💗 حاج احمد 💗
بـخـشـی از وصــیــتــنــامــہ شــہـــیــد مــیــکــائــیل کــریــمـــے
الهی شکرت و هزاران بار شکرت که باز دیگر لیاقت پیدا کردم و توفیق به من عنایت کردی تا در جبهه حق علیه باطل به عشق امام حسین (ع) و ائمه اطهار شرکت کنم الهی شکرت و هزاران بار شکرت که این لاقت را به من عنایت فرمودی که توانستم از تمام علائق دنیایی از قبیل مقام و رفاه وپول زندگی ذلت بار ببرم و به تو فکر کنم و به تو بپیوندم .
خدا یا تو می دانی که این چندمین بار است که تا به حال وصیتنامه می نویسم و اینبار با دلی پر از خون که از فراق دوستانت دل من پر خون گردیده و دیگر طاقت دوری ندارم و این بار این لیاقت و توفیق را نصیب من بگردان و مرا از فیض عظیم شهادت محروم مگردان.
خدایا تو می دانی چه قدر دلم خون است و چه خون دلهائی می خورم. خدایا تو می دانی که من درد دل فراوان دارم و تو بر همه آنها واقفی ولی من هم گناه زاد کرده ام و خود نیز می دانم و پشیمانم و از تو می خواهیم که به خاطر خون پاک ومطهر حضرت ابا عبدالله الحسین و شهدای کربلاها که در نزد خیلی عزیز هستند از گناهان من در گذری و مرا به آرزوی خود که همانا جزءرسیدن به لقاء نیست برسانی و مرا در جوار رحمت خود جای دهی.
#وصیت_نامه
#شهید_میکائیل_کریمی
@yousof_e_moghavemat
هدایت شده از گسٺࢪده شبانہ شھید آنیلے
یه کانال پراز
عکســ❀ های
چادرانـــــــ✦ـــــــــه🌈
دلنوشــــــــــ✰ـــــــتھ🌈
شهیدانهـــــــــــــــــــــــ🌈
تلنگرانہــــــــــــــــــــــــــ🌈
رهبرانهــــــــــــــــــــــــــــــــ🌈
اگه چادری هستی وارد شو
چون تو بهترینی
اگه وارد شی مطمئن باش نمیتونی ترکش کنی
پســـ✗ جوین بده🌱🌸
🌻🌴
یه سر بزن
@GODHAM
#به_یاد_چادر_خاکی_مادر
#چادرے_ها_عاشق_ترند
https://eitaa.com/joinchat/1159594035C7e1652bb41
سلام و صبح بخیر امام زمانم!💚
آقا سلام می دهم از جان و دل به تو
☄تا اینکه بشنوم «و علیک السّلام» را …
✨ یقین دارم صدایم را میشنوی و سلامم را پاسخ میدهی ...🌸
#السلام_علیک_یا_صاحب_الزمان
@yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 صحبت های شیرین #شهیدمهدی_باکری
درجمع طلایه داران لشکر عاشورا، و
وعده ایشان برای باز شدن راه کربلا
@yousof_e_moghavemat
♦️#سیره_شهدا
🌾توی چله #زمستان توی برف ❄️🌨و سرما ، که حتی چهارپایان هم از رفتن به #امام زاده داوود خوداری می کردند ، میگفت ، بریم امام زاده داوود
اونم نه برای تفریح بلکه برای خود سازی ‼️
وقتی با یه #مکافاتی توی برف و یخبندان وارد امام زاده می شدیم ،
🌾 همه برای فرار از سوز 🌬و سرما دنبال یه جای گرم بودیم ولی #محمد به طرف رودخانه می رفت و وضو می گرفت ، بعد چنان با خلوص به نماز می ایستاد که واقعا احساس می کردیم او با #ذکر خدا گرم می شود.....
#شهیدمحمد_بروجردی 🌷
📕 امام سجاد و شهدا ، ص31
@yousof_e_moghavemat
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
🌈 #یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد
🌴 مقر تخریب لشگر ده - اردوگاه #قلاجه
نماز جماعت ظهر و عصر
تیرماه 1365
#شهید_ابوالفضل_رمضانی
پای راستش آسیب دیده بود و نشسته نماز میخوند.
