eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
279 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست طاقت بار فراق این همه ایامم نیست... نفرسوم از سمت راست @yousof_e_moghavemat
🌴 حاج قاسم سلیمانی : وقتی برای آیت الله بهاءالدینی تعریف کردم که 🌷شهید حسینعلی عالی🌷 شب عملیات روی سیم‌های خاردار خوابید تا بچه‌ها ازمعبر عبور کنند،ایشان بیش از 10 دقیقه گریه کردند💦 @yousof_e_moghavemat
سربـاز ولیعصـــر (عج) • • • ابراهیم در اكثر مواقع لباس خاكی رنگ می‌‌پوشید و همیشه سعی داشت با لباس سپاه از پادگان خارج شود. آنقدر متواضع بود كه حتی در پوشیدن لباس مراعات می‌كرد. یك روز دژبان مقابل درب جلوی ما را گرفت و گفت: « برادر! چون شما سرباز هستید, نمی‌توانید ازپادگان خارج شوید.» من فوراً در مقابل ابراهیم ایستادم و گفتم: « ایشان كارمند رسمی سپاه است، و لیكن لباس خاكی رنگ پوشیده است » اما ابراهیم بدون آنكه ناراحت شده باشد گفت: « ایشان راست می‌گویند، من سربازم سربازِ حضرت ولیعصر (عج) ». راوی: دوست شهید @yousof_e_moghavemat
هر صبح با سلام دلم جاטּ گرفتہ اسٺ خونم پس ازسلام تو جریاטּ گرفتہ اسٺ اے فاتح القلوب دلم ختم جملہ ے ما اَعرفُ بغیرڪ سلطاטּ گرفتہ اسٺ سلام ارباب خوبم✋ @yousof_e_moghavemat
نسیم عطرشما را صبح باخودش اورد... وگفت:روزی عشاق باخداوند است.. @yousof_e_moghavemat
‍ هدیه ای از آسمان ۴ اسفند مصادف است با سالروز شهادت پدرم شهید حسن اللهیاری در سال ۶۴ که به همین منظور خاطره ای برایتان نقل می کنم... حدود ۸ سال پیش، پای سفره عقد با همسرم که در منزل مادر و با حضور تعداد اندکی از اقوام برگزار می شد، همسرم پرسید چرا گرفته و ناراحتی؟ گفتم: راستش را بخواهی هیچ وقت مثل امروز تا این میزان جای خالی بابا را احساس نکرده بودم، دلم میخواست امروز کنار ما باشد. همسرم گفت: مگر می شود پدر به عروسی پسرش نیاید! شک نکن بابا حسن امروز کنار ماست. اشک در چشمان هر دوی ما نقش بست و سعی می کردیم آن را از اقوام پنهان کنیم. نوبت به اهداء هدایای عقد شد. عموی بزرگم گفت: اجازه بدهید هدیه اول را من بدهم چون ویژه است. حسین عمو یک ساعت سکو۵ قدیمی که هنوز کار می کرد و لای یک چفیه پیچیده بود را و تا آن روز هیچ کس آن را ندیده بود به همه نشان داد و گفت: این ساعت حسن بابای قاسم است، آخرین بار که میخواست برود جبهه، ساعت را از دستش باز کرد و گفت: داداش حسین احتمالا من در این عملیات (والفجر ۸) شهید شوم، ساعت را پیش خود نگه دار و روز عروسی قاسم از طرف من به او هدیه بده و بگو من همیشه یادت هستم. با شنیدن این صحبت حسین عمو اشک در چشمان همه اقوام حلقه زد و برای بابا حسن صلوات و فاتحه فرستادیم و من و همسرم با همدیگر عهد بستیم که یک لحظه از یاد و راهش غافل نشویم. قاسم اللهیاری فرزند شهید @yousof_e_moghavemat
