سید حسن نصرالله: رژیم صهیونیستی نگران است هشتاد سالگیش را نبیند
دبیرکل جنبش حزبالله لبنان:
🔹باور به منجی در کتب سماوی، ادیان بوده و بسیاری از خاخامهای یهود منتظر ظهور ایشان هستند.
🔹هماکنون در فلسطین اشغالی، رژیم غاصبی وجود دارد که نگران حفظ موجودیت سیاسی است.
🔹این رژیم بیم از آن دارد که بیش از هشتاد سال عمر نکند.
#سید_حسن_نصرالله
#دبیر_کل_جنبش_حزب_الله_لبنان
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
⚘ #صیاد_دلها 🚩
✅
✔
💠 بعد از پایان مرحله سوم عملیات الی بیت المقدس و جنگیدن بیش از ۱۰ شبانه روز بدون وقفه و استراحت، دیگر نایی برای ادامه عملیات در لشکرهای سپاه و ارتش وجود نداشت.
#خرمشهر در محاصره ما بود و یک "یاعلی" می خواستیم که برویم و آزادش کنیم ولی ما جانی در بدن نبود که حداقل آن #یا_علی را بگوید؛
از بس فشار روحی و روانی به ما وارد شده بود.❗
.
در اینجا، خداوند یک امداد عظیم نصیب ما دو نفر (من و محسن رضایی) کرد .در این امداد، به یک طرح رسیدیم. صحبت که می کردیم، نشان میداد یاری خداوند نصیبمان شده است. حتی یک ذره بحث هم در نگرفت. چشم هایمان از خوشحالی درخشید و ما پیروزی را در آن جرقه ذهنی که به وجود آمد، دیدیم.❗
.
مشکل کار در این بود که این طرح را چطور به فرماندهان ابلاغ کنیم. با آنان بحث های دیگر کرده بودیم و حالا ناگهان میخواستیم این طرح را مطرح کنیم! خداوند یاری کرد و گفتم: "من این را ابلاغ میکنم." آقای رضایی هم قبول کرد و گفت: "اشکالی ندارد. از طرف من هم شما به سپاه و ارتش ابلاغ کنید."😍
.
به فرماندهان ابلاغ کردیم که سریع جمع شوند. از نظر نظامی، چون با ارتشی هاآشنا بودم، می دانستم که برایشان مشکل نیست. منتها بچههای سپاه، باید ملاحظه میشدند. برای این که آنها هم کنترل شوند، مقدمه را طوری گفتم که احساس کنند فرصتی برای بحث نیست و به عبارت دیگر، دستور ابلاغ میشود و باید فقط برای اجرا بروند.🤫
.
چون وقت کم بود و اگر میخواست فاصله بین عملیات بیفتد، طرح خراب می شد. گفتم: "من مأموریت دارم که تصمیم فرماندهی قرارگاه کربلا را به شما ابلاغ کنم. خواهش می کنم خوب گوش کنید و اگر سوالی داشتید بپرسید تا روشن تر توضیح بدهم. مأموریت را بگیرید و سریع بروید برای اجرا.🤭
.
حکم مأموریت را ابلاغ کردم. در یک لحظه همه به هم نگاه کردند و آن حالتی که فکر میکردیم، پیش آمد. اولین کسی که صحبت کرد، برادر شهیدمان - که انشاءالله جز ذخیرهها مانده باشد - #احمد_متوسلیان ؛ فرمانده تیپ حضرت رسول (ص) بود. ایشان در این زمینه ها خیلی جسور بود. گفت: "چه جوری شد؟ نفهمیدیم این طرح از کجا آمد؟" من گفتم: "همین طور که عرض کردم این دستور است و جای بحث ندارد."😉
.
تا آمدیم از ایشان فارغ شویم، شهید خرازی صحبت کرد. احتمالاً احمدکاظمی هم صحبت کرد. من یک خورده تند تر شدم و گفتم: "مثل اینکه متوجه نیستید. ما دستور را ابلاغ کردیم، نه بحث را."🤔
.
.
ادامه دارد...⬅️⬅️
💐
✔
📸 شناسنامه تصاویر: تابستان ۱۳۶۰ ، شناسایی محور مرزی مریوان - پنجوین، با حضور #شهید_صیاد_شیرازی 😍
.