اما این آسیب دیدگی مانعی برای حضورش در عملیات نشد و هر طوری بود خودش رو به قافله ی شهدا رساند و از #قلاویزان پرکشید.
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 🌈 #یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد 🌴 مقر تخریب لشگر ده - اردوگاه #قلاجه نماز جماعت ظهر و عصر
#معبر_خونین_قلاویزان
#شهید_ابوالفضل_رمضانی
شهادت 18 تیرماه 1365
محل شهادت : #مهران_قلاویزان
✍️: روای: #امیر_خنده_جام
☑️ به همراه برادران لطیفی ، #شهید_رمضانی و #شهید_علی_اکبر_غیاثی به #گردان_قمر_بنی_هاشم(ع) مامور شدیم.
ماموریت گردان قمربنی هاشم پاکسازی یکی از یالهای غربی قله 223 #قلاویزان بود و دشمن برای اینکه رزمندگان ما نتوانند از طریق یالها به قله برسند موانع زیادی در مسیر عبور ایجاد کرده بود .#میدان_های_مین چند لایه با مین های ضد نفرات و بشکه های 200 لیتری فوگاز و سیم خاردارهای عرضی به جای طولی و تله کردن مینهای ترکشی داخل آن و سنگرهای کمین فراوان همه این ها یالهای قله 223 را تسخیر نا پذیر میکرد.رزمنده های گردان قمربنی هاشم(ع) در سه گروهان سازمان دهی شذه بودند و طرح مانور اینگونه بود که یکی از گروهانها خط دشمن را تصرف کند وگروهانهای دیگر ادامه عملیات را انجام دهند.
#تیم_بچه_های_تخریب با گروهان خط شکن همراه شد و جلوی گروهان حرکت میکردیم تا اینکه به میدان مین رسیدیم.ستون نیرو های رزمنده چند متر به #میدان_مین در یک جانپناه متوقف شد و بچه های تخریب و اطلاعات به همراه فرمانده گروهان به پشت میدان مین رفتیم.
همه جا تاریک بود و چون اواخر ماه قمری بود خبری از ماه و نور آن در آسمان نبود. چند لحظه پشت میدان مین ، اطراف و محدوده میدان رو برانداز کردیم و با توکل به خدا و مدد گرفتن از نام علمدار کربلا #اباالفضل_العباس کار معبر شروع شد.
برادر لطیفی مین ها رو خنثی میکرد و جلو میرفت و برادر رمضانی هم پشت سرش با فاصله دو متر زمین رو چک میکرد که مبادا مین و موانعی جامانده باشد و منهم در آخر #طناب_معبر رو روی زمین پهن میکردم.تقریبا داشت شب به نیمه میرسید و ما با احتیاط کامل و با صبرو حوصله معبر میزدیم . دشمن باور نداشت که ما بتوانیم از موانع رد شویم ..وسط میدان مین بودیم که تیراندازی ایضایی دشمن شروع شد و تیرهای رسام که از دهانه دوشکا خارج میشد از بالای سر ما عبور میکرد وگاهی هم چند خمپاره بدون هدف داخل موانع به زمین میخورد که ما رو مجبور میکرد روی زمین دراز بکشیم.ما سه نفر بدون توجه به اتفاقات دور و برمون جلو میرفتیم و تمام تلاش ما این بود که به سیم خاردار آخر میدون برسیم ..اما یک اتفاق همه چیز رو به هم ریخت. در آن تاریکی و سکوت صدای #انفجار_چاشنی و بعد هم روشن شدن #مین_منور در مقابل ما و بعد هم صدای انفجار ..
توی اون سر و صدا، صدای #یا_ابالفضل(ع) بلندی شنیدم
تمام سر وصورتم رو خون گرفته بود .
ابتدا فکر کردم مجروح شدم، خون ها رو از صورتم پاک کردم و یه تکونی خوردم.
چیری نشده بود سینه رو از خاک بلند کردم و یه نگاه به اطراف انداختم
.. دیدم ابوالفضل رمضانی پاش به پوست آویزونه و #وسط_معبر افتاده.
اومدم بالاسرش ، دیدم زنده است .
