eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
283 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️ هر صبح زنده می شوم از خنده های دوست 😊 لبخند دوست، ناب ترین شکل گفتگوست 🌱 دوران @yousof_e_moghavemat
😠 ⭑⭑⭑ ⊱⭒⊰ ▢ یک ستوان بعثی را اسیر گرفته بودیم. چشمان آبی و چهره‌ی زیبایی داشت. هرچه کردیم به صدام مرگ بگوید، بی‌وجدان به امام فحش داد. یکی از بچه‌ها عصبانی شد و چنان با قنداق ژ-۳ به صورتش کوبید که فَکّش آویزان شد. آمد و این وضعیت را که دید، پرسید: «کی این اسیرو به این روز درآورده؟؟!!!» بچه‌ها علتش را توضيح دادند و فرد ضارب را هم نشان دادند. احمد به آن پاسدار اشاره کرد: «بیا جلو.» همین که در تیررس احمد قرار گرفت، چنان چکی زیر گوشش خواباند که سرش برگرشت. «تا وقتی که این با تو می‌جنگه، دشمنته؛ اما الآن اسیرته. باهاش باید مدارا کنی. کی به تو اجازه داده این اسیرو بزنی به این روز بندازی؟؟!!! هیچ جای اسلام نیومده که اسیرو باید زد.» •°•☆°•° ☆°•°☆ ◇ به روایت سردار حاج‌عباس برقی مندرج در صفحات ۵۲ و ۵۳ کتاب با اندکی تخلیص و اختصار. ♡ ☆ @yousof_e_moghavemat
در فیروزه‌ نگاهشان هنوز آوازِ سبز زندگی جاری است دست‌هایشان بسته شد امّا دل‌هایشان تا آخرین قطره خون نامِ بلند ایثار را فریاد زد ... @yousof_e_moghavemat
9.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 حیاتِ عِندَ الرَّب نقطه پایانی معراجِ بشریَت است... @yousof_e_moghavemat
دارد برف می‌آید ؛ در گوش دانه‌های برف نام شما را زمزمه خواهم کرد تا برفِ زمستانی از شوق حضورتان بهار را لمس کند ... @yousof_e_moghavemat
🤜 ★ ♥︎ ▒ بعد از ورود احمد به مریوان، بلافاصه چند عملیات پی‌در‌پی و فلج‌کننده علیه ضدانقلاب انجام داد و شهر را از دست آنها درآورد. بعد از هر عملیاتی که انجام می‌داد، زنگ می‌زد تهران و درخواست قند و روغن و شکر و برنج و سوخت برای مردم می‌کرد. می‌گفت: «اگر به این مردم رسیدگی نکنیم، آن‌ها به نظام بدبین می‌شوند.» او با این تدابیر، محبوبیت شدیدی بین مردم و نیروهای بومی پیدا کرد و توانست همه را جذب خود کند؛ حتی آن‌هایی که به سمت دشمن گرایش پیدا کرده بودند، می‌آمدند سلاح‌هایشان را تحویل سپاه می‌دادند و با احمد همکاری می‌کردند. ⊱۞⊰ ᰩ⫎᯽ ▧ به روایت سردار حسن رستگارپناه مندرج در صفحه ۴۳ کتاب با اختصار. ∞ᷧ ❆ 💕🌸💕 @yousof_e_moghavemat
• شهید قاسم سلیمانی: - شهدا خیلی انسان های تیزهوش و با ذکاوتی هستند، ذکاوت ... @yousof_e_moghavemat
🌸 🌺عن الامام الهادی علیه السلام: 《 مَا استَرَحَ ذُو الحِرصِ 》 انسان حریص، آسایش و آرامش ندارد🌺 مستدرک الوسائل، ج ۱۲ ص ۶۲ @yousof_e_moghavemat
🌷۴ دی ۱۳۶۵ -- سالروز شهادت عارف و دلداده حضرت زهرا (س), شهید اسلامی‌نسب 🎙خاطره‌ای از شهید"محمد اسلامی نسب": بر بال ملائک... 👇 ▫️ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺑﺎﺭی که او را ديدم, از چهره‌اش پيدا بود كه حرفهاي زيادي دارد. ■ بعد از نماز، در گوشه‌اي نشستم و او شروع به صحبت كرد: «حاج حميد! به زودي عملياتي در پيش داريم. می دانم كه ديگر بر نمی گردم. 🔸گفتم: «محمد جان! خاك خونين جبهه و بچه‌های بسيج به تو عادت كرده‌اند. ان‌شاء الله به سلامت بر مي‌گردي.» ■ اين جمله را در حالي گفتم كه خود نيز می دانستم اين كبوتر هم پريدنی است. 🔹ادامه داد: «حاج آقا من هيچ وقت دلم نمی خواست خانه‌ای داشته باشم، اما به خاطر خانواده، مجبور شدم ساختمانی بسازم. حال شما دعا كن تا من وارد اين خانه نشوم.» ▪️از اين حرف، دلم گرفت اما هيچ نگفتم چند روز بعد استاد كار منزل «محمد» نزد من آمد و گفت: « به آقاي اسلامی نسب بگوئيد ساختمانشان آماده است. ▫️هنوز بنا، پيچ كوچه را طی نكرده بود كه زنگ منزل دوباره به صدا در آمد و پيكی سفر جاودانه محمد را خبر داد. آن روز دعایی را كه درخواست نكرده بودم، مستجاب می ديدم و محمد را بر بال ملائك ....🕊🕊 🌴 سردار زهرایی 🌷شهید محمد اسلامی نسب تاريخ تولد : 1333/11/28 تاريخ شهادت : 1365/10/4 مسئوليت : فرمانده گردان امام رضا (ع) لشكر 19 فجر محل شهادت : محور شلمچه عمليات : كربلاي چهار مزار شهید : گلزار شهداي شيراز @yousof_e_moghavemat
🔷 به نقل از سید مسعود طباطبایی:👇 🎙 به عنوان عكاس به گروه روايت فتح معرفی شده بودم. با شور و شوق خاصی صبح اول وقت به صدا و سيما رفتم. 🔹اولين برخوردم با سيد شهيدان اهل قلم آقا مرتضی آوينی در شرايطی انجام شد كه او را در حال وضو گرفتن در صدا وسيما ديدم. خيلی زود فهميدم هر وقت برای مونتاژ برنامه روايت فتح می رود، از قبل وضو می گيرد. 🔹برای او راش های فيلم از مناطق جنگی، متبرک بود. برای همين نگاه شهيد آوينی همواره نسبت به اتفاقات جنگ تحميلی و رزمندگان نگاهی معنوی و خاص بود. صدا و نوع مونتاژ او در حين ضبط برنامه روايت فتح حال و هوای خاصی به اين برنامه می داد. @yousof_e_moghavemat
دوستان رفته و ما خستهِ جگر جاماندیم؛ آه و صد آه کز آن قافله تنها ماندیم... @yousof_e_moghavemat