.
#شادی_روح_شهدا_صلوات
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
(قسمت دوم: عذرخواهی #حاج_احمد )😍
✔
✅
💠 از آن ته دیدم آقای رحیم صفوی با علامت دارد حرف میزند. توصیه به آرامش می کرد. خودش هم لبخندی بر لب داشت و به اصطلاح می گفت مسئله ای نیست. هم متوجه بود که این طور باید گفت و هم متوجه بود که این صحنه طبیعی است، باید تحملش کرد.❗
.
من غافل شده بودم؛ ولی در اثر برخورد روانی برادر رحیم صفوی، کمی تحمل خودم را بیشتر کردم. داشتم ناامید می شدم و فکر میکردم این جلسه به کجا میانجامد. به خودم گفتم: "در نهایت به تندی دستور را ابلاغ می کنم بالاخره باید اجرا شود میدان جنگ است و بایستی یک خورده روح و روان هم آماده باشد." خداوند متعال می فرماید: "فَانَّ مَعَ العُسرِ یُسرًا" (سوره انشراح آیه ۴)
او ما را کشاند تا نقطه اوج سختی و ناگهان آسانی را نازل کرد، بدون اینکه خودمان نقش زیادی داشته باشیم.❗
.
جریان جلسه ناگهان برگشت. برادر #احمد_متوسلیان گفت: "من خیلی عذر می خواهم که این مطلب را بیان کردم. ما تابع دستور هستیم و الان می رویم به دنبال اجرا. هیچ نگران نباشید." برادر خرازی هم همینطور. همه شان با هم هماهنگ کردند و شروع کردند به تقویت فرماندهی برای اجرای دستور. این طور شد که گفتم: "بسیار خوب! این قدر هم وقت دارید. سریع بروید برای عملیات آماده شوید و اعلام آمادگی کنید."❗
.
آنها که رفتند، غبار غمی دلم را گرفت. در دل گفتم: "خدایا! با این قاطعیتی که در ابلاغ دستور نشان دادم، با این شرایطی که توی جلسه به وجود آمد و بعد هم خودت حلش کردی، حالا اگر این طرح نگرفت، آن وقت چه کار کنیم؟ دفعه بعد، توی اتاقهای جنگ، نمی شود این طور دستور داد! چون یاد صحنههای قبلی میکنند." به آخر خاطرات این عملیات که برسیم، می بینید خداوند متعال چطور یاری و نصرتش را بر ما وارد کرد و ما از شکرگزاری به درگاه خدا، برای نعمت هایی به ما داده، غافلیم.🌸
❕❕
❗❗
📚 برگرفته کتاب خواندنی و جذاب #ناگفته_های_جنگ - خاطرات #سپهبد_شهید_علی_صیاد_شیرازی ، صفحات ۲۶۸ الی ۲۷۱ 🖨
.
.
#شادی_روح_شهدا_صلوات
#در_خانه_میمانیم
#ظهور_بسیار_نزدیک_است_ان_شاءالله
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
💐 #پست_ویژه_شب_جمعه 🌸
✔
🖨
#معرفی_کتاب 📚
💠
✅
🔸️عنوان کتاب: #در_کمین_گل_سرخ (روایتی از زندگی #سپهبد_شهید_علی_صیاد_شیرازی )
🔸️نوشته: محسن مومنی
🔸️مشخصات نشر: تهران، انتشارات #سوره_مهر 🔸️نوبت چاپ: بیست و چهارم، ۱۳۹۸
🔸️تعداد صفحه: ۳۸۴
🔸️قیمت: ۲۸۵۰۰ تومان
🌸کتاب تجلیل شده رهبر فرزانه انقلاب ✅
.
.
↙️ برشی از کتاب:↘️
✔
«... صبح شنبه ۲۱ فروردین، وقتی که او فرازهای آخر دعای عهد را زمزمه می کرد، مقابل خانهاش منافقی در لباس خدمتگزار در کمین او نشسته بود. در سازمان آنها سرلشکر #علی_صیاد_شیرازی لابد به خاطر جانبازی هایش در راه دفاع از استقلال ایران به اعدام محکوم شده بود! اکنون رهبران سازمان مُصر بودند ماموریت ناتمام فروردین ۶۱ را تمام کنند.⚘ .
