.
#غزل
#فراق_کربلا و #حضرت_رقیه سلام اللّه علیها
اگر چه دستِ گدا از ضریحتان دور است
بساطِ روضه وُ گریه به لطفتان جور است
برایِ نوکرَت این آه وُ گریه شیرین است
اگر چه قطرهیِ اشکِ دو دیدهاَش شور است
بهشتِ ماست اتاقی که از تو میخوانیم
اِرم اگر نَشود حرف از حرم گور است
ببین که سینهزنت بغض کرده واویلا
شبیهِ طفلِ غریبی که خانهاش دور است
به طفلِ گمشده سیلی زدن مُروّت نیست
پس از پدر چقَدَر خاطرات ناجور است
شبی که طفلِ حرم بینِ راه شد مفقود
تمامِ روضه همین شد که زجر مأمور است
کشید گیسویِ سر را پرید رنگِ حرم
چرا به گونهیِ دُردانهیِ تو هاشور است
به رویِ صورتِ آهو که گرگ پنجه کشید
دعایِ ندبه دَمِ سینههایِ مکسورهَست
#غزل #ماه_صفر #حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شام
#حسین_ایمانی ✍
.
🌸🍃🌸🍃
ازامام علي (ع)پرسيدندواجب وواجبترچيست؟
نزديک ونزديکترکدامند؟ عجيب وعجيبترچيست؟ سخت وسخت ترچيست؟ فرمود:واجب اطاعت از الله و واجبتر ازآن ترک گناه است. نزديک قيامت ونزديکتر ازآن مرگ است. عجيب دنيا وعجيبتر ازآن محبت دنياست.
سخت قبراست وسخت تر ازآن دست خالي رفتن به قبر است.
.
#پنجم_صفر
السلام علیکِ یا بنتِ الحسين(ع)
بنفشه، یاس، لاله، گریه می کرد
فلک با آه و ناله گریه می کرد
میان کوچه ها راس بریده
برای آن سه ساله گریه می کرد
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
.
.
هستیم زیر سایه ی سلطان کربلا
با یک نگاه ِ فاطمه مهمان کربلا
حتی کلاف، بهر خریدن نداشتیم
ما را خریده یوسف کنعان کربلا
ایمان اگر که بسته به حبّ زیارت است
ما در حقیقتیم مسلمان کربلا
وصف بهشت کار گزافی ست پیش ما
ما را بس است لؤلؤ و مرجان کربلا
خورشید وماه واختر وهرچه منور است
روشن شده ست از مه تابان کربلا
الحق حسین مالک هست خلائق است
وقتی که هستی اش شده قربان کربلا
آخر چرا خزان شده بی جرم و بی گناه
در نصف روز ، باغ و گلستان کربلا
زینت برای دوش نبی با هزار زخم
افتاده از چه گوشه ی میدان کربلا
در زیر نعل تازه ی ده مرکب عدو
شد آیه آیه حضرت قرآن کربلا
دعوا شده ست بر سر یک کهنه پیروهن
در رو به روی خواهر گریان کربلا
انگشت شاه کرب و بلا غرق خون شده
غارت شده عقیق سلیمان کربلا
بر نیزه رفته رأس حسین و تنش شده
عریان رها میان بیابان کربلا
پای برهنه تا حرمش رفته ایم ما
با یاد زخم خار مغیلان کربلا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#اربعین
.
🔻پیرمرد و شیطان
پيرى در روستايى هر روز براى نماز صبح از منزل خارج و به مسجد مى رفت.
در يک روز بارانى، پير صبح براى نماز از خانه بيرون آمد، چند قدمى كه رفت در چاله ای افتاد، خيس و گلى شد.
به خانه بازگشت لباس را عوض كرد و دوباره برگشت، پس از مسافتى براى بار دومخيس و گلى شد برگشت لباس را عوض كرد ازخانه براى نماز خارج شد.
ديد در جلوى در، جوانى چراغ به دست ايستاده است سلام كرد و راهي مسجد شدند، هنگام ورود به مسجد جوان وارد مسجد نشد پرسيد اى جوان براى نماز وارد مسجد نمى شوى؟
جوان گفت نه،اى پير،من شيطان هستم.
براى بار اول كه بازگشتى خدا به فرشتگان گفت: «تمام گناهان او را بخشيدم.»
براى بار دوم كه بازگشتى خدا به فرشتگان گفت: «تمام گناهان اهل خانه او را بخشيدم.»
ترسيدم اگر براى بار سوم در چاله بيفتى ، خداوند به فرشتگان بگويد: «تمام گناهان اهل روستا را بخشيدم» كه من اين همه تلاش براى گمراهى آنان داشتم.
براى همين آمدم چراغ گرفتم تا به سلامت به مسجد برسى!
🌱🌱🌱🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مواظب حوضچه ی قلب تون باشید
.
