#خاطرات_شهدا
حاج عباس وقتی از منطقه جنگی آمد ، مثل همیشه سرش را پایین انداخت و گفت ،
من شرمنده تو هستم ، من نم یتوانم همسر خوبی برای تو باشم.
پرسیدم ، عملیات چطور بود؟
گفت ، خوب بود.
گفتم ، شکستش خوب بود؟!
گفت ، جنگ است دیگر.
با روحیه عجیب و خیلی عادی گفت ،
جنگ ما با همه خصوصیات و مشکلاتش در جبهه است و زندگی با همه ویژگیهایش در خانه.
وقتی عباس به خانه می آمد ، ما نمی فهمیدیم که در صحنه جنگ بوده و با شکست یا پیروزی آمده است....
همسر سردار
#شهیدعباس_کریمی
📕 ستارگان خاکی
@yousof_e_moghavemat
سردار #شهیدعبّاس_کریمی
فرمانده لشکر 27 محمّد رسول الله
نام پدر: احمد
تولّد : 1336 - قهرود کاشان
شهادت:1363/12/24 - عملیّات بدر - شرق دجله
مزار : بهشت زهرا (س) قطعه 24 ردیف 75 شماره 23
داوود داشت به دنیا می اومد از اندیمشک اومدیم دزفول دنبال بیمارستان میگشتم. پرس و جوکه کردیم ، گفتند : " تنها یه بیمارستان مناسب توی این منطقه است ، بیمارستان حضرت_زهرا(س) "
تا حاجی اسم بی بی رو شنید طوری گفت یــا زهـرا که فکر کردم اتفاقی افتاده ، ولی خودش گفت: " اسم همسرم زهراست ، توی عملیات فتح المبین مجروح شدم با رمز یا زهرا(س) ، حالا هم که تولّد بچم تو بیمارستان حضرت زهراست . "
حاجی راست میگفت ، همه زندگیش گره خورده بود به حضرت زهرا (س) ، پیکرش هم شد مهمون همیشگی بهشت زهرا (س)
#آشنایی_با_شهدا
@yousof_e_moghavemat