سرانجام لحظه موعود فرا رسید. ساعت ۶:۴۵ در باز شد و ماشین تیمسار بیرون آمد. او منتظر ماند تا فرزندش #مهدی در پارکینگ را ببندد و به او برسد. معمولاً سر راهش او را هم به مدرسه می رساند...💠
.
ادامه ماجرا را پلیس چنین گزارش داد: "...مهاجم ناشناس در پوشش کارگر رفتگر به محض خروج امیر #صیاد_شیرازی از منزل و در حال سوار شدن به اتومبیل خود، به وی نزدیک شد. تیمسار شیرازی وقتی متوجه آن مرد رفتگرنما شد، منتظر ماند تا خواسته اش را بیان کند.
مرد مهاجم پاکت نامه ای را به دست تیمسار #صیاد_شیرازی داد تا آن را بخواند. تیمسار در حال باز کردن پاکت بود که ناگهان مرد ناشناس با سلاح خودکاری که پنهان کرده بود وی را هدف چند گلوله از ناحیه سر، سینه و شکم قرار داد و از محل حادثه گریخت.
بر اساس اظهارات شاهدان، مهاجم فراری پس از تیراندازی به طرف خودروی پیکان که در فاصله چند متری منزل تیمسار #صیاد_شیرازی توقف کرده بود، دوید و به کمک همدست خود از محل گریخت... پیکر غرق به خون تیمسار #صیاد_شیرازی ابتدا به بیمارستان فرهنگیان و سپس به بیمارستان ۵۰۵ ارتش منتقل شد اما سرانجام بر اثر شدت جراحت به #شهادت رسید..." و اما خبر شهادت #سرلشکر_علی_صیاد_شیرازی همه ایران را تکان داد. ملت، به سوگ نشست...»🚩
🌸
💕
📚 #در_کمین_گل_سرخ ، صفحه ۳۷۳ و ۳۷۴ 🔸️
.
.
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات
#در_خانه_میمانیم
#کتابهای_شهدا
#کتاب_خوب
#کتاب_بخوانیم
#ظهور_بسیار_نزدیک_است_ان_شاء_الله
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
💠 روایت #سردار_حاجی_زاده از عملیات انتقام خون #شهید_صیاد_شیرازی از منافقین
✅ به گزارش گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس، سردار «امیرعلی حاجی زاده» فرمانده نیروی هوافضای سپاه امروز ۲۱ فروردین ۹۹ در یادداشتی به مناسبت سالروز شهادت سپهبد شهید «علی صیاد شیرازی» نوشت:
"در زمان تشکیل توپخانه سپاه عملیاتهای مشترک بهانهای برای ارتباط نزدیک و دوستی صمیمی شهید طهرانی مقدم و شهید صیاد شیرازی شد و همین رفاقت و روابط صمیمی به سایر فرماندهان این عرصه نیز منتقل شد.
شهید صیاد شیرازی در راه اندازی هسته اولیه توپخانه #سپاه در سالهای اول جنگ و همچنین یگان موشکی زمین به زمین #سپاه در سال ۱۳۶۳ نقش موثری ایفا کردند. سپاه با وجود به دست آوردن غنائم گسترده از توپخانه دشمن با خلأ جدی در آموزش و پشتیبانی تجهیزات تخصصی مواجه بود.
شهید صیاد شیرازی که تعصب او به نظام و انقلاب اسلامی بر تعصب ارتشی بودنش غلبه داشت کمکهای درخور توجهی به سپاه کرد. در سال ۱۳۶۳ در ملاقاتی که با این شهید بزرگوار در حین عملیات بدر داشتم، در اقدامی داوطلبانه آمادگی هرگونه کمک برای سرعت بخشی در راه اندازی یگان موشکی را به بنده اعلام کردند و ظرف چند روز پادگانی مناسبی را در کرمانشاه در اختیار این یگان قرار دادند و همواره به مناسبتهای مختلف به صورت حضوری و تلفنی پیگیر کارهای ما بودند.
