسته نمی‌شود. 📍 إنَّ أبوابَ السَّماءِ تُفتَحُ في أوَّلِ لَيلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ و لاتُغلَقُ إلى آخِرِ لَيلَةٍ مِنهُ؛ ✅ حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله 📚 بحار الأنوار، ج۹۶، ص۳۴۴ @yousof_e_moghavemat
🚩 💟 🌸 رزمنده دلاور و مخلص مسئول تدارکات لشکر در عملیات ⚘ ولادت: اول اسفند ۱۳۳۹ ، قم اخذ دیپلم فنی در سال ۱۳۵۸ عضویت در سپاه به تاریخ ۲ شهریور ۵۸ گذراندن دوره پاسداری در دانشگاه امام علی علیه السلام و خدمت در سپاه تهران عزیمت به پاوه به عنوان مسئول دسته عملیات انتصاب به مسئولیت تدارکات سپاه پاوه انتصاب به مسئولیت تدارکات تیپ۲۷ به دستور سردار " حاج احمد متوسلیان " 🌹شهادت: ۲ فروردین ۱۳۶۱ ، ، در حال رساندن تدارکات به رزمندگان تیپ به همراه برادرش 🚩 @yousof_e_moghavemat
▓ شعبه‌های جهاد ● یعنی مبارزه. در زبان فارسی، جنگ و ستیزه‌گری معنای مبارزه را نمی‌دهد. می‌گویی من دارم مبارزه می‌کنم: مبارزه‌ی علمی می‌کنم، مبارزه‌‌ی اجتماعی می‌کنم، مبارزه‌ی سیاسی می‌کنم، مبارزه‌ی مسلّحانه می‌کنم؛ همه‌ی اینها مبارزه است و معنا دارد. یعنی تلاشِ پُرنیرو در مقابل یک مانع یا یک دشمن. اگر هیچ مانعی در مقابل انسان نباشد، مبارزه وجود ندارد. در جاده‌ی آسفالته، انسان پایش را روی گاز بگذارد و با باکِ پُر از بنزین سفر کند؛ این را مبارزه نمی‌گویند. آنجایی است که انسان با مانعی برخورد کند، که این مانع در جبهه‌های انسانی، می‌شود دشمن؛ و در جبهه‌های طبیعی، می‌شود مانع طبیعی. اگر انسان با این موانع درگیر شود و سعی کند آنها را از میان بردارد، این می‌شود مبارزه. - در دیدار اعضای هیئت دولت ۱۳۸۳/۸/۲۰ مندرج در کتاب شیوا و بلیغ و بسیار جذاب و خواندنی در اندیشه‌ی حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای(مد ظله العالی) صفحه ۳۱ @yousof_e_moghavemat
🌷آن شب بعد از این‌كه با بچه‌ها کلی بازی كرد، نخوابید. گفت «ممكن است این ماه مبارك رمضان نباشم. دلم هوای دعای ابوحمزه ثمالی رو كرده؛ بیا با هم بخونیمش.» 🌷دعا را با هم خواندیم. نماز صبح را پشت سرش خواندم. بعد از او این همه نماز جماعت خواندم، هیچ كدام طعم این نمازهای دونفری‌‌مان را نداشت. ✍ راوی: همسر شهید 📚 نیمه ماه پنهان ۲۰ @yousof_e_moghavemat
📸 🔹این عکس معروف را ۳۷ سال پیش در چنین ایامی، عکاسی به نام پاولوسکی گرفته است. 🔹در آستانه بهار ۱۳۶۴ خورشیدی، آن روز استخبارات عراق، خبرنگاران را به منطقه عملیاتی جنوب بصره برده بود و این عکس، معروفترین یادگار آن روز شد:«تا همیشه یادمان باشد، امنیت اتفاقی نیست.» @yousof_e_moghavemat
رسول خدا (ص): هرگاه بهار وارد شد بسیار از قیامت یاد کنید زیرا شبیه است. @yousof_e_moghavemat
🌴 آخ کربلای پنج 😂😂 ▫️پسر فوق العاده بامزه و دوست داشتنی بود. بهش می گفتند «آدم آهنی» یک جای سالم در بدن نداشت. یک آبکش به تمام معنا بود. آن قدر طی این چند سال جنگ تیر و ترکش خورده بود که کلکسیون تیر و ترکش شده بود. دست به هر کجای بدنش می گذاشتی جای زخم و جراحت کهنه و تازه بود. اگر کسی نمی دانست و جای زخمش را محکم فشار می داد و دردش می آمد، نمی گفت مثلاً (آخ آخ آخ آخ آخ) یا ( درد آمد فشار نده) بلکه با یک ملاحت خاصی عملیاتی را به زبان می آورد که آن زخم و جراحت را آن جا داشت. مثلاً کتف راستش را اگر کسی محکم می گرفت می گفت: « آخ بیت المقدس» و اگر کمی پایین تر را دست می زد، می گفت: «آخ والفجر مقدماتی» و همین طور «آخ فتح المبین»، «آخ کربلای پنج و...» تا آخر بچه ها هم عمداً اذیتش می کردند و صدایش را به اصطلاح در می آوردند تا شاید تقویم عملیات ها را مرور کرده باشند. @yousof_e_moghavemat
: "... [در ] از نظر تدارکات و امکانات، فوق العاده کمبود داشتیم و در مضیقه بودیم؛ در مورد مخابرات هم همینطور. عرض کنم که یک سری از این نواقص، مربوط به برادران واحد مخابرات تیپ ما بود و یک سری هم به رده های بالا مربوط میشد. نواقص مخابراتی برادران خودمان، عمدتا ناشی از این قضیه بود که این برادرهای طرح «پیوست مخابراتی» را تأمین نکرده بودند تا آن را به تیپ ارایه بدهند. چنان که لابد میدانید، مخابرات یک یگان رزمی برای فعالیت خود، باید از رده های بالا مجوز گرفته باشد و دریافت چنین مجوزی، به تهیه و تأمین طرح پیوست مخابراتی منوط است. این بود که به اصطلاح ما از این لحاظ مشکل داشتیم. ولی برادرهای مخابراتی ما تا آنجا که در حد امکانشان بود، سعی کردند به نواقص و کاستی ها غلبه کنند و امر ارتباطات تیپ را برقرار نگه دارند." 🔸«در دسترس نیست»، «کمبود داریم»، «مقدور نیست» و ... شنیدن جملاتی از این دست، برای مسؤولین گردان های تیپ که جهت رفع نیازمندی های اولیه آمادی نیروهای خود به واحدهای ستادی مراجعه می کردند، امری معمولی تلقی می شد. @yousof_e_moghavemat