سال ۱۳۵۸ در حقیقت برای حسین دوران خودسازی بود. چند نفری که به او نزدیک بودیم می‌دیدیم که حال حسین روز به روز عوض می‌شود و بیشتر مواقع در حالی که برای کارهای عملیاتی پیشقدم بود اما از لحظه لحظه‌ی عمر خود برای درک مفاهیم قرآنی استفاده می کرد. او با استفاده از قرآنی که دارای تفسیر، مرحوم الهی قمشه‌ای بود، آیات مخصوص به مسائل اجتماعی و جهاد را حفظ می‌کرد و بیشتر روزها را روزه می گرفت. - جز لبخند چیزی نگفت | 📚 - @yousof_e_moghavemat
اللّٰهـمَ ڪُـڹ لـولیـڪَ الحُجَّـــة بـْـن الـحَسڹ صلواٰتڪ علیہِ و علےٰ آبائٖہ فےٖ هذہ السّاعة وَ فـےٖ ڪُلّ ســٰاعة ولیّاً وحافــظاً و قائــداً ًوَ ناصِــراً وَ دَلیــلـاً وَ عَیــناً حتـے تُســڪِنہُ أرضَـڪ طوْعـــاً و تُمتِّـــعَہُ فیٖـــھٰا طویــلـٰا @yousof_e_moghavemat
فرمانده کل قوا: بایستی خودمان را برای خدمت در هر جا و به هر گونه آماده کنیم؛ بدون این‌که قبلاً در جایی، خدمت خود را نشان و مشخص کرده باشیم. در ، در هر جا که قرار گرفته‌اید، همان‌جا را بدانید و آگاه باشید که همه‌ی کارها به متوجه است. به نظر من بایستی با این روحیه کار و تلاش کرد و زحمت کشید؛ در این‌صورت، خدای متعال به کارمان خواهد داد. کتاب دغدغه‌های فرهنگی، فصل نهم @yousof_e_moghavemat
🌷شهید احمد سلیمانی: 💠این دنیاسرابی است که ما در آن چند روزی بیش نیستیم.  این دنیا پراز رنگها و نیرنگها و دلبستگی های پوچ میباشد که مانند ماری خوش خط و خال انسان را به خودمشغول میکند...و ما دو راه بیشتر نداریم یا ماندن و غوطه ور بودن دراین منجلاب دو روزه و یا دل کندن وجهش کردن و روح را پروازدادن به ملکوت اعلی... 🔷شرح عکس: شهید احمد سلیمانی در کنار شهید حاج قاسم سلیمانی. @yousof_e_moghavemat
حاج عباس وقتی از منطقه جنگی آمد ، مثل همیشه سرش را پایین انداخت و گفت ، من شرمنده تو هستم ، من نم یتوانم همسر خوبی برای تو باشم. پرسیدم ، عملیات چطور بود؟ گفت ، خوب بود. گفتم ، شکستش خوب بود؟! گفت ، جنگ است دیگر. با روحیه عجیب و خیلی عادی گفت ، جنگ ما با همه خصوصیات و مشکلاتش در جبهه است و زندگی با همه ویژگیهایش در خانه. وقتی عباس به خانه می آمد ، ما نمی فهمیدیم که در صحنه جنگ بوده و با شکست یا پیروزی آمده است.... همسر سردار 📕 ستارگان خاکی @yousof_e_moghavemat
📬 🚩 ✔ 💠 «...بسیجی ها؛ ما که با کسی تعارف نداریم، تا الان ۵ بار در طلائیه عمل کردیم و شکست خوردیم. کسانی که از ماهیت جنگ خبر ندارند، می گویند: مگر کربلا خون می خواهد؟! بله؛ کربلا خون می‌خواهد، کربلا خون می خواهد، کربلا...خون می خواهد!»🚩 . . ✍ فرازی از آخرین سخنرانی برای بسیجیان ۲۷ در پادگان ، ۱۲ اسفند ۱۳۶۲ 🌸 . . 📷 منبع عکس: سایت Aviny.com 🎬 . . @yousof_e_moghavemat