فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ڪربلا
منزل
عشاق
خدا
مے باشد....
#سید_شهدای_اهل_قلم
#سیدمرتضیآوینی
@yousof_e_moghavemat
🌸 #حاج_احمد_متوسلیان 💕
💫
💌
«...برادرها! باید به خدمت شما عرض کنم که لازم است سریعاً کارها را شروع کنیم؛ چون به اصطلاح باید خیلی زودتر از آنکه فکر می کنیم، آمادۀ عملیات بشویم؛ عملیات برای #آزادی_خرمشهر .
باید بدانید که عملیات به هیچ وجه لغو شدنی نیست؛ ولو اینکه حتی یک نفر هم زنده نماند، لغو عملیات نخواهیم داشت؛ مگر با #آزادی_خرمشهر .
من دیشب هم خدمت تعدادی از برادرها عرض کردم: #خرمشهر الان دیگر به عنوان یک نماد مطرح شده و ما در حال حاضر به شدت در یک تنگنای سیاسی هستیم و حیات سیاسی این مملکت بستگی دارد به آزاد شدن #خرمشهر . همین طور، حیات سیاسی رژیم عراق هم بستگی به حفظ #خرمشهر دارد...» 🍃
.
.
👈 بیانات سردار #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان در شامگاه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۱ ، قبل از انجام مرحلۀ سوم #عملیات_بیت_المقدس در جلسهی توجیهی فرماندهان گردان های #تیپ_۲۷ 👉
.
.
.
#احمد_متوسلیان
#متوسلیان
#حاجی_متوسلیان
#حاج_احمد
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله
#لشکر_۲۷
#دفاع_مقدس
#سپاه_پاسداران_انقلاب_اسلامی
@yousof_e_moghavemat
💠 بچّهها محاصره شده بودند. نیروهای پشتیبانی، نمیتوانستند کمک برسانند. همه تشنه و گرسنه بودند. «کارور» هرچه تلاش کرد و خودش را به آب و آتش زد تا بتواند لااقل کمی آب برای رفع تشنگی نیروهایش تهیّه کند، موفّق نشد. در همین لحظه، بچّهها «کارور» را دیدند که با قدمهای استوار، به طرف «تپّههای بازی دراز» میرود. تیمّم کرد و روی یکی از تپّهها ایستاد. «تکبیره الاحرام» را با صدای بلند گفت و شروع کرد به #نماز خواندن. مدّتی طول کشید تا به رکوع رفت و چند دقیقهای طول کشید تا سر از رکوع برداشت و به خاک افتاد. نمازش که تمام شد، دستهایش را بالای سرش برد و چشمهایش را بست. نمیدانم با چه حالی، با چه اخلاصی، چگونه دعا کرد که در همان لحظه، صدای «الله اکبر» و فریاد شادی بچّهها به گوش رسید. باران، نم نم شروع به باریدن کرد...
🌷سردار شهید #محمدرضا_کارور
فرمانده گردان مقداد و مسئول طرح و برنامه تیپ ۲۷ محمدرسول الله (ص)
@yousof_e_moghavemat