در آخرین دیدار بنده با این شهید بزرگوار، ایشان احوالات شهید مقدم را از بنده جویا شدند. از بنده پرسیدند که به چه کاری مشغول هستید، ولی قبل از اینکه بنده جوابی بدهم گفتند این چه سوالی است که من میکنم؛ شما هر موقع بمیرید با یک موشک شما را دفن میکنند! منظور ایشان این بود که در کار موشکی خیلی مصمم هستید.
آن روز ایشان به بنده توصیه کردند که قدر مقدم را بدانید، بعد توضیح دادند که میدانی چرا این را میگویم؟ چون مقدم تعصبش به نظام و انقلاب بیشتر از تعصب سازمانی اش است و انقلاب و نظام اسلامی را مقدم بر هر چیزی میداند.
نهایتاً منافقین کوردل برای انتقام از شکست سنگین در عملیات بزرگ #مرصاد و انهدام ستونهای نظامیشان که با مدیریت و فرماندهی شهید صیاد شیرازی نقش بیبدیلی در شکست آنها داشت، او را ترور کردند و به فاصله کوتاهی رزمندگان یگان موشکی سپاه با شلیک صدها فروند موشک به سوی پادگان اشرف انتقام رفیق شهید خود را گرفتند و ضربه فراموشنشدنی به منافقین وارد کردند.
در این عملیات ویژه که با همکاری وزارت اطلاعات اجرا شد، ابتدا با یک ضربه مختصر منافقین را برای مراسم تدفین کشتهها به قبرستان مروارید مقر اشرف در نزدیکی بغداد کشاند و بعد از اطمینان از تمرکز نیروها با ضربات سنگین موشکی انتقام این #شهید عزیز از منافقین کور دل گرفته شد."
روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
#شادی_روح_شهدا_صلوات
#دفاع_مقدس
#شهدا
#در_خانه_بمانیم
#کرونا
#کرونا_را_شکست_می_دهیم
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
⚘ #سالروز_شهادت 🚩
✔
❤
۲۲ فروردین ۱۳۶۶
عملیات #کربلای_هشت
سالروز شهادت بسیجی عاشق و مخلص
گردان عمار از #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص)
فرمانده آر.پی.جی زن های گردان
#شهید_عطری
#سید_احمد_پلارک 🌹
.
.
ولادت: ۷ اردیبهشت ۱۳۴۴ ، اصالت تبریزی
#شهید_سید_احمد پلارک در زمان جنگ در یکی از پایگاه های شلمچه، به عنوان یک سرباز معمولی همیشه مشغول نظافت توالت های آن پایگاه بود، به طوری که بوی بدی بدن او را فرا می گرفت. تا اینکه در سال ۶۶ در یک حمله هوایی، هنگامی که او به مانند سایر روزها در حال نظافت بود، موشکی به آنجا برخورد کرده و او #شهید و در زیر آوار مدفون می شود. پس از این اتفاق هنگامی که امدادگران در حال جمع آوری زخمی ها و شهیدان بودند، متوجه بوی شدید #گلاب از زیر آوار می شوند، پس آوار را کنار زده و با پیکر پاک این شهید که غرق در بوی گلاب بود، مواجه می شوند.⚘
.
پیکر پاک شهید پلارک در #بهشت_زهرای_تهران (قطعه ۲۶، ردیف ۳۲، شماره ۲۲) به خاک سپرده شده است، اما نکته قابل توجه درباره این شهید که آن را از سایر شهدا متمایز می کند، بوی گلابی است که از مزار مطهرش به مشام می رسد. همچنین سنگ قبر این شهید همواره نمناک بوده، به طوری که اگر سنگ قبر وی را خشک کنیم، از سمت دیگر خیس شده و از گلاب سرشار خواهد شد. به همین دلیل او را «شهید عطریِ قطعه ۲۶» لقب داده اند. می گویند شهید پلارک مثل جناب #حنظله - از سربازان پیامبر اکرم (ص) در صدر اسلام، « #غسیل_الملائکه» بوده است. «غسیل الملائکه» به کسی می گویند که ملائکه غسلش داده باشند و به همین علت مزار او همیشه خوشبو و عطرآگین است.🚩
.
.
.
#شادی_روح_شهدا_صلوات
@yousof_e_moghavemat