خودم رو به برادر لطیفی که چند متر جلوتر بود رسوندم و با هم مشورتی کردیم.قرار شد برادر لطیفی معبر رو ادامه بده و من هم ابوالفضل رو از معبر بیرون ببرم. طناب معبر رو توی میدون محکم کردم وابوالفضل رمضانی هم خودش کمک کرد و در حالیکه خون زیادی از محل زخم هاش میومد به اول میدون اومدیم و بچه های امدادگر رو خبر کردم و مشغول بستن زخم ابوالفضل شدند و من برگشتم توی میدون مین.
مسیر معبر و طناب معبر سفید زنگ با خون هایی که از ابوالفضل رفته بود کاملا قرمز شده بود ، دو نفری معبر رو تموم کردیم و سیم خاردارهای توپی آخر میدون مین رو هم قطع کردیم ، هنوز دشمن متوجه نشده بود. معبر کامل باز شده بود یکی دوبار عرض معبر رو رفتیم و اومدیم و وارسی کردیم که مین جانمونده باشه.
فرمانده گردان رو هم آوردیم توی معبر و ایشون هم تا انتهای معبر رفت و خاطرش جمع شد که معبر باز است.
اومدیم اول میدون وسروقت #شهید_ابوالفضل_رمضانی.
خونریزی زیاد خیلی بیحالش کرده بود. ابوالفضل قد بلندی داشت وخیلی هم هیکلی بود. اما این زخم کاری همه توانش رو برده بود اما اون لبخند همبشگی روی لبانش بود. با برادر لطیفی کا رها رو تقسیم کردیم. من اول میدون نشستم ولطیفی هم رفت آخر میدون و بچه های گردان قمر بنی هاشم علیه السلام برای شکستن خط دشمن وشروع عملیات وارد معبر شدند.
درگیری شروع شد دشمن مقاومت میکرد و آتش سنگینی رو منطقه اجرا میکرد .
سمت چپ ما چند تا تیربار سنگین کار میکرد . نارنجک برداشتم و برای آخرین بار نگاهم به ابالفضل افتاد که دیگه رمقی به تن نداشت با او خدا حافظی کردم ورفتم سروقت سنگر دوشکا... با دشمن درگیر شدیم و خودم هم مجروح شدم و وقت عقب اومدن سراغ ابوالفضل رو گرفتم او رو عقب برده بودند. توی بیمارستان بودم که خبر دادند ابوالفضل رمضانی شهید شده.
#شهید_ابوالفضل_رمضانی
@yousof_e_moghavemat
#رهبر_انقلاب
جنگ امروز، جنگ اراده هاست...
🔹هدف دشمن، گرفتن نشاط و امید از ملت بویژه جوانان است تا اینگونه القا کنند که کشور به بن بست رسیده و امکان حل مشکلات وجود ندارد.
🔹تحریف واقعیات خط ثابت تبلیغاتی رسانه های غربی در طول چهل و یک سال گذشته بوده است .
🔹هدف این تحریف دو چیز است: یکی ضربه به روحیهی مردم، یکی هم آدرس غلط دادن برای رفع مشکل تحریم. پول زیادی هم دارند خرج میکنند برای اینکه این حقایق را تحریف کنند.
🔹در این خط تبلیغاتی، نقاط قوت بهطور کلی انکار و یا در مورد آن سکوت می شود اما اگر نقطه ضعفی باشد، دهها و حتی صدها برابر بزرگنمایی می شود.
🔹در این خط تبلیغاتی گفته میشود اگر میخواهید تحریمها برطرف شود، کوتاه بیایید و ایستادگی نکنید و متأسفانه برخی در داخل هم این آدرس غلط را تکرار می کنند اما این خط بر روی اکثریت ملت ایران با شناختی که از دشمن و غرض ورزی او دارند ، مؤثر نیست.
🔹اگر جریان تحریف شکست بخورد، قطعاً جریان تحریم هم شکست خواهد خورد، زیرا عرصه کنونی، میدان جنگ اراده ها است و اگر اراده ملت ایران مستحکم باقی بماند، بر اراده دشمن غلبه خواهد کرد.
۹۹/۵/١٠
#بیانات
#مقام_معظم_رهبری
@yousof_e_moghavemat