#حضرت_رقیه
به دخترت که غم و غصه بیکران دارد
بگو که چند ستاره در آسمان دارد
تمام دخترکان رفتهاند و خوابیدند
رقیه نیمه ی شب تازه میهمان دارد
خبر بده به نجف شام را به هم زدهام
سه ساله دخترت از فاطمه نشان دارد
بغل گرفتمت و از تو بوسه میخواهم
ولی چرا لب تو طعم خیزران دارد؟
تو تشنه کشته شدی من گرسنهام امشب
سرت برای چه اینقدر بوی نان دارد
از آن شبی که زمین خوردم از روی ناقه
همیشه دختر تو درد استخوان دارد
بلایی بر سر شیرین زبانت آوردند
برای حرف زدن لکنت زبان دارد
رباب داغ دلش تازه میشود هر روز
هنوز حرمله در دست خود کمان دارد
عمو کجاست بیاید خودش نگاه کند
که دستهای همه جای ریسمان دارد
در ازدحام سر کوچه ها مشخص شد
چقدر شام ؛ زن و مرد بد دهان دارد
هزار سال گذشت این سهسال عمر کمم
سه سال عمر من اینقدر داستان دارد !
و دشمنان تو بابا به خویش میگفتند
مگر که دختر کوچک چقدر جان دارد
علی مزرعی✍
محمدحسن بیاتلو ✍
#اسارت
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
#ماه_صفر
..┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.
ذِکرُکُم فِی الذاکرین
به لبت در همه دم ذکر خدا بود حسین
گر چه جان و سر تو غرق بلا بود حسین
چهره ات لحظه به لحظه چه برافروخته تر
روی تو قبله ی جان شهدا بود حسین
ذکر لا حول و لا قوة الا بالله
گاه فریاد و گهی سرّ و خفا بود حسین
زیر لب راز و نیاز و تنت افتاده به خاک
مقتلت پر ز مناجات و دعا بود حسین
جمله هایی که تو در قتلگه ات می گفتی
همه دم در حرم عشق ندا بود حسین
لحظه ای که سر تو از بدنت گشت جدا
قدسیان را همه جا بانگ عزا بود حسین
سر تو سرّ سویدای الهی بود و
سرّ اَخفای خدا رأس جدا بود حسین
سر تو بر سر نی مرکز پرگارِ وجود
رویت آرامش جمع اسرا بود حسین
یکصد و بیست مکان بود که قرآن خواندی
سر تو قاری قرآن خدا بود حسین
زلف خونین تو بر نیزه شده پرچم عشق
سرّ گیسوی تو در باد رها بود حسین
یک شب از قافله یک طفل سه ساله جا ماند
سر خونین تو آن لحظه کجا بود حسین
چشمت از آه یتیمان به سر نیزه گریست
خواهر از اشک تو در آه و نوا بود حسین
به صبوری و به افشاگری و خطبه ی عشق
زینب احیاگر این کرببلا بود حسین
مادری در همه جا گفت : غریب مادر
در تمامیِ سفر همره ما بود حسین
#راس_الحسین
#ماه_صفر
.
.
#راس_الحسین
#حضرت_زینب
#طشت_زر
دوچشمم غرق خون بودو نظربرطشت زرکردم
توقرآن خواندی و من برلبان تو نظر کردم
گهی با دیدن لب های تو یاد حسن بودم
گهی دیدم سرت راغرق خون یاد پدر کردم
به امیدی که چشم بسته ات راوا کنی یکدم
دمادم دیده را لبریز از خون جگرکردم
درآن لحظه که دشمن چوب برلعل لبت می زد
گریبان چاک دادم ازغم تودیده ترکردم
اگربی طاقتی ازخود نشان دادم مکن منعم
که من ازبهر طفلان تواحساس خطر کردم
درآن جا شاهدم بودی چگونه خطبه ای خواندم
دل بیدادگر رابا کلامم شعله ور کردم
اگرجویای حال زینبت هستی خداداند
پس از تو لحظه هایم رابه آه و گریه سر کردم
قسم برآن «وفایی» کز تو دیدم در ره توحید
جهان را از وفا و ازقیامت با خبرکردم
#سیدهاشم_وفایی✍
#ماه_صفر
.
.
#حضرت_رقیه سلام_الله_علیها
هزار بوسه طلبکارم و بدهکاری
از این هزار به یک بوسه راضیام آری
چه شد که زُل زدهای و سخن نمیگویی
بناست سربهسر طفل خویش بگذاری؟
چه با حواس تو کردهست دستوخنجر شمر
چه شد که دختر خود را به جا نمیآری
مرا اگر چه تو حق داشتی که نشناسی
بماند آنچه شده ، من هم آخرین باری-
-که دیدمت لب تو خشک بود و رویت زرد
که گفته آب گذاری خضاب برداری؟
به پیش من که دلم در هوای مویت بود
روا نبود که گیسو به باد بسپاری
دلم گرفته و خوابم نمیبرد امشب
تو هم گرفته دلت که هنوز بیداری؟
مرا ببخش صدایم اگر که بالا رفت
که رفته گوش من از دست مردم آزاری
قرار بود که بی دخترت سفر نروی
هنوز نیز به عهد خودت وفاداری؟
✅محمدعلی کُردی - ۲۶ مرداد ۱۴۰۲
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
.
شنیدم امام رضا مریضارو شفا میده
شنیدم پنجره فولاد رضا برات کربلا میده
شنیدم که ضامن آهو شدی امام رضا
میشه ضامن منم شما بشی پیش خدا
شنیدم هرکی بره زیارت امام رضا
برا دیدنش میاد سه جا غریب الغربا
برا بار اولی سر پل صراط میاد
دومی وقتیه که نامه ی تو برات میاد
بار سوم که میخواد آقا به دادت برسه
وقتی که ملک میاد تا به حسابت برسه